داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کردن نصف فامیل با کمک دوستان انجمن کیر تو کس

سلام عنوان داستان رو اینطوری گذاشتم بیاین داخل صفحه و بخونید
این داستان همش واقعیته به قول بچه ها خاطره است نع داستان
شروع می کنیم
طبق بقیه ی داستان ها من یه پسر 19 ساله ورزشکار چشم رنگی کنگ فو کار هیکل خدا خلاصه همه چی عالی خونه هر فامیلی یا هر جا میرفتم حتی بازار لخت میشدن میگفتن تو رو خدا ما رو یا منو بکن خلاصه مکافاتی داشتیم
طبق داستان بچه ها دارم میگم همش هم حقیقته
یه روز زنگ زدم دوست دخترم اومد رفتیم پارک بستی و ساندویچ گرفت برام گفت بخور منم خوردم بعد دیدیم صاحب مغازه حواسش نیست بقیه هم دارن بستنی میخورن منم یکم ممه هاش رو مالیدم بعد دو تامون حشری شدیم کسی حواسش نبود بردمش طبقه بالا بستنی فروشی شلوارش رو کندم از پشت گذاشتم تو کونش و چمد روش دیگه کردمش که خیلی حشری شده بود گفت پرده ام رو بزن منم زدمش و خونش ریخت رو نون بستنی ها و بعد با ده روش کردمش و چون دیر آبم میاد بعد یع ساعت آبم اومد ریختمش تو نون بستنی خوردش و رفتیم خلاصه بردمش تو دستشویی های پارکهم یه دست کردمش بعد سوار ماشینش کردم بردمش خونشون خواست تو ما
شین هم بکنمش که من نکردمش
بعد که رسوندمش رفتم خونه خالم اینا که شوهر خاله ام رفته بود خارج برای ماموریت کاری بچه هاش هم یکیشون دانشگاه بود و دختر ش هم دبیرستان بود خلاصه دیدم کسی خونه نیست رفتم گفتم خاله بیا بکنمت گفت خیلی وقته می خواستم بکنیم روم نمیشد بیا بکنم من گرفتم خوب از کسش کردمش بعد گفتم از کون گفت نع دردم میاد اما گفت چون دوست دارم بکن منم یهو کردمش تو کونش جیغ زد بعد نیم ساعت کردن دیدم یکی از پشت پنجره نگاه می کنه دختر خاله ام بود اونو هم آوردم تو خونه لختشش کردم بعد کردمش از کونش که تنگ و داغ بود حال میداد بعد یه ساعت آبم اومد خاله ام خوردش بعد دیدم گوشیم هی زنگ میخورد زن عموم بود گفت بیا بریم خرید کارت دارم منم رفتم دنبالش رفتیم خرید تو خرید خودش رو هی می مالید بهم بعد خرید برگشتیم خونه رفت لباساش رو عوض کرد اومد گفت کمرم درد می کنه بیا ماساژم بده گفتم باشه لخت شد دراز کشید اینقدر سفید بود که نگو منم داشتم ماساژش میدادم دیدم حشری شد برگشت لبم رو بوسید منم گرفتم کردمش آبم هم ریختم تو کسش که گفت دیروز عموت ریختش تو کسم بچه دار شیم بعد دیگه داشتم میرفتم خونه که دوتا کس تو خیابون دیدم سوارشون کردم بردم خونه خوب جرشون دادم از کس و کون بعد تشکر کردن و رفتن تو خونه خوابیدم لخت کهدیدم یکی داره با کیرم بازی می کنه بیدار شدم دیدم خواهرمه گفت چه کیر خوبی داری خیلی وقته دوست دارم منو بکنی منم گفتم زشته گفت نع باید بکنی مگر نع به همه میگم مامان رو می کنی منم گفتم باشه و گرفتم کردمش داشتم میکردمش که دوست خواهرم اومد تو اتاق سحر اسمش بود که خیلی وقت توی کف کردنش بودم پا نمیداد که لخت شد گفت منم می کنی آقا سامان منم گفتم به روی چشم گرفتم از کون دو تا رو کردم به خواهرم گفتم کونت چرا گشاده گفت دوست پسرم می کنم هفته ای یه بار بعد که دیگه خسته شدم و سحر رو کردم رفتم خونه پدر بزرگم دختر عمه ام اونجا بود داشتم روی راه پله ها میرفتم بالا اونم داشت می اومد پایین که دست زد به کیرم گفت آقا سامان کوچولو چطوره گفتم خوابه گفت بیا زیر زمین بیدارش کنم برات منم رفتم زیر زمین لخت شد بود تا من بیام کیرم گذاشت دهن ساک زد بعد کردمش تو کونش بعد که خوب کونش رو جر دادم ساک زد آبم آمد ریختمش تو دهنش بعد رفتم بیرون یکم دور زدم هی دخترا میگفتن بیا بکنمون هی نمیرفتم بکنمشون
(ناموسن باورتون نمیشه ماشینم چی بود بابام از آمریکا برام آورده بود پراید بود پراید)
شب شد رفتم خونه همسایمون که یه زن خوشگا و توپ بود و کسی بود اونجا بود مادرم گفت شب خودش تنهاس شوهرش رفته ماموریت برو شب پیشش بخواب میترسه منم گفتم باش رفتم خونشون فیلم داشتیم نگاه میکردیم از ماهواره که داشتن لب میگرفتن دیدم سحر خانوم همسایمون اومد لبام رو بوس کرد و کیرم رو از رو شلوار مالید منم دیدم داره پا میده گرفتم کردمش و خوب پاره اش کردم و خوابیدم تا صبح.
این داستان کاملا واقعی بود الان یه مشت جقی میاد میگه دروغ بود ولی کاملش واقعی بود

ناموسن 99 دردصد داستان ها اینطورین اینایی که اینا رو مینویسن فکر کردن کسه ما دسته داره عایا ناموسن؟؟؟؟؟
منتظر سری دوم برای دوستان گی هم باشی

کوچیک شما سامان

یادم رفت بگم اسم ها مستعاره

نوشته: saman

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها