داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

لب های جذاب زن داداشم

دوستان حتما حمایت کنید پارت دوم بد حشری کنندس

سلام،قضیه واسه چند چند وقت پیش بود که من خونه بودم و زن
داداشم که با داداشم تو عقد بودن خونه پیش من بود برادرم سر کار، اونیکی داداشم سرباز و خواهرم دانشگاه بود من خودم ۱۸ سالمه و زباد تو این فازا نبودم ولی یه روز که تنها بودیم تصمیم گرفتم بعد از زن داداشم برم حموم،در حمومو که وا کردم دیدم شرت و سوتینش اویزنه،یه خورده حشری شدم تصمیم گذفتم کیرمو بزارم لایه سوتینش و شرتشو بمالم دور کیرم،مث این کصخلایی که میان داستان مینویسن نمیگم کیرم ۳۰ ۴۰ سانته ولی ۱۷ سانتو دارم،اقا من مشغول بودم کیرمم گنده شده بود داشت ابم میومد یهو زن داداشم که اسمش تیناست درو باز کرد و دقیقا چشمش افتاد به کیرم،دلشتم سکته میکردم واقعا کیرم درجا خابید ،اونم یدونه خندید گفت چ غلطی داری میکنی گفتم بخدا میخاستم بشورمش:/اونم گفت تو که راست میگی ،خوب بشورش تا به حسین نگفتم(داداشم) من سریع دوش گرفتم رفتم بیرون اینم بگم دقیقا ۱ ماه قبلش صدایه سکس اینارو باهم شنیدم و واقعا پشمام ریخته بود از ناله هاش و از اون به بعد دیگه باهم سکس نداشتن چون همیشه شبا بعد سکس میرفت حموم و هیچوقت روزا سکس نمیکردن امارشو دارم،میدونستم که این ۱ ماهه سکس نداشته،خلاصه خشک کردم خودمو رفتم نشستم پا سریال که گفت چایی میخوری؟گفتم میخورم و رفتم تو پذیرایی ،وقتی اومد خم شد چاییو بزاره یهو ممه هاشو از تو یقه تیشرتش دیدم و رسما پشمام ریخت دوباره،چند لحظه بعد مخم یهو گفت حاجی این چرا واینمیسه که دیدم تو همون حالت داره نگام میکنه و ریدم تو خودم،گفت به چی نگا میکنی گفتم خیلی زیادی معلوم بود ببخشید،گفت اشکال نداره جوونی دیگه و به کیرم یه نگاهی انداختم دیدم یا خدا کاملا ملومه،از اندام زن داداشم بخام بگم قد کوچولو موچولو خیلی تو دل برو و ممه هایه ۷۵ سفت و کون بزرگ و رونایه جذابش خیلی خاستنیه،خلاصه برگشت گفت چرا همیشه اینجوریه (منظورش کیرم بود)گفتم جوونم دیگه چه کنم و اونم خندید.من اصلا تو فاز فوت فتیش نیستم ولی پاهاشو ک دیدم دهنم اب افتاد خیلی خشگل بودن گفت چیه فوت فتیشی؟گفتم ن ولی پاهات خیلی خوبن میه دست بزنم؟گفت اره یخورده مالیدم و لیس زدم یهو پاشو کشید عقب گفت فوت فتیش نبودی که گفتم خیلی خاستنین یخورده ادامه دادم دوباره نشستم پا چایی و کیرم همچنان راست بود یکم که گذشت گفت چرا نمیخابه گفتم یخورده تحریک شدم میخابه،گفت بخابونمش؟و باز پشمام ریخت گفتم چجوری گفت حسین نمیزاره واسش بخورم،میخام واسه تو بخورم منم خیلی ناز کردم ولی قبول کردم،زن داداشم داشت واسم میخورد و زبونش دور کیرم میچرخید خیلی حشری بودم گفتم میشه ممه هاتو ببینم اونم نشونم داد:)یخورده که گذشت گفتم میشه بریزمش رو ممه هات گفت تازه از حموم درومدم نمیخام دوباره برم ولی بعد کلی اصرار خودمو رو ممه هاش خالی کردمو اصرار کردم که براش بخورم ولی نذاشت گفت دیگه حتی بهش فکر هم نکن و به کسی چیزی بگی میکشمت و رفت تو اتاق.پایان.

نوشته: Reza66412

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها