داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

هانیه زن خوش هیکل همسایه

سلام به دوستای عزیز این داستان که میخام براتون بگم ن ساخته ذهنه جغیه ن دروغ عینه حقیقتو براتون نقل میکنم من دوم راهنمایی بودم پدرم ورشکست شد و ما به محله های پایین شهر که همون محله پدریم بود اومدیم. ما خونه ای اجاره کردیم که طبقه همکف بود و یه واحدم کنار ما بود و خونه طوری بود که از پذیرایی خونه.همسایه بغلی به حیاط خلوت ما یه پنجره داشت. ولی اونو پوشونده بودن که خونه دیده نشه. ما وقتی رفتیم اونجا واحد بغلی خالی بود ولی تقریبا یه ماه بعد ما یه زنو شوهر با دوتا بچه اومدن اونجا ساکن شدن. زنه یه خانوم ترک زبون و دهاتی بی سواد بود که تقریبا سیو چهار پنج سالش بود و شوهرش یه مرد قد کوتاه تهرانی بود که صبح میرفت سر کار و نصفه شب میومد. خانوم همسایه با این که دهاتی بود ولی خیلی خون گرم بود و زود با مادر من دوست شد و رفتو امد پیدا کردیم و بچه های اون که دوتا دختر بودن یکیشون هم سن من و اون یکی سه ساله بود هر دقیقه خونه ما بودن و کلا گرم گرفته بودیم. خلاصه گذشت و یه روز من تنها بودم دیدم از خونه همسایه صدای اب میاد فهمیدم که رفته حموم کنجکاو شدم که ببینم میشه توی خونرو دید یا ن رفتم دیدم یه کوچولو طوری که کسی متوجه نشه دیده میشه. منتظر شدم تا اون و دختراش از حموم بیان بیرون اول دختراش اومدن من مث یه مجسمه زل زده بودم بهشون از اون سوراخ. با اینکه کم سنو سال بود اما بدن نازی داشت دختر بزرگش و بعد از دختراش خودش از حموم اومد واااااای باورتون نمیشه من وقتی دیدمش خود به خود ارضا شدم اخه تا حالا زن لخت از نزدیک ندیده بودم اونم به این خوش هیکلی. اون یه زن قد بلند بود سینه های گرد که از خصوصیات زنای ترکه و کون قلمبه و رونای تپل بود. یه یه ربعی جلو من مانور داد و بعد لباس پوشید من تا چند روز مث خلو چلا شده بودم همش تو فکر اون بودم از اون به بعد بیشتر بهش دقت میکردم. به کونو سینه و همه چیزش

خلاصه گذشت و ما از اونجا رفتیم ولی مادرم با اون خانوم دوست بود و طبق معمول رفت و امد داشتیم و از اشناییشون چند سالی گذشت که من نوزده سالم شد و هنوزم تو رویاهام با اون سکس میکردم. من یه پسره قد بلندم و سفیدو بور و تعریف نباشه خیلی خوشگل و چند ماهی بود که فیتنسم کار میکردم و تا دلتون بخاد دوست دختر داشتم ولی هنوزم تو کف اون خانوم بودم. و تو همین موقع ها بود که شنیدم اون خانوم از شوهرش جدا شده و تنها زندگی میکنه. وقتی این خبرو شنیدم تو کونم عروسی بود اینو یه فرصت میدونستم. از این قضیه چندماهی گذشت و من میدیدم که رفته رفته نگاه این خانوم تو رفت و امد هامون به من یه جور دیگه داره میشه. یه روز خونشون بودیم و حرف از بدن مردا شد که مادرم گفت تی شرتتو دربیار هانیه خانوم بدنتو ببینه منم بدون معطلی دراوردم. شیکمم شیش تیکه شده بود و کلا سکسی شده بودم. هانیه خانوم یهو بی اراده دست کشید رو شیکمم و یه بوس کرد من سرخ شدم و اونم یهو خندید و خودشو جمع کرد ما رفتیم خونه و شب هانیه خانوم اس داد که فردا یکم کار دارم بیا کمکم کن منم گفتم باش میام و به چیزی شک نکردم چون فکر کردم مادرمم هست. صبح شد و بعد باشگاه از باشگاه رفتم خونشون درو زد رفتم بالا دیدم یه مقدار وسایل وسط خونس باهم جمع کردیم و تموم شد و خبری از مادرم نشد من خیس عرق شدم هانیه خانوم با اصرار گفت توهم جای پسر خودم لخت بشو برو حموم منم قبول کردم و رفتم حموم زیر دوش بودم و داشتم با کیرم ور میرفتم که برگشتم بگم حوله بده هانیه خانوم دیدم لخت تو حموم وایستاده جلوم اولش ترسیدم ولی بعد به خودم اومدم تازه دیدم چه خبره در حموم خراب بود خانوم اومده بود تو. دستشو گذاشت رو کیرم شروع کرد مالیدن من باورم نمیشد فقط نگاش میکردم اونم به بدن من نگاه میکرد من یهو مث وحشیا بدون هیچ حرفی سینه هاشو شروع کردم به خوردن اونم فقط بدنمو میمالیدو اه اروم میکشید سینه هاشو که خوردم بغلش کردم یه پاشو بلند کردم و کیرمو تا ته کردم توش داغ بودولیز ولی زیاد گشاد نبود کردمشو ابمم ریختم توش و بدون هیچ حرفی فقط میخندیدیم دوش گرفتیمو اومدیم بیرون و لباسامو پوشیدم و ازم تشکر کرد انگار ن انگار که با من سکس کرده منم از خونه زدم بیرون.بعد از اونم اتفاقانی افتاد که اگه دوسداشتین بازم میگم براتون. ممنون که خوندید. حالا طبق معمول اگه دوسدارین فحش بدید ولی همش واقعیت بود.

نوشته: سروش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها