سلام
این داستانی که می نویسم کوتاه نیست ولی واقعیت یا دروغ بودنشو شما تشخیص بدین چون خودمم یک منتقدم و اینم بگم من زیاد پرو بال نمیدم به نوشتهام و دقیقا همون چیزی که اتفاق افتاده ویادم هستو مینویسم
من الان 30 سالمه و از بچگی پیش خونواده مادریم بزرگ شدم همیشه تو بچگی دخترای فامیلو انگولک میکردم و دختری تو فامیلای نزدیکمون به جرات میگم نداشتیم که از دست من در رفته باشه ولی داستان من این نیست
این قضیه برمیگرده به 6 سال پیش زمانیکه من تازه فهمیده بودم چقدر دوست دارم با پسر بخوابم ولی نه با هم سنای خودم بلکه با پسرایی که هنوز یک تار مو از بدنشون در نیومده بود
من تو خونه هم کامپیوتر داشتم که اون موقع سیستمش بروز بود و هم دستگاه ps2 که خیلی از بچه های فامیل به خونوادهاشون اصرار میکردن بیان خونه ما و موقعی که میخواستن بعد مهمانی خانوادهاشون برن خونه باز خودشونو ناراحت نشون میدادن که شب بزارن بمونن اونجا. ولی از اونجایی که من به پسرای بالای 16 یا 17 سال رو نمیدادم معمولا پسرای بین 14 تا اون حدود سنی که مدنظرم بود معمولا بخاطر تحویل گرفتنشون و باهاشون همراهی کردن تو بازی بیشتر دوست داشتن بمونن
تو این پسرا من یک پسردایی داشتم که خیلی بدن خوبی داشت و خوشگلم بود حدودا 15سالش بود و منم خیلی وقتا میتونستم بهش دست درازی کنم ولی از اونجایی که بهش علاقه داشتم نمیخواستم ازم ناراحت بشه و اینکارو نمیکردم ومعمولا جلوی خودمو میگرفتم تا اینکه یک شب وقتی اومدن خونه ما اون بازم موند و بعد از اینکه همه رفتن و جای اونم تو اتاق پیش من جلوی تلویزیون برای بازی کردن انداختن من شق درد گرفتم ولی نمیدونستم چجوری بهش حالی کنم .اول یک بازی فوتبال گذاشتم وبعد دو سه دس بازی کردن بهش گفتم من کمرم درد گرفته خودش یک دور تنهایی بازی کنه وقتی داشت بازی میکرد گفتم میدونی کجام درد میکنه گفت نه منم دست گذاشتم پشت کمرش بالای کونش و گفتم اینجا ولی بهش گفتم چرا مال تو بامال من فرق داره بزار ببینم اون استخونی که تو کمر من درد میکنه رو میتونم تو کمر تو پیدا کنم و همینطور دستمو زیر پیرهنش تو کمرش میکشیدم بعد دست مو در آوردم از روشلوار تنگی که پاش بود بغل کونش کشیدم و فشار دادم که انگار دنبال اون استخونم و بعد بهش گفتم یکم خودتو بلند کن اونم انگار خوشش اومده بود بلند کرد جلوشو و من دست زدم به کیرش که دیدم شق شده و دست مو کردم تو شلوارش اونم هیچ چیز خاصی نگفت و داشت بازیشو میکرد ولی مشخص بود فکرش همش پیش منه
من یکم با دست کیرشو مالیدم بعد باز بهش گفتم یکم جلو شو بلند کنه و اونم همینکارو کرد و آروم شلوارشو کشیدم پایین تا زیر زانوهاش وهیچی نگفت پیرهنشم دادم بالاتر و از روی کمد وازلین برداشتم زدم به کیرم و یکمم زدم دم سوراخش
چون خودم شهوتم زده بود بالا یکم پیش آبم اومده بود وکیرمو خیس ولغزنده کرده بود تو همون حالت پاهاشو جفت کردم و خودمم شلوارمو کشیدم پایین از پشت خوابیدم روش و اولش لاپایی کردم و تو گوشش میگفتم تا حالا از اینکارا کردی که گفت آره چندبار پسر همسایه قبلیشون باهاش اینکارو کرده که خوشش اومده و گفت داخلمم کرده ولی خیلی درد داشت منم گفتم بهش من یک جوری بلدم که دردت نیاد هیچ حالم بکنی اولش رازی نشد ولی بعدش قبول کرد و منم بهش گفتم حالت چهاردستو پا بشینه و شروع به انگشت کردنش کردم تا جا باز کرد و آروم کیرمو فرستادم داخلش و بعد از یکم کردن بهش گفتم رو شکم بخوابه و ادامه دادم و اونم هی میگفت اوووووفففف و اینقدر اون کنن تنگ و بزرگش کیرمو خوب چفت کرده بود که به 6یا7 دقیقه نرسیده بود آبمو ریختم داخلش
بعد از این جریان اونم خوشش اومده بود و اکثرا میومد خونه ما میموند و هرهفته یک شب 3بار حداکثر میکردمش تا اینکه کونش مو در آورد دیگه ومنم بهش رو ندادم بعد و رابطمون تمام شد
ولی این تونی که کردم با اینکه قبلش با دخترعشقبازی و سکس زیاد کرده بودم خیلی بهم چسبید که همیشه تو فکرش کیرم و میگم حیف که اون دوره سنی زود گذشت
دوستان قدر بهترین دوران زندگیتونو که معمولا بین سن 17 تا 26 سالگیه رو خوب بدونین وای بفکر آیندتونم باشین و با اینکار بهترین خاطرها رو برای خودتون بسازین
نوشته: ali biband