داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

به دادم برس شیطان 71

اون بار اول خوب نتونست منیره رو دید بزنه . شاید خجالت می کشید و یا این که می خواست کمتر نشون بده که خصلت چش چرونی داره ولی وقتی که به دنبال اون وارد اتاق شد و به بدنش که پشت به او در حال حرکت بود خیره شده بود از این که همسر موقت حاجی داره این جور خودشو نشونش می ده و بدون حجاب جلوش ظاهر شده بود تعجب کرده بود . باورش نمی شد . چه پاهای کشیده ای ! فقط داشت همون ناحیه رو دید می زد .  مسیر نگاهشو از پایین یه طرف بالا ادامه داد . وووووویییییی معلوم نبود این شورته یا دامنه . چه کوتاه بود و عجب مدلی داشت !آب دهنشو نمی تونست قورت بده .. مجتهد کوفتت بشه . هم این دنیا رو می خوای داشته باشی هم اون دنیا رو ;/; حداقل این دنیا رو بذار واسه ما . یا این که بعد از این که کارت با این خوشگله تموم شد بذارش واسه من . من به کی بگم . منیره از اون دعوت کرد که برای خوردن چای و تنقلاتی بره بالا . غضنفر با خودش فکر می کرد این که می خواست اتو رو خا موش کنه برگرده پیش شیخ . یه لحظه که منیره روشو بر گردوند سمت اون و نیمتنه اشو جلو چشاش قرار داد پاهای مرد سست شد و دیگه نتونست ادامه بده -چیه حاج آقا حالتون خوب نیست ;/; به نظر میاد بیمار باشین . -نه نه نهههههه من حالم خوبه . سینه های درشت منیره از کناره ها و از چاک وسط بلوزش بیرون زده بود . نمی دونست چی بگه و نمی دونست چه حرفی بزنه . منیره اومد جلوتر ..-غضنفر که تازه کمی به خودش مسلط شده بود فقط همینو تونست بگه -ببخشید شما زن حاج آقا نیستین ;/; -راستش دیروز وقت صیغه من سرمو یک تکونی دادم ولی اصول اونو چون رعایت نکردم برای همین باطله . الان می خوام وقتی که رفتم پیشش ازش خواهش کنم که دوباره صیغه رو جاری کنه که حلال در بیاییم و از نظر شرعی مرتکب گناهی نشیم . منیره به وقت حرف زدن طوری عشوه میومد که راننده بیچاره واقعا قفل کرده بود و نمی دونست دیگه چی بگه و چه بر خوردی داشته باشه . مرد به خودش جرات نمی داد که بپرسه چرا این جوری می گرده . چرا سینه هاش بیرون زده . اون طبق گفته خودش حالا یک زن آزاده .. می تونه بره به اون سینه های آبدارش چنگ بندازه ;/;چیزی بهش نمیگه . یعنی آزاده ;/;با ترس و لرز دو سه قدمی رو رفت جلو تر . -من یک زن تنهام و می خوام تمام کار هام بر مبنای اصول و موازین شرعی باشه . منم مثل آقایون نیاز هایی دارم . به قوانین شرع و اسلام احترام میذارم . دین من میگه که اگه می خوای خودت رو در اختیار مردی بذاری باید همه کار ها قانونی انجام شه . باید حلال و حرامی در کار باشه . دیگه جونم چی واست بگه . الان برم یه چای و شیرینی بیارم .. منیره رفت و بر گشت . غضنفر کیر داخل شلوارش رو جابه جا کرد تا اونو زیاد رسواش نکنه . خجالت می کشید . منیره رو خیلی جذاب و تپل و گوشتی دیده بود . هر چند داشت با خودش فکر می کرد این زن در این شهر مذهبی این شهر شهید پرور که کار خانه تولید روحانی داره و هر سال افراد زیادی رو به سراسر جهان صادر می کنه و از این نظر در آمد ارزی زیادی رو از کشور خارج می کنه …چرا با این وضعیت جلوش ظاهر شده . منیره با چای و شیرینی و بستنی بر گشت -من خودم عاشق بستنی ام . شاید گرمی وسردی با هم ساز گار نباشن . شما هرکدومو تر جیح میدین میل بفر مایین . داشتم عرض می کردم . میگن مردا هر چقدر که بخوان می تونن زن صیغه ای بگیرن . چهار تا زن دائم داشته باشن . خیلی از زنا میگن  که این یک ظلمیه در حق اونا . ولی به نظر من نمیشه گفت یک ظلم . آقایون دارن ثواب می کنند . خانومای بی شوهر رو از گناه نجات می دن . شما چرا این قدر ساکتین . می دونم تعجب  می کنین از این  که منو با این وضعیت می بینین .  دستشو گذاشت رو صورت غضنفر .. مرد حس کرد که لحظه به لحظه داره داغ تر میشه . -اصلا حالتون خوب نیست . این بستنی خیلی خوبه . تب شما رو میاره پایین ..غضنفر در حالی که صداش می لرزید گفت یه چیز دیگه ای تب منو میاره پایین . خواهر منیره !می تونم ازشما یک خواهشی بکنم . ;/; -بفرمایید . اگه میشه قبل از این که برگردید پیش حاجی یک صیغه تکمیلی بین من وشما جاری شه من یک صیغه موقت در موقت برای خودمون بخونم ;/; من و تو .. …مرد دل تو دلش نبود . الان اگه منیره بذاره زیر گوشش چی میشه . من که مقصر نیستم اون خودش می خواست خودشو بپوشونه به اون چه ربطی داره .-موقت در موقت دیگه چه صیغه ای از این مدل صیغه هاست ;/; -همون صیغه یک بار مصرف رو میگن . از شروع کار تا آخرش یک سرویس کامل باشه . منیره که می دونست همه اینها کس شعراتی بیش نیست و تازه در صورت  اصولی بودن صیغه مگه میشه در یک ساعت متعلق به دو نفر بود گفت حالا غضنفر جون وقت زیاد نیست زبونی یه چیزی بگو منم بله رو میگم . اصلا اول من بله رو میگم بعدا تو خطبه رو بخون . چون رضایت درکاره از ته هم جاری بشه موردی نداره . بعضی چیزا خیلی بی سر و ته هست ولی این  یکی خیلی سر و ته داره .. دست مرد رو گرفت و اونو به اتاق خواب برد .. با موبایلش تماسی با خونه کبری گرفت .. کبری جان یه مشکلی برام پیش اومده که تا یک ساعت دیگه نمی تونم بیام اونجا . . ….ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها