داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بیست سال بعد 28

بابا تو دیگه کی هستی .. تو دو ساعت تمام میری سر مرز به اسرائیلی ها کس میدی و میذاری هر کاری دلت خواست با کونت بکنن ;/; -آره نمی دونی این کار چه ثوابی داره . سرشون گرم میشه در عوض اون طرف رزمندگان فلسطین از مرز رد میشن و با خودشون اسلحه و مواد لازمو می برن به اسرائیل ببخشید گناه کردم فلیطسن اشغالی تا مبارزان جان بر کف بتونن به اهداف مقدس خود نزدیک شن . ببینم لو نمیری ;/; -نه به من چه مربوطه من دارم کونمو میدم . کیرموچون قول داده بودم اونو به طرف کسش  هدف گرفتم  .. -آخخخخخخخ شروین جان حمله کن . من حالا دشمن .. دشمن تو هستم . بزن اون شمشیر رحمت اسلام رو .. محکم بزن و خون منو بر زمین جاری کن تا بیشترین ثواب ها رو ببرم . -جنده اساتمی عزیز اگه می خوای خونت بر زمین جاری شه باید کیرمو بزنم به همون سوراخ بالا یا همون سوراخ کون توپ و ناب .. -نهههههههه شروین جون همین خوبه خوبه کس خوبه . فعلا جهاد می کنم . ثواب جهاد هم زیاده . -کیرم تو دهن تو و اون شوهر آخوند جهاد گرت . -آره بگو بگو هر چی که بگی من حرفی ندارم . فقط ولم نکن ولم نکن .. -بگو بگو جنده یه سری از اون کارات بگو .. بگو  چه جوری  تو و شوهرت خودتو با جوامع مختلف هماهنگ می کنین .. -الان نمی نتونم بگم . بذار حال بکنم .. تصمیم گرفته بودم بهش نشون بدم که در مقابل کیر من هیچی نیست . یه ورش کردم . ویه پاشو انداختم رو شونه هام کیرمو می کوبوندم به ته کسش. دستشو به طرف بالا باز کرده بودم و یه دستمو رو صورتش کشیده و نوازشش می کردم .. می خواستم طعم هوس و درد رو دو تایی بهش بچشونم . .. طوری لذت می برد که بازم دوست داشت بیشتر از این ها حال کنه . -شروین جون شروین . تو از همه اونایی که تا حالا منو گاییدن با حال تری . از هر صد تاشون باحال تری . -ببینم می خوای ثوابتو کم کنی . به همین کیرم قسم توی این  جفت سوراخات بیشتر از هزار تا کیر فرو رفته . حالا نمی دونم کون بیشتر دادی یا کس .. -نمی دونم . نمی دونم . آمار از دستم در رفته . حالا رو در یایب . من که کیلومتر شمار نداشتم . -این کیلومتر سنج نمی خواد . حالا من راحت در این جاده باز تو راه میرم . -ولی داری با ماشین سنگین میری . سقف کامیون خورده به سقف تونل . اوههههه نه بالای کیرت از بس کلفته دیگه با فشار میره توی کسسسسسم ووووووییییییی بکوبون منو بکوب بکووووووببببب کسسسسسسم ..کیییییییییررررر کییییییییرررررر شروین جون .. -تو که منو کشتی این همون کیره دیگه . کمرشو داشتم ولی از زیر مث یه اسب لگد مینداخت . آخرش اونو رو تشک  صافش کرده سنگینی تمام تنمو انداختم روش . .دستاشو به دو طرف دراز کردم و دستامو رو دستاش قرار دادم . دیگه به هیچ صراطی نمی تونست از زیر کار در ره . خیلی دلم می خواست یه دست دیگه هم می داشتم و می ذاشتم پشت سرش و اونو به تشک فشار می دادم تا این قدر عر عر تکنه .. -این قدر نعره نکش . کیرم توی کس چاق و تپلش خالی کرده بود . -جنده اگه یه موقع شکمت بالا اومد بندازش گردن شوهرت یه وقتی نگی بابای بچه منم ها . -این قدر نترس . حالا من بابای بچه رو از کجا گیر بیارم . این که نمیشه دست بیست تا مردو بگیرم و بریم آزمایش خون بدیم فکر کردی این بچه هایی که دارم معلومن باباشون کیه ;/; فقط یه کمی تند تر زود باش دیگه . تو که فقط کمر خودتو خالی کردی و دیگه من هیچی ;/; -چرا تازه شروع کردم . فقط تکون نخور و ببین . یه لحظه با این فانتزی که  اینی که این زیرم خوابیده زنم شهنازه و حالا هم شب اول ازدواج منه شروع کردم به گاییدن عطیه به همون سبک .. این آب های کیر بر گشتی من انگاری داشتن تبدیل به کره می شدن از بس ضربات من به ته کسش شدید بود .. –اوووووههههه اوووووووه .. خنکم کن .. خنکم کن .. -عطی جون نمی خوای آتیشت بزنم ;/; -اول آتیش بزن بعد آب بریز .. من می خوام می خوام .. کیر به این درازی رو می فرستادم تا ته کسش و بازم جا داشت . . به استخون لاپاش رحم نکردم . این جنده فکر کنم با همه هرزگی خودش این که ساعتها به سربازان اسرائیلی حال داده رو راست گفته . مقاومتش خیلی زیاده . کیر عرب خورده افعی شده ولی به من میگن شروین خوش کیر . -پس بده بده شروین جون , اون  خوشی خودتو بده به من .. الان مال خودته  ولی یک برادر مسلمون باید به همه خواهراش برسه . عطی جون ناله کن جیغ بکش . یه کمی بیشتر بلند تر من نمی خوام صدای نعره و جیغ و داد شهناز رو بشنوم . روی من اثر خوبی نداره .. کونشو دور کیر من گردوند و گفت دنیا رواین می گرده . کون ما زنا رو محور کیر شما مردا می گرده . هر وقت از حرکت ایستاد موردی نداره یه کیر دیگه تا رو محور اون یکی بگرده . مهم گشتن و گشتنه . ما نباید از حرکت بایستیم باید به رفتن ادامه بدیم .. اوووووووخخخخخخخ بزززززززن تند تر .. چند بار باپنجه های چسبیده به تشک به روی تخت فشار آورد و آخرشم از حال رفت …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها