داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

سکس با کارگر جذاب

سلام دوستان ازخودم بگم اسمم امیر علی هست ۳۰سالمه قد بلند موهای خرمایی هیکل معمولی دارم داستانی که میخوام بگم واقعی هست لطفا بخونید خوشتون اومده بگید بقیه داستان هامو براتون بگم باتشکر
بریم سرداستان من چندسال پیش برای اینکه اسم ورسمی برای خودم دست وپاکنم علاقه به کارسوپرمارکت داشتم با قرض بدهی یه مغازه بزرگ دست وپاکردم وچون خودم لیسانس بودم ۳ماه خدمتم مونده بود دنبال کارگر دختر بودم رفتم ودوتا کارگر دختر استخدام کردم یکی ازاونا خواست بره حقوقش به اندازه نبود ومن توی اگهی اعلام کردم کارگر میخوام دوسه نفر اومدن یه دختر خانوم اومد با قد بلند سن حدود ۲۲میخورد بعد ازش پرسیدم گفت ۲۱ ساله ازش براتون بگم اسمش مریم بود دختری ورزشکار تازه رفته بود باشگاه ایروبیک سینه ۷۵ باسن بزرگ که بعدها بهم گفت مادرزادی هستش باموهای خرمایی پوست کاملا شفاف بعد ازچندتا سوال درمورد کار استخدامش کردم وواقعا عاشقش شدم ازرابطمون بگم باورنکردنی هست اون زود عاطفی بود چون سنش کم بود بهش پیشنهاددوستی دادم قبول کردوزود عاشقم شدم
از روز مهم زندگیدم بگم چندباری دستمالی کرده بودمش در حد لب تو مغازه و خوردن سینه و بغل کردن ولی برام کافی نبود داشتم دیونه میشدم باید سکس میکردیم اونم میخواست یه روز چکم برگشت خورده بود مغازه دعوا شد بخاطر چک مغازه رو بسته بودم اونو سوار ماشین کردم گفتم یه دوری بزنیم مریم تا شب برو خونه به کسی در مورد مغازه نگو اونم گفت باشه. هی من ناراحت بودم اونم منو دلداری میداد تا اینکه گفتم مریم من سکس میخوام امشب اون گفت عمرن من نمیتونم بیرون باشم چون باید میبردمش ویلا. با دعوا راضی شد به مامانش دروغ بگه و بگه دوستش که هم دانشگاهیش میشه و خیلی صمیمی بودن و اسمش مهسا هست مریض شده و مامانش اینا دهاتن حالش بده میخواد من برم پیشش
مامانش با هزار تا خالی بندی قبول کرد ولی گفت بیا بابات ببردت خونه مهسا بادوستش مهسا هماهنگ کرد مریم قرار شده باباش بره جلوی درخونه مهسا من برم سوارش کنم همین کارو انجام دادیم ذوق داشت منو میکشت سوارش کردم رفتیم ویلا یه شام مختصری خوردیم هیچکدوم اشتها نداشتیم
بلندش کردم رفتیم تو رختخواب اروم بغلش کردم اروم لباشو میخوردم حالی به حالی شده بودیم اروم لباسشو دراوردم زیر یه لباس دکولته فیروزه ای باسوتین اسفنجی با شورت فیروزه ای پوشیده بود که کون وسینه اش خودنمایی میکرد
منم سریع لخت شدم اروم شروع کردم به خوردن گردنش دیگه صدای ناله هاش میومد وقتی نوکه سینه هاشو مک میزدم وگاز ریزی گرفتم نوک سینه هاشو داشت نفسش درمیومد
میگفت امیر نکن امیر ازحال دارم میرم اروم اروم شروع کردم به خوردن کوس پف کردش وقتی به کوس قهوه ای رنگش زبون میزدم نفسش بند اومده بود والتماس میکرد اب کوسش دراومده بود وبازبون زدن من فریاد میزد بعد ها میگفت چوچولم خیلی دردمیگرفت
فقط میبوسیدمش واروم به نافش وکوسش زبون میزدم دیگه هق هق میکرد ومیگفت امیر نفسم داره بند میاد
اروم گفتم مریم برای منم بخور شروع به خوردن کیرم کرد باولع میخورد ولی بلد نبود هی اوق میزد بعد ۵دقیقه خوردن برش گردونم روی کونش دست کشیدم باروغن روش مالیدم سوراخشو نرم کردم سینه هاشو میمالوندم فقط التماس میکرد اروم کیر حدود۱۸ سانتیمو کردم تو سوراخ کونش بعد ۷دقیق۸ دقیقه وررفتن وارد کونش شد نفسش درنمیومد التماس میکرد من اروم تلمبه میزدم بعد چنددقیقه اروم شده بود وناله جون جون میکرد ومیگفت امیر اروم بکن داره حال میده اخ جون امیر اخ کونم مال تو من مال توام امیر جان بکنش بکنش اخ جون من فقط میگفتم مریم چه کونی داری کیرم داره حال میکنه ازاین به بعد فقط باید بهم بدی میگفت چشم جوووون بکنش امیر هی تلمبه میزدم شدیدترش کردم دیگه ناله همون فقط میپیچید باصدای تلبمه هام که به خاطر روغن که زده بودم به کونش شالاپ شالاپ میکرد گفتم مریم میخواد بیاد محکم محکم ترمیزدم اون داشت گریه اش درمیومد
میگفت امیر جر خوردم نامرد اروم خواهش میکنم اروم امیر مردم امیر اخخخخخخ اخخخخخ جرخوردم نامرد اخ
با چندتا جووون جووون گفتم محکمش کردم همه ابمو ریختم توکونش دیگه فقط مریم گریه میکرد ازدرد ولی حس پیروزی تومن به اوج اسمون رسیده بود اون شب دوبار دیگه کردمش 🙏
ببخشید اولین بارمه داستان نوشتم شرمنده تجربه نداشتم

نوشته: امیر ازمازندران

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها