داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گاییده شدن sabiiii73

قضیه مال دو سال پیشه ،، اونوقتا ی دوست پسر داشتم خیلی باهم جور بودیم ولی خیلی باش بیرون نمیرفتم در حد تل و اس بازی ی روز بم پی ام داد ک خونه داداشش خالیه اگه مایلم بریم اونجا ی کم بشینیم… من مخالفت کردم … راستش میترسیدم ولی انقد اصرار کرد ک راضی شدم منم چون تابستون بود از خونه زدم بیرون و ب مامانم گفتم بابا اومد بگو رفتم باشگاه… آخه معمولا باشگاه زیاد میرم لباسامو ورداشتم زدم بیرون با دوس پسرم ی جا قرار گذاشتم و بعد ی مدت ک رسیدم با ی ۲۰۶ نقره ای پارک کرده بود کنار خیابون خلاصه سوار شدم و راه افتادیم سر راه رفت ی کم چیپس و پفک و ترشی و اینا خرید … بعد ی مدت رسیدیم خونه داداشش ی خونه شیک بود کلیدو انداخت و رفتیم تو نشستیم حس بدی داشتم ولی تو دلم سرکوبش کردم دوس پسرم ی قلیون گذاشت و منم ی چیپس باز کردم داشت قلیون میکشید ک گفت خوشگل خانوم گرمت نیست تو این لباسا … گفتم اره راستش میتونی کولر رو روشن کنی …نمیدونم بهونه اورد یا ن ولی گفت ک کولر خرابه منم مجبور شدم مانتومو در آرم… آها راستی یادم رفت اولاش بگم منم بعد اینکه دوس پسرم گف برم سرقرار ی مانتو کرمی و ی شلوار کرم ی و ی شال تیره پوشیدم موهامم چون اصولا لخته ریختمشون بیرون شال و ی جفت کفش اسپرت سفید و کوله پشتی و زدم بیرون از خونه…نگفتم چون از این قرطی بازیا ک این جزئیاتو تو داستان می نویسن خوشم نمیاد خخخ … خب برگردیم مانتومو در آوردم ی نیم تنه توری زیرش بود چون تابستون بود زیاد لباس تنم نداشتم تا دوس پسرم نیم تنه رو دید آب دهنشو قورت داد … ب وضوح دیدم رنگش تغییر کرد ، گفتم چیه جن دیدی؟؟
گفت : جن ندیدم ولی برق از سرم پرید با این ممه هات …منم گفتم چشاتو درویش کن پررو … گفت اگه نکنم چی همینو گفتو حمله کرد بهم منو ب پشت انداخت شروع کرد لب گرفتن …چندشم شد و سعی کردم بزنمش کنار ولی زورم نمیرسید ازش خواهش کردم بره کنار ولی انگار اصلا نمیشنید … ی کم ک گذشت راستش دیگه بدم نمیومد ک ازم لب میگرفت و سینه هامو میمالید ی کم باهم ور رفتیم تو حال خودمون نبودیم … نفهمیدم کی شلوارمو در آورده ک صدای تقه ی در اتاق اومد نگاه کردم خون تو رگام یخ زد انگار … از چیزی ک دیدم چشام تار شد …دوتا مرد ک چ عرض کنم دوتا غول بیابونی از اتاق اومدن بیرون … نفسم بالا نیومد یکیشون دوس پسرمو صدا کرد گفت فلانی عجب تیکه ای آوردی ایولا داری…دوس پسر احمقم گفت داداش نوش جونمونه همه زدن زیر خنده … خواستم جیغ بزنم دوس پسرم جلو دهنمو گرفت اشکام سرازیر شدن ک یکیشون ک فهمیدم اسمش محسنه گفت: ببین جنده خانوم اگه بذاری سه تفری خودمونو خالی کنیم ک میری خونتون و گرن مقاومت کنی علاوه بر گاییدنت فیلمم میگیرم ازت … داشتم میمردم همینو گفت و اون یکی ک احمد بود طوری ک صداش میزدن… اومد و منو ب حالت داگی تنظیم کرد و از پشت شورت توریمو جر داد صدا پاره شدنش هنو تو گوشمه ک بعدش گفت …جووووون. جون داداش هرچی کوس و کون دیدم ی طرف این کوس و کون ی طرف باید حسابی جرش بدم.
اون‌محسنم اومد جلو رومو نذاشت چیزی بگم فقط فهمیدم تا ته کیرشو در آورد و کرد تو حلقم داشتم خفه میشدم محسن کیرشو کرده بود تو دهنمو محکم دستامو از پشت گرفته بود ک احمدم رفت خوابید زیرم نامرد خیسشم نکرد و کیرشو سر داد تو کوسم …داشت حالم ب هم میخورد عوق میزدم ولی کاری ازم بر نمیومد محسن و احمد کیرای سیاهی داشتن کلفتم بود کوسم داشت میسوخت احساس میکردم ک خون داره میریزه ازش اخه دختر بودم اونموقع …دوس پسر عوضیمم احساس کردم داره کیرشو میماله رو کونم ی کم تف زد در سوراخ کونمو سرشو برد تو کونم ی لحظه داشت میسوخت خیلی بد بود سه نفری افتاده بودن ب جونم ک محسن کیرشو بعد ۵ دقیقه دراورد تونستم ی نفس بکشم ب احمد گفت داداش جاعوض؟؟ اونم‌گفت پایتم داشی ایندفه احمد اومد جلوم و گفت اول نوکشو زبون بزن مجبور بودم نمیتونستم مخالفت کنم داشتم نوکشو زبون میزدم ک احساس کردم کوسم جر خورد ک محسن گفت داداش کردن دختره باکره ی صفای دیگس جون میده خونش ب کیرم بپیچه همه خندیدن داشتم جر میخوردم … دوس پسرم داشت با کونم ور میرفت کیرشو در میاورد . بعد با انگشت میکرد تو سوراخم بعد زبون میزد… دوباره کیرشو میکرد تو …من کاملا تسلیم شده بودم ایندفعه دوس پسرم اومد جلو و احمد رفت پشت …دوس پسرم کیرش قابل تحمل تر بود ولی وقتی فهمیدم احمد میخواد از کونم بکنه دلم ریخت …ی کم سوراخم گشاد شده بود ولی اون احمد نامرد یهو همه ی کیرشو برد تو احساس کردم باسنام ازهم ترک خوردن واقعا دردش غیرقابل توصیف بود اشک از چشام ریخت نتونستم جیغ بزنم چون کیر دوس پسرم تو دهنم بود بعد ده دقیقه احمد و محسن جاهاشونو عوض کردن واقعا دیگه نا نداشتم نیم ساعت حالت داکی ۳ تا نره خر داشتن جرم میدادن ک محسنه گفت جنده خانوم حالا بشین کیراشون
و درآوردن رو حالت دو زانو نشستم … ولی کونم ب شدت درد داشت کوسمم سوز میزد و کل فرشو خون ورداشته بود ک نوبتی اومدنو محسن لبامو گرفت و ب زور دهنمو وا گرد و با کیرش شروع کرد جق زدن … بعد ۵ دقیقه آبش باشدت بیرون زد میخواست بریزه تو دهنم ولی بیشترش پاشید رو سرو صورت و سینه هام…
احمد اومد جلو گف محسن یاد بگیر نشونه گیریو …منم دهنم خسته شده بود ک محسن کیرشو کرد تو دهنمو مجبورم کرد ساک بزنم ک بعد ۵ دقیقه اونم آبش با شدت ریخت تو دهنم چند بار عوق زدم ولی مجبورم کرد بخورمش …آخر سرم دوس پسرم اومد و جق زد ک آبش ریخت تو دهنم … دیگه نمیتونستم جم بخورم اون دوتا خدافظی کردن و ب دوس پسرم گفتن داشی خدایی این شاه کوسه کونشم ک حرف نداره باز بیارش و دیگه رفتن دوس پسرم منو ک بیحال افتاده بودم رو زمین بلند کرد برد حموم و تمیز خونامو شست و لباسامو تنم کرد و سوار ماشینم کرد برد ی آبمیوه بهم داد ک ی کم حالم سر جاش اومد با گریه گفتمش ک خیلی پستی حالم ازش ب هم میخورد ک گفت ببخشید عزیزم ولی منم مجبور بودم منظورشو نفهمیدم کلی تا ی هفته بعد اون اتفاق کل بدنم کوفته بود
افسردگی شدید گرفته بود ک ب زور قرص و روانشناس الان ی کم بهترم.

نوشته: sabiiii73

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها