داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بیست سال بعد 10

بااین که خودمو قانع کرده بودم که زن من باید زیر کیر دیگران حال کنه و خودمو در رویای با زن دیگران بودن می دیدم ولی یهو غافلگیر شده بودم . نمی دونم هایده متوجه این یکه خوردن من شده بود یا نه که مانتوی خودشو در آورد و اون لباس متحد الشکل خانوما رو نشونمون داد . همون پیر هن بیکنی نمای یکسره که تا بالای زانو بود . قسمت کونش و کسش هم برش داده شده بود . هوشنگ هم قسمت پارچه دور کیرشلوارشو شو بر داشت و کیرشو انداخت بیرون . حالمو داشت بهم می زد . از این که زنشو اون جور لخت می دیدم داشتم کیف می کردم ولی دلم نمی خواست اون خودشو لوس کنه . نمی دونم چرا هنوز خودمو قانع نکرده بودم که باهاشون احساس صمیمیت سکسی کنم . شاید این از زرنگی من بود که می خواستم زن دوستمو بکنم ولی زنمو در اختیار دوستم قرار ندم . هایده : شروین جان تو و شهناز جون برین آماده شین . مثلا می خواهیم فضایی از  مجلس فر دا شب رو این جا پیاده کنیم . دیگه از بس با شما دو تا راحتیم با همه کمبود وقتی که داریم صلاح دونستیم که بیاییم اینجا و هم این که چند ساعتی رو با هم باشیم . یه سکس ضربدری باهم داشته باشیم و  بار این فشار روانی رو از رو دوش شما بر داریم . شهناز: خیلی ممنونم . لطف کردین . نمی دونم جواب محبت شما رو چه جوری بدم -اوه شهناز جون . این که کاری نداره .توی رختخواب .  نشون بدین که شما هم واقعا تونستین با این مسئله کنار بیایین و با یه حال درست و حسابی دیگه ریلکس ریلکس شیم . هایده یه اشاره ای به شهناز کرد که  در اشاره به من بود . متوجه شدم که بهش گفته تنها کسی که خودشو  هنوز با این جریان به خوبی وفق نداده منم و باید زود تر دست به کار شیم . من و شهناز زودی رفتیم خودمونو ردیف کردیم . شهناز بی خیال خودشو ساخته بود و منم خیلی سریع آماده شدم . با این که چند روز قبل یه دست گرمی با هم داشتیم بازم منتظر یه نر مشی از طرف اونا بودیم . دوست داشتیم استارت کار از طرف اونا باشه .. -بچه ها بجنبین . فرض کنین در مجلسین . دیگه باید از خودتون تحرک نشون بدین . نگاه نکنین کی دور و برتونه . ببینین چی دور و بر تونه . این کیر کیه این کس کیه نکنین . شما به دنبال ماهیت کیر و کس باشین .. -هوشنگ جان انگاری داری سکس فلسفی درس میدی -آخ اگه بدونی چه حالی داره . دیگه مردا نمیرن دنبال این کس کلک بازی و جنده بازیهای شرعی که چند تا زن رو صیغه کنن و زنا هم دیگه حرص نمی خورن چون می دونن در جامعه بی طبقه دموکراسی اونا هم از حق و حقوقی بر خوردارن .. شهناز واسه هوشنگ کف می زد . هوشنگ رفت طرف شهناز و در حالیکه قسمت سوراخ شده دور کیرشو به قسمت جا سوراخ کس زنم چسبونده بود دستشو دور کمر شهناز حلقه زد و آروم آروم به طرف کونش رفت . منم همین کارو با هایده انجام دادم . چه تیپی زده بود این هایده . از اون دفعه ای جنده نما تر شده بود . -شروین جون اگه می خوای بی خیال باشی و فقط حال کنی فقط به خودت فکر کن و به اونی که روبروته . فرض کن حالا منو داری و یه ساعت بعد یکی دیگه رو . منو که داری دیگه باید تمام وجود و هوستو واسه من بذاری .. چه کس تپلی داشت . از اون دفعه خوشگل ترش دیدم .  یه  نموره ای ترازش می زد ولی نمی دونم این چند روزه چیکار کرده بود که ردیف تر شده بود . سینه هاش سفت تر به نظر می رسید . نمی دونم آمپول زده بود یا از اون ژل های مخصوص . –ببین هوشنگ و شهناز چه جوری دارن با هم حال می کنند . انگاری که چند ساله عاشق و معشوق همند ; -هایده جون تو اصلا حسادت نمی کنی ;/; -مگه هوشنگ حسادت می کنه که من بکنم ;/; زندگی و عشق و حال یعنی این . باید مترقیانه فکرکرد . اگرم فکر می کنی که فعلا حرص خوردنت زیاده یواش یواش به صحنه نگاه کن باید عادت کنی . کس نرمشو به کیر گرم من چسبونده بود . -آههههههه شروین ببین چی به روزم آوردی که با این که امروز کلی کار داشتیم ولی تر جیح دادم که با هوشنگ بیاییم پیش شما .. نمی دونی از چند روز پیش که تو رو دیدم هر شب خواب کیر تو رو می بینم . هر دقیقه و ثانیه احساس می کنم که در اختیار توام و تو هر کاری که دوست داری داری باهام انجام میدی . هوشنگ : هایده جون یه خورده بر گردیم عقب تر و مر حله دید و بازدیدو از نو انجام بدیم که دوباره بریم توی حس و هیجان . داداش شروین ما باید آماده تر شه . .. نهههههه اونا نباید فکر کنن که من عقب افتاده ام . شهناز خودشو هماهنگ کرده و اون دو تا هم که از اولش آماده بودند . -بچه ها منم آماده ام ولی واسه هیجان بخشیدن به جریان از هم فاصله گرفتیم . کون هایده هم عجب قالبی داشت . خانوما یه پهلو وایساده بودند تا قسمتی از کون خودشونو هم  توی دید باشه . منم طوری فکرمو متمرکز کردم که کیرم کاملا شق و آماده حمله شه . یه نگاهی به شهناز زن نازنینم انداختم و حس کردم که اونم بد جوری به کیر من خیره شده . شاید اونم داره حسادت می کنه به این که این کیر تا لحظاتی دیگه می خواد بره توی کس هایده . این جوری شاید منم یه تسکینی می گرفتم … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها