داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین سکس با فامیل دور

سلام من اشکانم(مستعار)و الان ۲۳ سالمه میخوام داستان اولین سکسم رو براتون تعریف کنم همین الان بگم هرکی فحش داد چهار برابرش به خودش قبول نداری واقعیه نخون. من خودم اون موقع مالی نبودم و صورتم پر جوش بود و کیرمم مثل بعضیها ۵۰ سانت نبود یه ۱۳ سانتی داشتم.
خوب بریم سراغ اصل مطلب من ۱۵ سالم بود و یه روز رفته بودیم خونه ی خالم تا آش درست کنیم که من هانیه(مستعار)رو دیدم که اونم اومده بود اونجا من اون موقع خیلی حشری بودم و هنوزم با بچه های ده یازده ساله بازی میکردم.طبق روال اون روزم داشتم با بچه ها بازی میکردم که یکیشون به هانیه گفت بیاد بازی منم تو کونم عروسی شد اومد ما داشتم گرگم به هوا بازی میکردیم و من گرگ شدم هرکیو میگرفتم گرگ میشد همون اول هانیه رو گرفتم و تو گرفتنش مستقیم رفتم خودم رو چسبوندم به سینش و گفتم تو گرگی. بزارید از هانیه بگم اون زمان ۱۴ سالش بود و یه استایل سکسی علارقم سن کمش هم داشت. آقا ما هی کرم ریختیم و اونم دیگه فهمیده بود که من قصدم چیه بعدش که بازیمون تموم شد بهش چندتا عکس سکسی فرستادم و بهش گفتم اگه فیلم میخوای بیا بیرون اونم از خدا خواسته اومد تنها شدیم و منم چند تا فیلم گذاشتم حشری شده بود خراب دیگه صداش زدن رفت داخل منم پیش خودمم گفتم من باید حساب اینو برسم.تو همین حین یکی از بچه ها گریه میکرد مادر بچه به هانیه گفت بره براش چیپس بخره اونم که از راه دور اومده بود گفت من مغازه بلد نیستم و منم که می خواستم دیگه با خیال کئ.ون کردن برم ج.ل.ق بزنم گفتم من همراهش میرم تا چیپس بخره بردمش خونمون که خالی بود و همون موقع لب تو لب شدیم خودشو کشید عقب اما بعدش شل کرد.دیگه منم خوابوندمش رو کاناپه و لاله های گوشش رو میخوردم دستمو رسوندم به سینه هاش خیلیم بزرگ نبودن اما همونطوری که گفتم برای من سکسی بودن سینه هاشو مالیدم بعدشم شروع کردم به لیس زدن سینه هاش دیگه نوک سینه هاش سفت شده بود که رفتم سراغ خوردن ک.سش ۶۹ خوابیدیم اون ک.یرمو میخورد من ک.سش بعدش اومدم بزار تو کونش که گفت پردش حلقویه من دیگه تو پوست خودم نمیگنجیدم گذاشتم تو ک.سش انقدر داغ و تنگ بود که معلوم بود بار اولشه بعد ۱۰ دقیقه دیدم داره میلرزه و ارضا ‌شد بعدش منم ارضا شدم آوردم بیرون و همشو خالی کردم‌ تو دهنش هنوز دلم کئ.ونم می خواست اما هر کار کردم ک.یرم دیگه شق نشد بهش گفتم دفعه ی بعدی میخوام کلی حال کنیم. بعد برگشتیم چیپس خریدیم و گفتیم که مغازه های اطراف چیپس سرکه نمکی نداشتن. اما پدر و مادرش از هم جدا شدن و من دیگه ندیدمش و آرزوی کئ.ونش به دلم موند
ببخشید اگر درست داستان ننوشته بودم بار اولم بود.

نوشته: اشکان

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها