داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زینب زن شوهردار فامیل (۱)

سلام به رفقای دست به کیر

خاطره من از 13 بدر امسال شروع شد. من متاهل هستم و امسال با 3 تا خانواده از فامیلامون رفتیم چیتگر. بساط عرق و جوجه و عشق حال. تا ظهر ساعت 2 یا 3 بیشتر یادم نیست انقد مست بودم. عصرم که بیهوش بودم و تا صب اتفاق خاصی نیفتاد. صب دیدم زنم اخلاقش کیریه گفتم چیشده گفت خودت بهتر میدونی انقد اصرار کردم که گفت دیروز خوش گذشت؟ گفتم آره خوب مسته مست بودم گفت یادت نیست چیکار کردی گفتم نه والله که شروع کرد تعریف کردن که همش تو بغل زینب بودی. منو میگه تشتکام پرید. زینب 32 سالشه و فامیلمونه شوهرم داره. خدایی خیلی کسه. گفتم خالی نبند گفت یعقوب شوهرش کلی شاکی شده بود. منم خیلی ناراحت شدم که ضایع بازی درآوردم. چند روز گذشت دیدم زینب زنگ زد و گفت مریم زنت چش شده با من سر سنگینه
داستانو براش گفتم اونم کلی خجالت کشید آخه اونم خیلی مست بود.
شروع کردیم حرف زدن ویه دفه زد زیر گریه
گفتم ناراحت نباش تو عالم مستی بوده ما که به خودمون مطمئنیم. گفتم شب بیا بریم بیرون صحبت کنیم گفت یعقوب تا 10 میاد خونه تا قبلش برگردیم.
ساعت 7 به بهانه کار زدم بیرون و هماهنگ کردم رفتم سر کوچشون دنبالش.
اومد نشست تو ماشین کلی ناراحت بود و بغض داشت، منم شروع کردم خالی بستن که من به تو نظر ندارم واز این حرفا، گفت بارها مچ یعقوب موقع خیانت گرفتم ولی اصلا تا حالا خودم به خیانت فکر نکردم. منم دلداریش دادم گفت تو تا حالا خیانت کردی گفتم راستشو بخای نه ولی بدم نمیاد با کسی باشم
گفت زنت بفهمه چی؟ گفتم حواسم جمه
یکم رام شد و تو ماشین دیگه هوا تاریک شده بود ومنم شیشه هام دودیه😁خیلی شدیده،
شروع کردم مخ زنی خودش گفت میترسم بعدش عذاب وجدان بگیرم خلاصه یادم نیست چیگفتم ولی کم کم نرم شد دستمو گذاشتم رو پاش دیدم مقاومت نکرد.
کم کم شروع کردم ماساژ دادن دیدم نفساش ریتمش عوض شد
گفتم زینت اگه راضی نیستی کاری نکنیم گفت مگه تو ماشین میشه کاری کرد گفتم آره خوراکه درارو قفل کردم و شروع کردم با سینه هاش ور رفتن. هی میگفت نکن یکی میبینه زشته منم هی پیشروی میکردم. صندلیش خوابوندم و لباسو دادم بالا به به دوتا ممه خوش فرم سفید پرید بیرون، حالا نخور کی بخور
دیدم سرم کشید بالا و شروع کرد لب گرفتم خدایی حرفه ای بود کلی لب بازی کردیم که مجدد رفتم سراغ سینه ها
تا اینجا به کسش کاری نداشتم، همونجوری که داشتم سینه هاشو میچلوندم و میخوردم یه دستو بردم پایین از رو شلوار کسشو مالیدم دیدم خودش همکاری میکنه و پاهاشو باز کرد برام منم دیگه پررو شدم دستم کردم تو شلوارشو دستم رسید به کسش. به‌به داغ و لیز شده بود کلی مالیدم و انگشت توش میکردم که دیگه نفساش به ناله تبدیل شده بود.
خلاصه که بوی شهوت کل ماشین گرفته بود
هی میخوردم ومیمالیدم کیرم داشت میترکی تو شلوار
دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم اولش روش نمیشد دستش ثابت بود کم کم شروع کرد ماساز دادن داشتم میمردم از شق درد
زیپمو باز کردم و بزور کیرمو درآوردم مثله آهن سفت شده بود
دستشو دور کیرم گرفت و شروع کرد بازی کردن
یهو گفت یه چیزی بگم ناراحت نمیشی گفتم الان میخاد چس کنه بگه بسه. دیدم گفت میتونم برات بخورم آخه عاشق ساک زدنم ولی تو ماشین تجربه ندارم منم برق شادی زد چشام گفتم مال خودته تعارف نکن
جابجا شد سینه هاشو کرد تو لباس دور وبر نگاه کرد دید تاریکه شروع کرد، لیس میزد می‌کرد دهنش انگار از قحطی در رفته بود خیلی خوب می‌خورد منم که رو ابرا بودم
گفت خاست آبت بیاد بگو که نریزه دهنم بدم میاد گفتم به چشم
خورد و مالیدو لیس زد تا آبم اومد ریختم رو دستمال
گفتم نوبت توعه
گفت نه تو ماشین استرس دارم ارضا نمیشم سر درد میگیرم
خودمونو مرتب کردیم و کیرمو دید خندید گفتم چیه چرا میخندی؟
گفت این چرا هنوز راسته
گفتم دلش میخاد خوب زدیم زیر خنده
ساعتو نگاه کرد وگفت زود بریم الان یعقوب میاد خونه من نباشم بد میشه
یزره لب بازی کردیم و راه افتادیم
تو راه کلی خندیدیم و منم تو ابرا بودم
سر کوچه بالایی پیادش کردمو رفت
شب ساعت 12 دیدم تو واتساپ پیام داد، بیداری
گفتم آره عشقم بیدارم
گفت یه اعتراف بکنم گفتم بگو، گفت اومدم خونه فک کردم عذاب وجدان بگیرم ولی برعکس نه ناراحتم نه چیزی تازه کلی حالم خوبه ازت ممنونم برای امروز

منم کلی قربون صدقش رفتم و گفت کی ببینمت میخام یه جوری بهت بدم که دیگه به هیچ زنی نگاه نکنی
منم کلی ذوق مرگ شدم و برای چند روز بعد قرار گذاشتیم خونه خودم
اگه دوست داشتین اعلام کنید ماجرای سکس تو خونه خودمو براتون بگم

امیدوارم حال کرده باشین

نوشته: جوون قدیم

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها