داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خانواده خوش خیال 46

 دست یک مرد روی کس فیروزه اونم پس از سالها بیوه شدن حسابی داغش کرده بود . با این که بی اندازه دچار شرم و خجالت شده بود ولی از این که در فضایی قرار گرفته بود که  تقریبا اندامها همه لخت بود و به نوعی درجایی به مانند فضای سواحل کشور های اروپایی و غرب و کشور های آزاد قرار داشتند کمی بی خیال تر شده بود .. به خصوص سامان زمانی دستشو گذاشته بود لای کسش که از عرفان هم خبری نبود .   فقط به روبرو نگاه می کرد . روش نمی شد که به سمت چپ و سامان نگاه کنه . بعد از شوهرش اون با هیچ مرد دیگه ای نبود . حس زنی رو داشت که داره عروس میشه .. و با اونی که خواستگارشه داره میه پیشواز سکس .. نه .. نهههههه بیشتر از این نمیشه ..دهنش کاملا وا مونده بود .. انگشتای سامان کسشو گاه به نرمی و گاه با فشار چنگش می گرفت . یه جای کار فیروزه از هوس زیاد دست سامانو میون پاهاش فشرد . دوست داشت طوری اونو در چنگش بگیره که خودش با اون ور بره و اون جوری که دلش می خواد ارضاش کنه . سحر اونو به حال خودش ول کرده بود . دوباره رسیده بود به خونه اول .دوست داشت که برسه به اوج کار . به آخر قصه .. نیاز داشت .. تمام وجودش تمنا بود . تمنای سکسی که بتونه سر حالش کنه . بهش نشاط بده . شور و حال جوونی رودر اون زنده کنه . سامان التهاب اونو می دید . می دونست که چی می خواد . می دونست که داغ کرده .. متوجه شرم و حیای خالص ایرانی اون شده بود و همین حیای فیروزه نیاز و شهوت اونو زیاد تر می کرد . تصمیم گرفت سکوتو بشکنه . سرشو به سمت زن کرد و خیلی آروم زیر لب و طوری گه فقط اون بشنوه گفت

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها