داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من و داداشم شهرام

من الان20 سالمه.اولین سکسم وبا داداشم تجربه کردم.4سال پیش بود. اون موقع من 16سالم بود و داداش شهرامم 22. چون من از اول خیلیییی ترسو وخرافاتی بودم و مادر وپدرم هم گه گاهی شیفت شب بودن . تصمیم گرفتن اتاق منو داداش یجا باشه.

همه چی معمولی بود تا اینکه یبار نصف شب از خواب پاشدم.مانیتور روشن بود خوب که دقت کردم دیدم داداشم داره فیلم سکسی میبینه.منم زیاد چشم و گوش بسته نبودم و همه چی و میدونستم.یکم که گذشت دیدم داداشم داره کیرشو میماله.البته کامل معلوم نبود وفقط سیاهی دیده میشد بیشتر.بعد از کمی که شهرام ارضا شدرفت بخوابه.منم اوج حشرم گرفته بود اون صحنه هارو هی یاداوری میکردم تا دیدم داداش خوابش برد.دستمو بردم زیر شورتو خودم و مالوندم تا ارضاشم.چند هفته ای به این ترتیب گذشت.یشب که مث همیشه منتظر بودم شهرام کارش تموم شه و بخوابه خوابم برده بود.یهو حس کردم کسی کنارمه چشامو بسرعت وا کردم(چونکه بسیارم خرافاتی بودم حسابی وحشت کرده بودم)دیدم شهرام.با صدایی خواب آلود و لرزان گفتم چیه داداشی؟ گفت خوابت برده بود.گفتم خو نصف شبه نباید میخوابیدم؟گفت آخه دلم نیومد آبجی خوشگلم قبل اینکه خودشو ارضا کنه بخوابه. شوکه شدم.قلبم انگار داشت از قفسه سینم میزد بیرون.گفتم چی میگی شهرام.مرگ شیرین که دستشو گذاشت جلو دهنم.گفت فک کردی شبا صدا شاب شابت میذاره من بخوابم.کلا یخ کردم.بهم نزدیک شد.لباشو گذاشت رو لبام.اول خودمو کشیدم عقب.اصلا تا حالا به این فک نکرده بودم با شهرام رابطه داشته باشم.اما دوباره خودشو بم نزدیک کرد.گرمیه نفسش رو صورتم حشریم میکرد.خودموبش نزدیک کردم.یه چند مین فقط لب میرفتیم.دستشو برد زیر سوتینم.واااااای چه داغ بود.آروم زیر گوشم گفت جووون می می آبجیم چه نرمه.خجالت کشیدم اما شهرام با مهربونی آروم بوسم کرد.پیرهن و سوتینمو داد بالا و سینه هامو میخورد.اه اه ه ه ه. دستشو برد رو کوسم.بی اختیار دراز کشیده بودم.داشتم دیوونه میشدم.اومد بالا.دوباره اومد سمت گوشم و گفت:شیرین؟سرمو به علامت چیه تکون دادم.گفت:میخوای زن داداشی بشی؟یه لحظه مث خنگا فقط نگاش میکردم.شهرام با اینکه چندان هیکلی نبود اما چهره زیبایی داشت.یهویی گفتم آرررررره.گفت جونننن زنممممممممی.شلوارو شورتمو کشید پایین.پاهامووا کرد و با دستش کوسمو ناز میکرد.بعد زبون داغشو میکشید وسطس.صدام بلند شده بود و تو خونه هیشکی جز منو شهرام نبود.انگار واقعا زن و شوهریم و خونه ماله ما بود.شلوار خودشو کشید پایین.کیر سیخ شدش روبروم بود خیلی دراز و کلفت نبود اما دوسداشتیییییی بود.خواستم بلند شم که واسش لیسش بزنم نذاشت.گفت:نه.نمیخوام لبای عشقم بخوره به این. خلاصه.گفت حاضری دیگه؟منم بدون فکر گفتم آره.کیرشو گذاشت دم سوراخ کوسمو آروم کردش تو.جیغم رفت هوا.لباشو گذاشت رو لبامو آروم بوسیدم.وقتی بیرون کشید.دور و ور کوسم و کیرش خونی بود.گفت جووووووووووووون دیدی شیرینی زنم شدیا.اون شب 2بارهر دومون ارضا شدیم.آبشو هر دو بار ریخت تو.گفت حالا بخواب صب مدرست دیر میشه.شب خیلی خوبی بود صب که پاشدم دیدم نیس.رفتم طرف آشپزخونه دیدم با مامان سر میزه.نگام کرد اولش کلیییییی خجالت کشیدم.اما اون یه چشمک زدو گفت.بدو صبونه خودم امرو میرسونمت.بعد سوار ماشین شدیم و رفتیم .جلو داروخونه نگه داشت.رفت تو و بعد رفت یه خواروبار فروشی و برگشت.گفت بیا همسر نازم.این قرصارو هر 6ساعت یبار بخور.کلی هم برام پاستیل و خوراکی خریده بود. الان شهرام درسش تموم شده و به بهانه این که من میخوام برم خارج درس بخونم داریم میریم از ایران.وواقعا هم همو دوس داریم و یجورایی عاشق هم شدیم.

نوشته: شیرین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها