داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خونه جدید و دختر همسایه

سلام من سارام تک فرزندم و بخوام از خودم بگم همه میگن خوشکلی قدم ۱۶۸وزنمم ۶۵
خب داستان از اونجای شروع شد که ما مجبور شدیم خونه مونو عوض کنیم و از شهرستان بخاطر کار بابام بریم تهران و اینم بگم که من خیلی نارحت بودم و اصلا دوست نداشتم که جابه جا بشیم چون همه دوستام اینجا بودن و من تهران نه کسی رو میشناختم و نه جای رو بلد بودم و تازه هم با دوست پسرم بهم زده بودم حوصله هیچ آدم جدیدی رو نداشتم
خلاصه که ما جابه جا شدیم و تو یه اپارتمان۱۰طبقه خونه اجاره کردیم واحد روبه روی ما یه خانواده بودن که یه پسر و یه دختر داشتم دخترشون سنش تقریبا نزدیک من بود اینم بگم که اونموقع من تازه رفته بودم تو۲۲سال
و مامانم همش میگفت که قطعا با دخترشون دوستای خوبی برای هم میشین منم با قاطعیت تمام میگفتم که نه اصلا امکان نداره
تابستون بود و آپارتمانی که ما توش بودیم روی پشت بومش چندتا تخت گذاشته بودن و خلاصه بگم که جای قشنگی بود واسه نشستن منم که از بی حوصلگی نمیدونستم باید چیکار کنم رفتم رو پشت بوم و نشستم همین جوری تو گوشیم بودم تو اینستا میچرخیدم که یکی اومد رو پشت بوم سرم رو که بلند کردم دختر همسایه بود منم خیلی سرد باهاش سلام و حال احوال کردم اومد و کنارم نشست
چند دقیقه من همینجوری سرم تو گوشیم بود و اصلا توجه نکردم که اون داره چیکار میکنه
تااینکه گفت من هانیه م ۲۳سالمه همه دوستام من و هانی صدا میزنن توام میتونی بهم بگی هانی
منم گفتم خوشبختم عزیزم منم سارام خوشحالم که سنمون به هم نزدیگه و همین شد که شروع کردیم به حرف زدن از هر دری حرف میزدیم گفت که برادرش اسمش هومن و ۲۸سالشه شرکت تبلیغاتی داره اینم بگم که من وقتی هومن رو دیدم تاچند ثانیه هنگ بودم نمیدونی عجب تیکه ای بود که
خلاصه که هم دیگه رو تو اینستا فالو کردیم و تقریبا باهم دوست شدیم و منم یکم ازاون حالت کیری(😁) که داشتم بیرون اومدم باهم قرار میزاشتیم میرفتیم رو پشت بوم و ساعت ها حرف میزدیم و میخندیدیم
چند ماهی همین جوری میگذشت و رفاقت ماهم بیشتر میشد دیگه حرفامون به سکس و تاحالا سکس داشتی و چه حالی داره و اینا رسیده بود و بعضی وختا هانی واسم فیلم میفرستاد یه شب پی ام دا که بیداری منم گفتم اره یکم حرف زدیم گفت سارا چندتا فیلم هست واست میفرستم ببین دوست داری گفتم باشه بفرست
وقتی دانلود کردم دیدم فیلم لز فرستاده منم که تا اونموقع ندیده بودم فقط از دوستام راجع بهش شنیده بودم و حس میکردم خیلی چندشه وقتی فیلما تموم شد به خودم که اومدم دستم تو شلوارم بود و حسابی خیس شده بودم
بهش پی ام دادم که دیونه اینا چیه نگا میکنی اخه گفت که نگو که دوست نداشتی و خیس نشدی گقتم برو بچه پرو خجالت بکش چند روز گذشت و هی از اون فیلما حرف میزد و منم هی خودم رو میزدم به کوچه علی چپ با اینکه خیلی هم خوشم اومده بود و هنوزم هم اون فیلما رو تو گوشیم داشتم هم چندتا دیگه هم دیده بودم و دانلودشون کرده بودم و نگامم به هانی عوض شده بود و همش دوست داشتم لختش رو ببینم و ماهم مثل اون دخترا باهم حال کنیم و میدونستم اونم بی میل نیست
‌یه روز بهم زنگ زد گفت مامانم اینا دارن میرن عروسی یکی از فامیل هامون تو شمال ولی من حوصله ندارم نمیرم میای پیشم بمونی امشب تنها نباشم گفتم که به مامانت بگو بیاد اجازه م رو ازمامانم بگیره و این شد که مامانم قبول کرد و حتی گفت که تو برو خودم واستون شام میارم ماهم نشستیم و کلی باهم فیلم دیدیم و خندیدیم و شام و خوراکی خوردیم اخر شب بود گفت سارا فیلم بذارم ببینیم منم خندم گرفت گفتم پس از اون موقع داشتیم چیکار میکردیم گفت نه از اون فیلما که واست فرستادم گفتم باشه بذار چند تا فیلم لز رو دیدیم خیلی دلم میخواست دستم رو بکنم تو شرتم و کسم رو بمالم ولی خجالت میکشیدم زیر چشمی نگاهم به هانیه افتاد که دستش تو شلوارش و چشماش خمارشده بود منم دیگه شروع کردم به مالیدن کسم هیچ کدوم تو حال خودمون نبودیم به خودمون اومدیم داشتیم لبای همون و میخوردیم رفتیم تو اتاق مامان باباش رو تختشون و هانی شروع کرد به لخت کردن من و خوردن ممه هام وای داشتم دیونه میشدم صدای ناله م بلند شده بود کم کم رفت پایین و زبونش رو دور تا دور نافم چرخوند و شورتم رو درآورد همون که چشمش به کسم افتاد گفت جوون شیطون چه تمیزم کردی منم خندیدم که زبونش رو گذاشت لای پام و شروع کرد به خوردن کسم هی زبونش رو لای کسم بالا پایین میکرد و چوچولم رو میمکید دیگه صدای اه و ناله من کل خونه رو برداشته بود وای که چقد حاله خوبیه انقد کوسم رو خورد و مالید که با یه جیغ لرزیدم و ارضا شدم واقعا دیگه حال نداشتم تکون بخورم ولی گفتم نامردیه باید اونم این حال رو تجربه کنه خوابوندمش رو تخت و شروع کردم به خوردن لباش و با دستمم ممه هاش رو میمالیدم به یه دستم ممه ش رو فشار میدادم و اون یکی رو میک میزدم دقیقا مثل بچه ای که داره شیر میخوره صدای ناله هاش واقعا حشریم کرده بود رفتم پایین و دستم رو کشیدم رو کسش و شرتش رو درآوردم وای که چی میدیدم یه کس سفید بی مو تپل سرمو بردم بین پاهاش و شروع کردم به خوردن کسش زبونم رو میکردم تو سوراخش تا جای که میرفت و میچرخوندم چوچولش رو گاز ریز میزدم اونم موهام و گرفته بود سرم رو بین پاهاش فشار میداد همینجوری داشتم زبونم رو میکشیدم رو کسش که با یه جیغ بلند ارضا شد خوابیدم و هردومون بیحال افتادیم کنارهم هنوزم صدای نفس های بلندش تو کل اتاق پیچیده بود تا صبح بیدار بودیم و یه چند باری هردومون ارضا شدیم به حالت۶۹ کس هم دیگرو خوردیم وقتی کسش رو صورتم بود از بوی خوبش داشتم دیوونه میشدم و زبونم رو میکشیدم روش… باهم رفتیم حموم اونجا هم زیر دوش پاهامون رو بازکردیم و انقد کسمون رو بهم مالیدیم که یه بار دیگه ارضا شدیم و روز بعدش من برگشتم خونه که بهم پی ام داد وای سارا نمیدونم چی باید بگم فکرنمیکردم انقد لز کردن باحال باشه و منم حرفشو تایید کردم هنوزم که هنوزه باهمیم و هفته ای چندبار باهم لز میکنیم


‌دوستان اولین داستان من بود امیدوارم دوست داشته باشید لطفا نظر بدید که ادامه بدم یا نه

نوشته: گیس بریده💇

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها