داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بیست سال بعد 8

دو تایی مون رفتیم  به اتاق خواب .. طوری پهلو به پهلو ایستاده بودیم که هم من بتونم کون اونو ببینم و هم اون کیر منو ببینه . قبل از این که کیرمو بماله کیر خودش حرکت کرده بود .. یعنی کون زنای دیگه می تونه برای من هیجان انگیز باشه ;/; در این که یک مرد  اگه با یک زن دیگه غیر از همسرش باشه براش تنوع و هیجان زیادی داره شکی نیست . چه اون زن از نظر هیکل بهتر باشه و چه ضعیف تر ولی باید طوری هم باشه که بهش مزه بده . ولی هیجان خاصی می تونست داشته باشه . همون چند لحظه ای رو که با هایده حال کرده بود م.. اگه شهناز در یک فضای دیگه ای قرار داشت شاید وررفتن باهایده  بیشتر بهم می چسبید . من  اصلا نباید به این فکر می کردم  که زنم با یکی دیگه هست در عوض از بودن با همسر یکی دیگه یا یه زن دیگه حال می کرد م. بی خود نیست که با این سکسهای ضربدری و گروهی خیلی ها در کشور های دیگه و با فر هنگهای دیگه خودشونو سر حال می کنند و به زندگی خودشون تنوع میدن . هیچ اجبار و تحمیلی بر کسی نیست و هیچ مجازاتی هم واسه این کار در نظر نمی گیرن . درعوض قانون اونا خیلی بهتر از قوانین  ماست . اگه تجاوزی صورت بگیره شدید ترین مجازاتها رو براش در نظر می گیرن . مثل ایران خودمون نیست که با پارتی بازی از زیر همه چی دررن .-شروین ببینم چته رفتی توی فکر .. چیه نمی تونی ببینی که زنت داره با یه مرد دیگه حال می کنه ;/; از بس شما مردا خود خواهین . من که خودمو قانع کردم با این مسئله کنار بیام . کتمو در آوردم و جلوکون عیال زانو زده و سرمو چسبوندم به کون عیال .. -چیه شروین دلت می خواد اولین نفری باشی که کون منو در این وضعیت افتتاح می کنی ;/; خیلی بلایی . خیلی هم حسود .. بکن .. هر کاری که می کنی بکن . من می خوام همین الان می خوام .. نمی دونم خودم چرا تا حالا به فکرم نرسیده بود که به این شکل و شمایل با کون عیالم حال کنم و واسه خودم این جور تنوع درست کنم و با فانتزی های سکسی خودم یه هیجان دیگه ای به وجود بیارم . چون هر دومون  وقتی که از سر کار میومدیم خیلی خسته و کوفته بودیم و این فشار زیادی بر ما وارد می کرد . واسه همین اون لذتی رو که یه سکس جانانه باید به یه زوج بده بهمون نمی داد . کون شهنازو از وسط بازش کرده و هر کاری کردم که زبونمو بفرستم تو کوسش نشد . خنده ام گرفته بود . فقط نوکش رفت توی کوس .. کیرم از اون محوطه چاک داده شلوار بیرون زده بود و منتظر یه اشاره و فر مان مغز من که بره توی کوس عیال .. حس کردم که یه هیجانی بیشتر از هیجان سکس اولو دارم . هوشنگ خدا خفه ات نکنه اومدی و هر دو ی ما رو هوایی کردی . کلی زن و مرد با هم آخه این دیگه چه رسمشه .. نمی دونم بعدش می تونم به چش یه همسر به شهناز نگاه کنم یا اون برام حکم یه جنده رو پیدا می کنه ;/; زنا  به نسبت مردا خیلی راحت تر با مسئله خیانت کنار میان و گذشتشون بیشتره . هر چند این کار ما با تفاهم و رضایت طرفینه ولی این خصلت خانوما اینجا بیشتر به نفع شهناز تموم شده . فکرم بد جوری مشغول بود آحه هنوز باورم نمی شد قراره یه کاری رو انجام بدیم که فقط چند بار داستانشو خونده بودم . در همین اندیشه ها بودم که اصلا نفهمیدم این کیر من کی به خونه آخرش توی کوس عیال رسید .. -شروین به چی فکر می کنی . حالتو بکن . ما هم باید یاد بگیریم چه جوری زندگی کنیم .. -شهناز کیرو داری ;/; می بینی چه جوری حال میده ;/; -آره بزن دیگه .. جون نداری امروز من که دارم از حشر زیاد دیوونه میشم . -یه چیزی ازت بپرسم ;/; وقتی از مهمونی و مجلس اون  شب که بر گشتیم  و هایده و هوشنگ که بر گشتند امریکا تو می تونی به عنوان یک همسر وفادار کنار من باشی ;/; اون حسو داری .. -عزیزم این چه حرفیه که تو می زنی ما با هم پیمان بستیم و تا آخر عمر به هم وفا دار می مونیم . این حسابش جداست . این فقط برای همون لحظه هاییه که در اون فضا قرار داریم . یه آدم باید بتونه خودشو با هر محیطی که در اون قرار داره هما هنگ کنه . .سرشو بر گردوند و گفت حالا بیا  لبامو ببوس و این قدر دیگه واسه من ناز نکن و دل منو نبر . به اندازه کافی دیگه اون هوشنگ خان واسه ما دلبری کرده . نکردن امشبو این جا بمونن تا بیشتر به فضای اون روز عادت کنیم تا تو این قدر حرص نخوری .. این شهناز دیگه چه کرمی بود -شهناز جون غصه منو می خوری باخودتو که بد جوری هوس یه کیر دیگه به سرت افتاده بود .. -ببین شروین خودت داری از کیر یه مرد دیگه صحبت می کنی . من اصلا اون وقت تا حالا حرفی زدم ;/; اونا هم دلایل خاص خودشونو داشتند . ببین هوشنگ با این که عاشق دلخسته کون و بدن من شده بود بازم تحمل کرد و خواست که ما تشنه باشیم و واسه اومدن به مهمونی  عقیده مون عوض نشه .. سکوت کرده بودم و فقط به کیر خودم که می رفت تا ته کوس شهناز و بر می گشت نگاه می کردم . … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها