داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من و پارمیدا خواهر ناتنی ام

سلام به همه کاربران انجمن کیر تو کس من یاشار هستم 20 ساله کیرم 20 سانته قد 180 داستانی که می خوام برات تعریف کنم واسه فروردین ماه سال 1393 هست من یه خواهر دارم 19 ساله به اسم پارمیدا و به برادر دارم که 3 سال از خودم کوچیک تره یعنی 17 ساله به اسم پیام. خواهر برادر من ناتنی هستن

داستان من از اون جایی شروع شد که من با خواهر برادرم تنها بودم داشتم تلوزیون نگاه می کردم که دیدم پارمیدا پیام صداشون در نمیاد چون پارمیدا تو درس های پیام کمکش می کنه بلند شدم رفتم سر بهشون بزنم ببینم چه خبره چیزی لازم ندارن تا نزدیک در شدم دیدم صدای نفس نفس می اد منم یه دفعه در باز پیام در حال خوردن کس پارمیداست بعد من سریع رفتم بیرون پارمیدا بدو بدو اومد گفت به مامان نگو به تو هم می دم بلند شدم پارمیدا هل دادم گفتم برو به کارت برس چون دیگه زنده نمی مونید که بخواین یه بار دیگه این کار رو بکنید شب شد مامانم با مامان بزرگم اومدن خونه من رفتم بگم که یه دفعه مامانم به مادر بزرگم گفت یه کم به من شک کرده من با خودم گفتم با این حرفی که زد اگه برم بگم واسه خودم شر می شه رفتم گفتم دستت درد نکه مامان که این همه لطف داری به من یه دعوای اساسی راه انداختم با ماشین رفتم بیرون به 20 دقیقه نشد مادر بزرگم به موبایلم زنگ زد گفت بیا خونه کارت دارم من رفتم دیدم مامانم تا از در اومدم سرم بوسید گفت به خاطر شرایط سنیت گفتم ناراحت نشو من فهمیدم که شر بزرگی می شه اگه بگم پس بی خیال شدم فردا صبح برای مهمونی همه دعوت شدیم پارمیدا پاش پیچ خورد نیومد منم باید بانک می رفتم صبح بیدار شدم بانک رفتم اس ام اس اومد که پارمیدا پاش پیچ خوده برو وقتی خوب شد باهم بیاین منم کارم تموم شد رفتم خونه یه استراحتی کنم رسیدم خونه نشستم رو مبل چشام رو بستم هنوز گرم نشده بود که احساس کردم که یکی داره نگاهم می کنه چشام رو باز کردم دیدم پارمیداست با یه لباس خواب مشکی کفش پاشنه بلند و یه جوراب توری با موهای بلوند چشمای قهوه ای روشن داره نگاهم می کنه گفت سلام منم جواب سلامشو ندادم گفت می خوام باهات حرف بزنم گفتم زود کوتاه بگو برو گفت من خواب بودم دیدم اومدی اومدم باهات حرف بزنم من گفتم با این کفش ها می خوابی هیچی نگفت من گفتم بگو برو گفت دستت درد نکنه که نگفتی به مامان گفتم من به خاطر خودم نگفتم چون برا خودم شر می شد و گرنه می گفتم گفت راستش من دیگه با پیام ارضا نمی شم نمی دونم چرا این طوری شدم من به تو قول دادم که به تو هم بدم سر قولم هستم این لباس ها هم واسه تو پوشیدم می خوام جبران کنم منم مثل جنازه بودم تا اومدم فرار کنم پاشنه پاش رو گذاشت رو گردنم منو چسپیدم به مبل از زور درد وقتی پاش رو اور بالا کسش معلوم بود یه پای صـــــــــــــاف بدونه مو داشت کسش حتی یه مو هم نداشت بعد سفید با خودم گفتم پیام عجب چیزی می خورده سریع نشست رو پام دستام رو گرفت لبشو گذاشت رو لبم داشت لب می داد من دستم رو ازاد کردم صورتشو انداختم اون ور گفتم چی کار می کنی گفت من کیر می خوام بلندش کردم تلفنم رو برداشتم زنگ بزم مامانم اینا دیدم یه چاقو برداشته می خواد رگشو بزنه چون اصلا نمی ترسید من گفتم باشه گوشی رو گذاشتم زمین رفتم چاقو از دستش گرفتم انداختم اون ور دیدم داره گریه می کنه گفتم چرا اخه این کار رو می کنی گفت نمی تونم خودم رو کنترل کنم رفتم دکتر مگه تنها راهش سیر کردن الت جنسیته با یه پسر من گفتم داره دروغ می گه گفتم برو برگه شو بیار دیدم راست می گه تو برگش نوشته بود منم از روی ناچاری از این که خواهرم داره اشک می ریزه و دکتر بهش گفته منم طاقت گریه کسی رو ندارم قبول کردم بغلش کردم بردمش رو تختم خوابوندمش گفتم این من این تو هر کاری می خوای بکن اما من راضی نیستم گفت همین یه بار گفتم باشه شروع کرد به ساک زدن منم از همون اولی که با او لباس های سکسی دیدمش سیخ کرده بودم کلی ساک زد فکر کنم یا یه ساعتی ساک زد بعد بلند شد یه اسپری تاخیری اورد گفت اینو واسه پیام گرفتم می خواستم اون منو بکنه اما من مال تو شدم اسپری کرد یه دره مالوند تا جذب بشه کیرم داشت می ترکید دوباره ساک زد من من تو عمرم با 6 تا دوست دختری که داشتم این قدر به اوج نرسیده بودم حشری شده بودم پارمیدا هم یه گالن رو کیرم اسپری خالی کرده بود دیگه نمی تونستم نگه دارم خودم رو خوابوندمش رو تخت حسابی کسش رو خوردم با حد مرگ دیگه وحشی شده بودم بلند شدم کیرم رو کردم تو کونش سریع گفت حلقویه کسم پردم حلقویه منم از خدا خواسته در اوردم کردم تو کسش اهی کشید انگار به موبایل شارژ وصل کرده باشی خیلی سریع تلنبه می زدم اونم هی می گفت تند تر خیلی یواشه من همین طور سرعتم رو بالا بردم به حدی که احساس گرما می کردم سر گیرم پارمیدا هم کسش تنگ بود بعد از یه ساعت تلنبه زدم دیگه حس کردم داره ابم می اد سریع در اوردم کردم تو کونش کونش خیلی گرد سفید ژله ای بود کردم اون تو دوباره با سرعت بالا تلنبه زدم دیدم که داره حال می کنه منم ادامه دادم یه دفعه ابم اومد ریختم تو کونش بعد در اوردم شروع کرد به ساک زدن یه بار دیگه ابم اومد همه ابم رو قورت داد یه قطرش هم نریخت زمین سریع بلند شد رفت یه دوش گرفت لباس پوشید رفتیم مهمونی مرسی که داستانم رو خوندین اگه اشتباه قلط توش داشت یا زیاد طولانی شد ببخشید
یاشار

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها