داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خانواده خوش خیال 144

سپیده : ببین حالا می خوام با بدنت ور برم . تو که نباید اعتراضی کنی . این هم جزو حال کردن ماست … سامان فرخ لقا رو از این سو به اون سو می کشوند و راستش دلشو نداشت اونو در اختیار دیگری بذاره . حداقل برای این شب می خواست که این زن فقط مال اون باشه . ولی می دونست که این طور نبوده .و به طریقی خبر دار شده بود که سهیل و امیر و عرفان قبلش تر تیب اونو دادن . سحر دیگه مجبور شده بود زیر و بم سکس فرخ لقا رو برای شوهرش شرح بده . چون دیده بود اون دلشو نداره دست از سر این زن بر داره … فیروزه هم خودشو از دور و بری هاش جدا کرد و رفت سمت فرخ لقا .. مردا محاصره اش کردند … خنده اش گرفته بود . از این که حریص بودن مردا رو می دید . می دونست اونا تا یه چیز تازه ای به چششون می خوره دوست دارن هر طوری شده به وصال اون برسند و دست از سرش بر نمی دارن . امیر : مامان اگه خسته شدی می تونی بری خونه فیروزه جون و استراحت کنی .. -پسر مادرت تازه رو فرم اومده . سر حال شده .. اصلا آدم حیفش میاد شب به این قشنگی رواز دست بده . خیلی رمانتیکه .. چقدر دوست دارم در این فضا باشم و از زندگی لذت ببرم . چی می شد ما همین جور لخت زندگی می کردیم . لخت راه می رفتیم و لخت حس قشنگ خودمونو نشون می دادیم … آخ پسرم … بیا جلو که فرخ لقای تو می خواد تو رو بغلت کنه . می دونم دیگه واست آبی نمونده که به این نون و ماستها خالی کنی … بیا یه دستی به کیرت بزنم . که هر وقت باشه این از جنس خودمه و می دونم به من وفا دار می مونه و هوای منو داره . البته این در واقع محصول کیر بابات و اون درون منه . امیر : آره مامان با این استدلالی که کردی این کیر از شیر مادر هم بر تو حلال تره .. -منو دست که نمیندازی .. امیر : نه مامان این حرفا چیه . مامان به این خوبی رو چرا من دست بندازم … فرخ لقا یه دستی زیر کیر امیر زد و گفت خوبه خوبه .. رشدش عالیه … نشون میده خیلی بهش می رسی . فقط حواست باشه به منم باید زیاد برسی .. امیر : فعلا که دستم به این جا بنده .. و تو هم اگه یه مدت پیش ما باشی خیلی عالیه . -اگه پیشت باشم که همش حرص می خوری و من دلشو ندارم . امیر از این که می دید فعلا مردی دور و برمادرش نیست احساس آرامش می کرد . ولی این آرامش قبل از طوفان بود . در همین لحظه سمیر و سیاوش اومدن سراغ فرخ لقا … شروع کردن به دستمالی اون .. -به! امیر عجب مامان ما مانی داری ! جای بابات خالی که بیاد این جا و لذت ببره که زن خوش اندامش دل و دین همه رو برده . این حرف رو سمیر بر زبون آورده بود . شاید یکی از سحر مادر سمیر تعریف می کرد اون حالا در شرایطی بود که می تونست لذت ببره . افتخار می کرد که مادرش در دور قرار داره . ولی امیر که از اون غیرتی های درجه یک ایرانی داخل وطن بود و تازه پاش به این مسائل سکس ضربدری و گروهی کشیده شده بود نمی تونست تحمل کنه و این شرایط رو بپذیره . سمیر یه دستی به کون فرخ لقا زد و گفت عالیه … حرف نداره . سیاوش هم دستاشو رسوند به سینه های اون و گفت اینم نمونه خوب یک سینه ایرانیه . اصیل و طبیعی .. اصلا مواد شیمیایی درش به کار نرفته .. ژل بزن و آمپول بزن و این حرفا نیست . میگن هر چیزی طبیعی اون خوبه به همین میگن دیگه .. عالی عالی … فرخ لقا هم به هیجان اومده بود .. از این که دو تا جوون دیگه از تن و بدن او خوششون اومده بود به خودش می بالید . و ازشون خواست که بیان نزدیک تر .. سمیر و سیاوش در سمت چپ و راست فرخ لقا قرار گرفته زن با هر دستش یه کیری رو گرفت و مدام سرشو از این سمت به اون سمت می کرد و کیر اون دو نفر رو به نوبت ساک می زد. امیر به یاد فیلمهای سکسی افتاده بود و از این تعجب می کرد که مادرش عجب حرفه ای شده و با چه فنی هم داره این کیر ها رو ساک می زنه . .. ناله های تو دهنی مادرش اونو به حرص می آورد .. فرخ لقا مدام به این فکر می کرد که کیر سیاوش خوشمزه تر و کلفت تره یا مال سمیر .. تمام فکر و ذهن اونو این مسئله اشغال کرده بود و اصلا توجهی به این نداشت که امیرچه حرصی می خوره . تازه واسش مهم هم نبود … ولی از این که می شنید یه چند تا زن دارن از این میگن که کاش شوهر فرخ لقا , امیر ارسلان هم پا شو می ذاشت به این مجلس هم خنده اش می گرفت و هم می ترسید . ترس از این بابت که می دونست اگه شوهرش بفهمه جریان چیه اونو زنده نمی ذاره و خنده از این نظر که این مرد از بس زود وا میده و شل میشه که مایه خجالت و آبرو ریزی اون پیش بقیه میشه وگرنه اون خیلی هم راضی بود از این که شوهرشو با بقیه به اشتراک بذاره . تا خیلی راحت تر و با آرامشی بیشتر بتونه به کارش ادامه بده …. ادامه دارد …

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها