داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خواهر باجناق

سلام خدمت همه انجمن کیر تو کسا
من 25سالمه هیکل و چیز انچنانی ندارم ولی قیافم بد نیس
داستان من مال 3سال پیشه
قضیه از این قرار بود که من یروز تو اداره نشسته بودم گوشیم زنگ خورد برداشتم دیدم خواهر باجناقمه دید صدای زیادی میاد گفت برو جای خلوت زنگ بزنم منم باشه رو گفتم و رفتم
5دیقه دیگه زنگ زد یکم صحبت کرد اخه زیاد صمیمی بودیم همگی یجا جم میشدیم قبلا میگفتیم میخندیدم
یکم که صحبت کرد شروع کرد گلایه کردن و گریه کردن که من تو رو دوس داشتم و دارم زمانی که با زنت دوس بودی و…
منم فقط داشتم گوش میدادم اولش میخندیدم فکر میکردم دخترا جمع شدن یکم بخندن زنگ زدن منو ایستگاه کنن
بعد دیدم نه بابا قضیه جدیه
گفتم باشه هنوز حرف میزنیم قطع کردم
چند روز فکرم مشغول بود و پریسا هم هرروز وقتی اداره بودم زنگ میزد
یروز گفت بیا توروخدا ببینمت دلم بدجور برات تنگ شده
منم اون موقع ماشین نداشتم ماشین دوستمو گرفتم ویه ساعتی رد کردیم و من اومدم دنبالش
دم در خونشون سوار کردم یکم گشتیم و با حرف زدنش دیدم انگار واقعیه و سرکاری نیس
منم در رضای خدا نمیخواستم موش بگیرم و بردمش لاله پارک تبریز رفتیم پارکینگ یه جای خلوت پیدا کردم یکم شلوغ کاری کردمو رفتم سراغ سینه هاش اونم اصلا مقاومت نمیکرد
خیلی حشری بود دست میزدم از هوش میرفت یکم خوردم و دست میکشیدم لای پاش یکم حال کردیم و بخاطر نگهبان پارکینگ نتونستم زیاد بمونم و بردم رسوندم خونه و ماشینو دادم به دوستنو برگشتم خونه
با این که خوشم اومده ولی بخاطر خیانت به زنم ناراحت بودم
ولی طمع گناه بیشتره
منم عاشقش شده بودم و هرکاری میکردم چیزی نمیگفت
ماه رمضون بود و روز قدس خانمم پاشد گفت من با مامان و بابات میرم راهپیمای(خونه من پایین پدرم بود)
منم گفتم خوابم میاد نرفتم
همین که صدای درو شنیدم پاشدم زنگ زدم بهش گفتم اگه دوس داری زود بیا
بعد ده دیقه دیدم زنگ زد گفت پشت درم منم فک نمیکردم بیاد و هنوز رخت خوابارو جمع نکرده بودم اومد خونه کفشاشو برداشت اورد گفت به هیچی دست نزن زنت زرنگه و میفهمه مستقیم اومد تو رخت خواب
یکم لب و لوچه همو خوردیم لباساشو در اوردم لخت منم هنو هیچی در نیاوردم ولی کیرم راست راست رفتم سراغ ممه هاش اخ میچسبید فقط داشتم میخوردم اونم دستش رو کیرم بود
دستمو زدم به کسش میخواستم بخورم دیدم خیسه خیسه ولش کردم پاشدم لباسامو دربیارم شلوارمو یهو کشید پایین گرفت دهنش اخ عجیب داشت میخورد منم صبح اول وقت نه قرصی نه چیزی دیدم یکمم بخوره تموم میکنم من کشیدم عقب افتادم روش بازم سینه هاشو خوردم یکم اروم بشم
دستشو از زیر برد کیرمو گرفت گذاشت دم کسش
با یبار زایمان ولی خوب بود
منم اروم اروم فشار دادم داخل صداش دراومد یکم عقب جلو کردم دستاش رو سینم بود یهو دیدم خودشو ول کرد فهمیدم انگار ارضا شده
یکم صبر کردم کیرم خستگی در کنه برش گردوندم مدل سگی خم شده بودم سینه هاشو گرففته بودم دیدم صداش زیاد شد بخودشش پیچید با حرکاتش منم داشتم مومدم بهش گفتم گفت بریز داخل صدا و حرکاتش باعث شد بیام اونم انگار برا بار دوم اومد منم افتادم روش و نکشیدم بیرون کیرم کوچیک شد خودش افتاد بیرون
برگشتم لب گرفتیم و فوری شورتشو پوشید نریزه رو تشکا
تشکر و خدافظ و رفت
منم رفتم حموم اومدم بیرون دیدم زنم اومده
داشت خونه رو نگا میکرد شک کرده بود انگار
بعدها فهمیدن بابا طرف جنده بوده و من فقط یه نفر از بکناش بودم
بعد یه مدت زنم فهمید رفتو امدو باهاشون قطع کردیم بعضی موقع ها زنم میزنه سرم که با یه جنده بودی ابرومونو بردی بازم دستش درد نکنه به کسی چیزی نگفت
و اون اولین و اخرین باری بود که با نامحرم سکس کردم و بسیار پشیمونم چون بعضا زنم فک میکنه بازم خیانت میکنم بهش
اعتماد خیلی چیزه مهمیه تو زندگی سعی کنین بخاطر یه جنده زندگیتونو خراب نکنین
مرسی که وقت گذاشتین

نوشته: پشیمان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها