داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کونش واقعا پیدا نشدنی بود

اول همینجا بگم هرکی کامنت مثبت گذاشت دمش گرم هرکی فحش داد و گفت الکی میگم کیرم دهنش😅

من اسمم بردیاست ساکن شمال کشور و الان 18 سالمه
قضیه برای 3 سال پیشه
یه دختر عمه دارم به اسم نازی که الان 17 سالشه
اولین بار تو 13 سالگی که فهمیدم سکس چیه کون نازی چشمم رو گرفت
اما اون ازم کوچیک تر بود و نمیدونست سکس چیه منم گاهی وقتا خودمو میمالوندم بش و خیالم راحت بود که نمیدونه سکس چیه
یه روز ازم پرسید تو از سکس سر در میاری؟ گفتم اره تو چی؟
گفت باید بیای پیش من یاد بگیری(باخنده گفت)
تعجب کردم و گفتم چند وقته گفت دو سه سال
ترسیدم. یعنی تمام این مدت که من میمالوندمش و چیزی نمیگفت میدونست؟
منم ادم نسبتا ترسویی بودم
سعی کردم زیاد دیگه دوروبرش نباشم
من بخاطر طلاق مامان بابام پیش مامان بزرگم زندگی میکردم
نازی و مادرش هم یک روز در هفته میومدن پیش ما
یک شب پدر بزرگم حالش بد شد زنگ زدن اورژانس
مارو راه ندادن
عمم به من گفت مراقب نازی باش
هم نازی هم من تک فرزند بودیم
شب زنگ زدن گفتن ما شبو بیمارستان میمونیم شما بخابید

از اونجایی که نازی میترسید از تنهایی گفت بیا تو یه تخت بخابیم
ما هم رفتیم تو تخت مادربزرگ و پدربزرگم
یکم گذشت واسه شوخی وقتی پشتش به من بود یکی کوبیدم در کونش
جیغ زد و گفت کصکش(باخنده گفت) چه مرگته
منم دلمو زدم به دریا و باخودم گفتم وقتی سه سال میدونست من دارم میمالمش و چیزی نمیگفت معلومه خودش میخاد
دلو زدم به دریا گفتم کون میخام
گفت من که میدونم داری شوخی میکنی تو اینقدر ترسویی که سر یه ترس از مالوندن دو ماهه باهام صمیمی نیستی
گفتم خب الان کون میخام
گفت من چه کار کنم زنت که نیستم
گفتم خب بیا زنم شو کون بده
خندش گرفت
گفتم کیر خر😅
گفت باشه البته اگر کلفت باشه
گفتم مگه قبلا دادی؟
گفت اهههههه پیش تو نمیشه ادای حرفه ای هارو در اورد؟
گفتن خب تو بده بعد بیا حرف بزن
شلوارشو در اورد
و بعد شلوار منم در اورد
گفتم میخوری؟
گفت ایششششش نع
گفتم کیر خر بیا بوخورش
یکم خورد عوق زد
رفتم کرم اوردم هم به کیرم زدم هم به کونش
کیرم 14 سانته
گفتم بکنم تو؟
گفت بکن
اول سرشو جا کردم و بعد با تمام زور فرو کردم
جیییغ زد
سریع بوسش کردم و گفتم در بیارم؟
گفت نه نه بذار باشه عادت میکنم(از چشاش داشت اشک میومد)
یکم نگه داشتم بعد شروع کردم به تلمبه زدن
همینطوری میکردم و میکردم اونم اه و ناله میکرد حدود ده دقیقه گاییدمش
هی میگفت بکن بکن. اه اه اه اه اه هه
منم تپ تپ تپ تپ تلمبه میزدم
اخر گفتم ابمو کجا بریزم
گفت خالی کن توش
ریختم توش
بعد سکس بوسم کرد و گفت بردیا عاشقتم
منم بوسش کردم و گفتم باهام رل میزنی عشقم؟
گفت اره. چرا‌نه؟
و از اون موقع باهم سکس داریم
مثلا روزایی که میان
ساعت 4 بعد از ظهر همه تو اتاق طبقه پایین خونه مادربزرگم میخابن(خونشون دوبلکسه)
ما هم میریم طبقه بالا اروم سکس میکنیم
و پله ها چون چوبی هستن اگه کسی بیاد متوجه میشیم

نوشته: بردیا کون دوست

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها