داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

به دادم برس شیطان 98

دو تا کیر با هم همزمان منیره رو سرحال و سرپا نگه داشته بودند .  -اوووووفففففف پسرای گل و نازنین این یه مدتی رو که با هم نبودیم شما خیلی تیز کیر شدین . البته قبلا هم تحرک داشتین ولی حالا به نوعی تیز کیر تر شدین . کبری اومد جلو تر .. یه نگاهی به اندام منیره انداخت و در حالی که لبخندی از رضایت رو لباش نقش بسته بود خم شد وبا دو تا دستاش زد زیر سینه های درشت منیره .. -عجب چیزیه . آفرین منیره جون خوب تونستی حفظشون کنی . کار حلال جنس حلال رو هم با خودش داره . کمال : مامان این چه کاریه که داری انجام میدی . زشته خوبیت نداره . جمال : داداش راست میگه مامان ..-بچه ها ساکت باشین .من خودم خوب می دونم چیکار کنم . من و منیره جون این حرفا رو با هم نداریم . از شما هم خواهش می کنم در کار هایی که مربط به شما نمیشه و در کار های زنانه دخالت نکنین . .. بچه ها با این تشر رفتن مادر ساکت شدند و دلبسته به سکس به حرکات کیری خودشون ادامه دادند جاااااان .. جاااااااااان . این دیگه از هرچی حال کردنه با حال تره -اووووووووفففففف جمال اگه بدونی چه کون چسبونی داره .. -فقط اون داخلو زیاد خیسش نکنی که منم هستما -داداش مگه تو توی کسش آب نمی ریزی . تازه اگه من توی کونش خیس کنم و نم بدم تو راحت تر می تونی کیرت رو فرو کنی توی کون خیس خورده منیره جون .. در همین لحظه موبایل منیره زنگ خورد . خواست جواب نده .. ولی یه لحظه نگاهش افتاد به شماره و دید که شماره پسرشه .. دلش تنگ شده بود . مدتها بود که ازاونا خبری نداشت .  گوشی رو برداشت .. -الو سلام مامان .. -دخترم تویی . داداشت کجاست .. اینجا پیشمه .. دلم واست خیلی تنگ شده بود ..  من و داداش می خواستیم یه سری بهت بزنیم . -عزیزم الان نه . من الان خونه نیستم . باشه برای فردا شب من شامو در خدمت شما هستم .عزیزم خوبی ; آقات خوبه .. -ممنونم مامان . داداش می خواد باهات حرف بزنه . .. کمال و جمال ول کن نبودند . همین جور که منیره داشت با پسرش حرف می زد اونا در حال گاییدن منیره بودند . منیره حس می کرد که داره به اوج حشری شدن و هوس می رسه .. طوری که در صحبت کردن با پسرش حالت صداش عوض شده بود -آههههه عزیزم چطوری .. -مامان صدات چرا این جوری شده ;/; حالت خوب نیست -نهههههه عزیزم خیلی خوبم . جمال کمر منیره رو محکم نگه داشته و کیرشو از زمین به هوا به سقف کس منیره می کوبوند . از اون طرف هم کمال شونه های منیره رو داشته و کیرشو می فرستاد به داخل کون زن و از تماشای اون وقتی که به عقب بر می گشت لذت می برد . با ضربات شدیدی که پسرا بر پیکر و سوراخهای منیره وارد می کردند زن یهو می رفت جلو و خودشو کنترل می کرد که به زمین نخوره .. کبری : پسرا یه چند لحظه وایسین امون بدین این زن حرفاشو بزنه . شما نا سلامتی مدتها مبارزه با نفس و جهاد اکبر می کردین . شما فرزندان مجتهد شریف هستید . مردی کتابدار که تا چند سال دیگه میشه رهبر این مملکت و ولی فقیه . نباید این جور خودتونو اسیر و بنده هوس نشون بدین .. منیره که داشت با پسرش حرف می زد یه حواسشم بود به صحبتای مادر و پسرا .. سرشو بر گردوند و دستشو گذاشت رو گوشی و آروم به کبری گفت -خواهر هیچ ایرادی نداره بذار راحت باشن . مهم نیست . من خودم حرفامو می زنم .. کمال : فدای مرامت .. جمال : این است اسلام مقدس و انقلابی .. جلوگیری از فحشا .. یه نگاهی هم به مادرش انداخت و گفت این است مادر مهربان که می تونه به درد بچه هاش خوب برسه . ..منیره همچنان گرم صحبت بود . کیر های کمال و جمال در اوج لذت دادن بودند ولی پسره همچنان تلفنی دست از سر مادرش بر نمی داشت . -مامان کسی اونجاست .-عزیزم من مهمونی هستم خونه یکی از دوستام . واسه همینه که گفتم امروز نمی تونیم همدیگه رو ببینیم و این جور شد که با هم خداحافظی کردند .حالا منیره موند و پسرا و ناظری به نام کبری . مادری نگران و دلواپس و دلسوز . دیگه اون خجالت اولیه رو نداشت . مثل یک دکتر زنان و زایمان داشت به زوایای کس و کون منیره نگاه می کرد . به این فکر می کرد که نکنه این زن ایدز گرفته باشه .. ولی از این فکرش خنده اش گرفته بود چون خواهر منیره همش با روحانیت مبارز و برادران جان بر کف پاسدار و بسیج سکس می کرد و اونا بهداشت رو رعایت می کردند ولی اگه بعضی از آخوندا اون جوری که میگن کونی باشن و ایدز گرفته باشن چی .. نه نه .. این شایعه ضد انقلابه . آخوندهای شرافتمند هیچوقت کونی نبوده نخواهند شد ….. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها