سلام عشقولی های خوشمزه…
میخوام از گاییده شدنم تو استخر براتون بنویسم
امیدوارم خوشتون بیاد.
بی مقدمه میرم تو اصل ماجرا:
دیروز ظهر داشتم میومدم خونه آمدم کنار خیابون تاکسی بگیرم که طبق معمول هرروز خبری از ماشینی که توقف کنه نبود.
چند دقیقه ای منتظر شدم ی ماشین پژو سفید رنگ جلوم ترمز زد و ی آقای حدود ۴۷/۴۸ساله بود که منم از خسته گی و سرپا ایستاده بودن کنار خیابون حوصلم سررفته بود .
رفتم جلو سمت ماشین و خواستم سوار بشم در عقب ؛که در جلو رو باز شد و گفت بیا جلو صندلی عقب وسیله دارم منم نشستم و راه افتادیم .
به چهارراه که رسیدیم پشت چراغ ایستاد ماشین و تو حال خودم بودم که طرف اسمش (مجید)بود یک نگاهی به من کرد و دستشو از روی دنده به حالت ناخون کش کشید روی پای من جا خوردم گفتم چه خبرته راستش بهش نمیخورد این کاره باشه .
و اهل برنامه خلاصه معذرت خواهی کرد و چراغ سبز شد و حرکت کرد .
توی راه من سرم توگوشی بود اون ب حرف زدن افتاد (فقط نگید مگه باب بوده)و… سر صحبت و باز کرد و از خودش گفت و گفت مجردها و خونه مجردی داره و در همین حال چند باری دستشو به پام میکشید من یک لی زاگدار تنگ وام بود هی اونم انگشت میکرد به پارگی های توی شلوار و دید من هیچی نمیگم و حرفی نمی‌زنم دست مالی کردنش بیشتر شده بود تا که دستشو گذاشت روی کیرم و گفت اهل حال هستی هرچی بخوای بهت میدم و میخرم . وای داشت از شهوت میمرد و چشاش شده بود قرمز …
اولش یکم خنک بازی در آوردم و زدم تو ذوقش و هرچی از دهنم در آمد بهش گفتم که دیدم داره نگه میداره کنار خیابون و منو پیاده کنه . و دوباره گفت بیا بهت قول میدم زیاد اذیت نکنمت
پیشنهاد ۵۰۰تومن داد منم که از خدا خواسته گفتم اوکی اول باید پول بزنی ب کارت بعد گفت قبول نگه داشت و رفتیم پول زد ب کارتو سوار شدیم از دور برگردون دور زد و رفتیم سمت خونش
واقعا خونه شقی داشت لوکس بود رفتیم داخل وای چ خونه ای بود خیلی باحال بود.
مثل خونه خارجی ها بود شیشه مشروب ها روی میز بود خیلی خوب بود.
خلاصه رفت ی آبمیوه آورد خوردیم و چند دقیقه ای گذشت و رفت سراغ مشروب ها ی روی میز و برای خودش ریخت و برای منم یک لیوان دیگه ریخت گفت بیا کمی بخور منم رفتم سراغ لیوان و بدون هیچی خوردم واقعا خوش طعم بود تعجب کردم از مزه و طعمش .یکی دیگه هم خوردم کلم داغ شده بود دیدم جمع کرد و گفت بیا بریم راه افتادم رفتیم توی ی راهرو و در باز کرد ی استخر نسبتاًبزرگ و پر از آب و نور پردازی و…
لباس هاشو درآورد و منم که حالیم نبود چ میکنم گوشیمو وگذاشتم و لباسها مو درآوردم . و لخت نشده بودم کامل منو حل داد تو آب و پرید پشت سرم تو آب و نیست تک توی سرم گیر کرده بود در آورد و شروع کرد به خوردن لب ها بوس کردن من من که هنوز شکه بودم خودمو ولو کردم تو دستش و منو کشید. روی پله ها و نشست کیرشو داد دستم وکردم دهنم شروع کردم براش خوردن و ساک زدن هرچی می‌خوردم کیرش بزرگتر میشد و گنده تر میشد شده بود به اندازه مچ دستم یک کیر ۲۰سانتی کلفت و کمی کج …
خلاصه خوردم و خوردم چند باری هم خفه داشتم میشدم تا ته میکرد تو گلوم و نگه می‌داشت شدم مثل لبو سرخ و داشتم بالا میاوردم .که کیرشو درآورد و رفت بالا کیرمنو که خیس هم خورده بود یکم باهاش ور رفت و کمی خورد و گفت بخواب روی زمین منم که حشریت اونو می‌دیدم و خوشم آمده بود
سریع دراز کشیدم و باز زبونش سوراخ کونم و لیس میزد وای چ حالی داشت که قابل توصیف نیست . ؤووووووووی
بلند شد و رفت سمت کمد کنار استخر و پرشور باز کرد و یکم گشت و یک قوطی مثل کرم بود آورد و پرشور باز کرد با انگشت کمی برداشت و آمد مالید دم کونم احساس داغی کردم و چند ثانیه نگذشت که انگار بی حس کننده موضعی چیزی بود و بی حس شد کونم و اطراف اون رفت پشت کونم و کیرشو تنظیم کرد و یواش یواش کرد داخل جالب بود اصلا هیچ حسی نداشتم بعنوان درد
ولی واقعاً آروم آروم اینکار و انجام میداد و گفت اوکی هستی منم گفتم آره و تا ته کیرشو کرد توم که وای شش متر پریدم فکر کنم
منو گرفت و گفت بیا کجا بی حسی الان اثر کامل می‌کنه و دوباره کیرشو کرد تو شروع کرد تلمبه زدن وای یک کیر کلفت ۲۰بیست سانتی داشت خیلی راحت تو کونم عقب جلو میشد بدون هیچ دردی آقا این شروع کرد به تند تند زدن و هی عقب و جلو کردن من که ب چند دقیقه ای نرسید که این آمد و کنار استخر ریختم روی زمین و زیر شکمم اهی بیشتر حشری کزد اونو تلمبه میزد کونم فکر کنم شده بود یک غار و مگه آب این حالا حالا میومد
چند دقیقه گذشت و گفت بیا بشین روش منم که کونم هیچی حالیش نمیشد رفتم و نشستم روی کیرش که مثل تیر برق کج و سیخ بود شروع کردم بالا پایین کردن آقا این حرمزداه مگه میومد آبش کونمو دست کردم دیدم سوراخی شده ب بزرگی یک قوطی
رفت برای حالت داگی و شروع کرد به عقب و جلو کردن و چندتا تلمبه زدن و دیدم داره ارضا میشه و می‌گفت کونتو سفت کن و من که هیچ اختیاری نداشتم و حالیم نمیشد دیوس با شدت بالا تلمبه میزد و یک دفعه تمام کیرشو درآورد و کرد تو کونم فکر کنم تا تو روده هام رفت آب کمرش و همرو خالی کرد توی کونم و نشست روی منو دراز کشید روم وای چه حالی کرد من که هیچی حالیم نبود ولی داغی کیرشو تو کونم که نه تو روده هام حس میکردم
خیلی لذت بخش بود تا حالا با این مدل کون نداده بودم بلند شد و رفت نشست روی صندلی و منم خودمو جمع کردم که نمی‌تونستم راه برم وای راه میرفتم و میگوزیدم و ابهاش ازکونم می‌ریخت بیرون نگام میکرد و می‌خندید و گفت بیا اینجا بشین رفتم کنار صندلی نشستم و کونمو نگاه میکردم و شده بود غار آب کمرش می‌ریخت بیرون از کونم وای ترسیده بودم گفت نگران نباش چند دقیقه ای دیگه خوب میشه …
رفت خودشو انداخت توی ابو یک تنی دوباره ب آب زد و آمد بالا جلوم وایستاد و گفت بخورش .
گفت دیگه نمیتونم حالم بده داشتم حرف میزدم که کرد تو دهنم چند باری عقب جلو کرد منم نامردی نکردم یک گازی گرفتم و کشید بیرون
گفت بهت پول میدم و منم که وضعیت کونمو می‌دیدم گفتم باخودم این با راوا آنقدر طول کشید دوباره ۱+۲ساعت طول میده
گفت نه دیر شده باید برم خلاصه قبول کرد …
و منم کونم تازه ب حالت جمع شدن در آمده بود و منم با گوشی دوربین فیلمبرداری میکردم هر کاری کردم نشد بزارم ببینید
خلاصه منم بعدش رفتم ی تنی ب آب زدم و ی شیرجه ای رفتم و آمدم بیرون اون رفته بود لباس پوشیده بود حوله آورد گفت بیا تو هم خودتو خشک کن و لباس بپوش
این کار رو انجام دادم آمدم تو سالن و گفت بیا ببرم برسونمت گفتم نه خودم میرم اسرار کرد و منم ک واقعا نمی‌تونستم راه برم قبول کردم و رفتیم سوار ماشین شدیم و منهم گفتم این میاد آدرس مارو یاد میگیره سر دوتا کوچه پایین تر پایین شدم و شمارمو گرفت و گفت بازم پول خواستی بهم زنگ بزن هماهنگ کنیم باهام
و رفت وای تا خونه آمدم مردم از کون درد و سوزش رفتم خونه یک چند تا دستمال کاغذی تا کردم گذاشتم توی شورتم که گند کاری نکنم و لباس هام ب گل بره
ولی واقعاً لذت بخش بود
نوشته: مصطفی