داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

به دادم برس شیطان 21

ای به چشم ! الساعه این کارو انجام میدم . هرچی من گفتم تو بگو نعم . اینو که می دونی به زبان عربی یعنی بله -نعم سلمان جون . منیره که حالیش نمی شدآخونده چی میگه .. فقط قبلش حاجی ازش پرسیده بود که مهریه چی تعیین بشه که منیره جواب داده بود هیچی نمی خوام سلامتی تو رو میخوام و این که وظایف همسر داری رو به خوبی انجام بدی . می خواست یک هفته زنش باشه و از وظایف همسر داری هم حرف می زد . اصرار سلمان خان رو که دید پنجه شو باز کرد و عدد پنج رو نشون داد و پنج بار هم کف دستشو بالا پایین کرد و گفت پنج دست یا پنج سکس باشه مهریه من . -وای منیره خانوم این فرمایشی که می کنین باید قبل از تموم شدن مدت به فعل در بیاد . مهریه باید چیز معقولی باشه .  -مهر کننده اش که آدم معقولیه . در هر حال دو تایی شون می دونستند که دارن با تکیه کلامهاشون با هم حال می کنن . خطبه رو خوند و مثلا نسبت به هم محرم شدند . کبری هم که ظاهرا گوشه ای از حیاط انتظار اونا رو می کشید گفت چی شد بالاخره -کبری خانوم ما بالاخره به هم محرم شدیم . -شاهد چی ;/; -در بعضی موارد شاهد لازم نیست -حاج آقا اگه مدت دار باشه چی ;/; -نه تبصره هایی وجود داره که حلال در میاد . حالا به خاطر دل شما فردا می بریم دو تا آدم معتمد زیرش امضا بندازن . مهم اینه که دل آدم رضایت بده . -مبارکه انشاءالله . فقط یادتون باشه از این بابت با شریف صحبتی نمی کنی . هم نمی خوام اون به این مسائل گرایش پیدا کنه و هم این که بفهمه من در این کار دخیل بودم -عذر میخوام همشیره اگه این کار بده چطوردر مورد من شما ناراحت نشدین و قبول کردین -سلمان خان من به شما توصیه نکردم شما خودتون رضایت دادین و من در مقابل این خواسته شما حرفی نزدم -خب اگه ملا شریف هم رضایت داشته باشه .. کبری که عصبانی شده بود گفت فراموش نکن که اگه همسرت بفهمه چه غوغایی میشه . این قدر هم برام فلسفه منطق نباف . سلمان که جا رفته بود و انتظار این حرکت از کبری را نداشت بحثو تموم کرد و کبری هم با اونا خداحافظی کرد و رفت پی کارش . حالا منیره موند و این سلمان خانی که مدعی بود واسه یه هفته شوهر اونه . اوخ که این یک هفته ای چه شود . عمامه از سر سلمان برداشت و عبای اونو هم همچنین . سلمان هم که دیگه مثل آدمای کوس ندیده و تازه به مراد دل رسیده شده بود عین آدمای دستپاچه و هوش از سر پریده رفت سراغ منیره و یکی یکی لباساشو از تن در آورد . منیره خودشو عروس ساخته بود . با این حال وقتی سلمان خانو تا مرز شورت لختش کرد هوش از سر اونم پریده بود . اصلا با اون سمبل وحشتناکی که از آخوند و این واژه لولو خور خوره ای واسه که خودش درست کرده بود و در جامعه ما هم متداوله همخونی نداشت . مرد خیلی خوش تیپ و خوش اندامی بود و بدنش هم بوی خوشی می داد . منیره هم به مرز شورت و سوتین رسیده بود . -حاج آقا اگه شورتتون خیس شه شورت ندارین . سلمان داشت به این فکر می کرد که چیکار کنه چون دوست داشت با یه حالت هوس انگیزانه ای وقتی که رفت زیر دوش شورته از پاش خارج شه -اگه ناراحت نمی شین چند تا شورت نو که واسه مرحوم شوهرم خریده بودم دارم . می تونین استفاده اش کنین . دوتایی رفتن زیر دوش . کبری دستاشو گذاشته بود رو سینه های خیس سلمان و با ناخناش مثل یه شونه موهای بلند سینه آخونده رو شونه می کرد . چشای سلمان وقتی که به هیکل لخت  منیره افتاد از حرکت ایستاده و فقط  رو قسمت شورت و سوتین یعنی کوس و سینه های منیره زوم کرده بود . -شوهر گلم خودم بازش کنم یا شما این کارو انجام میدین . وقتی منیره با ناز و ادا خودشو به سلمان نزدیک کرد آخوند هوش از سر پریده خودشو به منیره چسبوند و از پشت با یه حرکت سوتین منیره روباز کرد . دستشو دور کمر زن حلقه زد و اونو به خودش چسبوند . لباشو رو سینه هاش قرار داد .-خانوم عجب سینه های آبداری داری -نوش جونتون گوارای وجودتون . سلمان می دونست که این الفاظی که واسه منیره به عنوان صیغه نامه خونده چند تا خط کوس شر بیشتر نبوده و در واقع منیره معشوقه اونه و منیره هم که براش فرقی نمی کرد در چه شرایطی خودشو به سلمان بچسبونه . زن شورتشو به شورت آخوند چسبوند . کوسشو با حفاظ شورت به کیر ورم کرده داخل شورت سلمان مماس کرد  و روی کیر غلش می داد . وقتی دستشو دور کمر سلمان حلقه زد و اونو به شورت رسوند تا از پاش در بیاره مرد هم همین کارو با او انجام داد . دوتایی شون بیش از اندازه رفته بودند تو خماری . وقتی کیر سلمان از غلاف اومد بیرون و کوس منیره هم مشخص شد دیگه دوتایی شون از بس هیجان زده بودند همونجا شورته رو نیمه پایین کشیده ول کرده رفتن سراغ نقطه حساس طرف . منیره از دیدن کیر سلمان شگفت زده شده بود . بعد از شوهرش و کیر های جمال و کمال این کیر می شد گفت چهارمین کیریه که در کل نوش جان می کنه . خیلی هم چاق و چله و کلفت بود . دستشو گذاشت زیر بیضه آخوند هوسباز و سر کیر رو به طرف دهنش رسوند و لباشو دور کیر حلقه زد و اونو فروبرد توی دهنش … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها