داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مهسا زن شوهردار

سلام دوستان
میخام داستان دوستی خودم را بایه زن شوهردار تعریف کنم
سال ۸۸ بود من ۸ سال بود که ازدواج کرده بودم
خانمم اون موقع ۳۲ سالش بود من هم ۳۶ سال،از لحاظ شوت من بیشتر دنبال سکس با دخترها بودم تا زن ها. یه دفعه دوتا دخترم تقریبا ۱۷ یا ۱۸ ساله را سوار کردم،با چند جلسه رفت وآمد دوست شدیم ولی هیچ جوری موفق نشدم اونها را بکنم
زمان گذشت تا یکی از اونها به نام مهسا. کم‌کم به من علاقه مند شد. وهمه جوره با من درد دل می‌کرد فقط در حد بوس و نوازش با هاش بودم اونهم داخل ماشین. یه مدت بعد هم کمتر همو میدیدم تقریبا اون شده بود مثل یه خواهر برای من
مهسا تقریبا سال ۹۲ ازدواج کرد من هم کمتر اونو میدیدم بعد هم به من زنگ میزد ولی در حد حرف و شوخی. تقریبا ۴ یا ۵ سال بعد از ازدواجش. شوهرش کارشو را که مبل فروشی بوn از دست داد. مهسا از من خواست که برای اون کار پیدا کنم. من هم پیدا کردم. از اینجا به بعد روابط من و مهسا وحتی شوهرش دوستانه شد،مهسا به راحتی جلو شوهرش به من زنگ میزد و من که یه مهندس هستم برای بعضی کارها بهشون کمک میکردم. یادم رفت بگم مهسا از نظر سنی ۱۶ سال از من کوچیکتره. الان که داستان مینویسم مهسا ۳۲سال داره و من ۴۸ سال،به هرحال من یه چند سالی هست عاشق سکس با زن شوهردار شدم. اصلا همش فکر کردن زن شوهردارم تا دختر یا حتی بیوه. به هرحال یه روز ازسال ۹۸بود مهسا زنگم زد و درخواست پول از من کرد به عنوان قرضی، من هم بهش دادم ولی به شوخی گفتم مهسا جان کی پس میدی. او هم گفت هیچ وقت. من هم گفتم باشه اشکالی نداره جبران میکنی بالاخره. گفت حمید من ندارم بهت بدم الان. شوهرم درآمدش کم شده. اسم شوهر مهسا سجاد بود. مهسا گفت سجاد از کاری که براش پیدا کردی اومده بیرون و با بابای من قراره برن خوزستان برای کار کشاورزی. من هم گفتم خب تو چکار میکنی مهسا گفت من میمونم همین جا. گفتم تنهایی. گفت تو که مثل داداشم هستی و هوامو داری. بهش گفتم بیا خودت کار کن تا درآمد داشته باشی،به هرحال بعد یه مدت مهسا داخل یه شرکت یکی از دوستانم مشغول به کار شد،شوهر مهسا هم رفت خوزستان. سجاد ماهی یک دفعه اونهم چند روزی میومد و میرفت . راستی یادم رفت بگم مهسا از نظر زیبایی چیزی کم نداشت قد بلند. صورت خوشگل و چشم های شهلا،وقتی راه می‌رفت هر مردی را حشری میکرد،به هرحال من هنوز برای سکس باهاش کاری نکرده بودم. تا این که یه روز از تابستان سال ۹۹ بود زنگم زد و گفت حمید یه موبايل میخام بخرم کمکم میکنی. گفتم باشه. بعدش قرار شد بریم بیرون باهام و بخریم. بااخره بعد از چندین سال بهش گفتم مهسا. باید برام جبران کنی. گفت من الان چکار باید بکنم واست. گفتم مهسا تو شوهر داری، من هم الان نزدیک ۱۰ ساله با من دوستی ولی تا حالا باهات سکس نکردم ولی دیگه نمیتونم وخیلی هوست کردم. تا یادم نرفته بگم مهسا خیلی داغ و حشری بود. چون خودش هم میگفت که سجاد زیادی شل و ول هستش و اهل حال نیست. دردسرتون ندم بالاخره هر جور بود آوردمش خونه. اومد داخل خونه من، انگا ر بهم دنیا دادن. مهسا اونهم شوهردار. راستی بگم که خانمم شاغله وصبح ها خونه ما خالیه. دخترم هم میرفت مدرسه. صبح ساعت ۹ بود رفتیم خونه ما. بردمش داخل اتاق خواب. گرفتمش بغل. فقط محکم فشارش میدادم. دیدم شل شد و لباش اومد روی لبام وای انگار بعد از ده سال دوری به مرادم رسیدم. داغی تنش و گرمی لباش. همینجور با لباساش خوابوندمش روی تخت. شلوارش را آوردم پایین. چه کص خوشگلی داشت. شروع کردم لیسیدن. کیرم داغ بود. داشتم تو آسمونها سیر میکردم. مهسای خوشگل مال من بود. به عشقم رسیده بودم مهسا چشماش بسته بود و فقط منو صدا میزد. بکن بکنم. کیرم گذاشتم روی کصش. راحت رفتش داخل کص،وای کصش داِغ داغ بود. ا ب از کصش می ریخت. عجیب شهوت داشت. گفتم مهسا چقدر وقته سجاد نکرده. گفتم سجاد خیلی کم میاد الان هم که خوزستان هستش. بکن عزیزم فقط بکن. اینقدر تلمبه زدم تا آبش اومد ریختم روی شکمش و سینه هاش. خیلی خوب بود. زن شوهردار کردن. عالی بود. بعد از رفتنش بهم پیام داد که عزیزم خیلی بهم خوش گذشت خوب منو کردی. تا حالا شوهرم نتونسته اینقدر خوب منو بکنه خیلی لذت بردم از اون به بعد تا الان سال ۱۴۰۱ من و مهسا ماهی یک یا دودفعه با هم سکس داریم یا خونه ما یا خونه خودش. شوهرش هم با من ارتباط داره و لی نمیدونه زنش به من کص میده اونهم چه کص دادنی. جدیدا کون هم میده. وای هرچی از کردن زن شوهردار بگم. کم گفتم خیلی لذت داره خیلی خیلی
عالیه

نوشته: حمید

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها