داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شاید برای شما هم اتفاق بیافتد!

شاید این داستانی رو که می نویسم یه کم باورش براتون سخته راستش همش واقعی هست و به چشم خود بنده ضبط گردیده .
قضیه مال 3 ماه پیشه وقتی دانشگام تموم شده بود منم که تو اوج شهوت بودم راستش خیلی فیلم نگاه میکردم و جق میزدم ولی همش دلم میخواس یکی رو بکنم . همش تو این فکر بودم که میشه؟؟؟؟
پس از 2 هفته لادن دختر عموم استخدام شد ما هم برای عرض تبریک به خونه عمو رفتیم بابام خیلی خوشحال بود همینطور من اصلا تو ذهنم این فکر نبود که یه موقعی لادن رو میکنم نه بابا این چه حرفیه؟؟؟…
یه مدتی گذشت تقریبا 2 ماه پیش بود من با لادن بد جور جور شده بودم خونه شون میرفتم و کار های کامپیوتری شونو درست میکردم حتی گاهی اوقات برا عموم خریدم میکردم .
این شیطان لعنتی رو خدا چی بگه منم یواش یواش رفته بودم تو کک شهوت .
لادن موهاش طلایی بود چشاش سیاه فکر کنم قدش 165 و وزنش 55 باشه با حال بود. این طور فکر نکنین که یه دختر معمولی بود برا خودش سالاری بود.
اون شب 3 شنبه بود که عمه ی مامانم فوت کرد اونا مجبور شدن برن کرمان منم که جایی رو نداشتم بخوابم رفتم خونه عموم .
خیلی حال میداد لادنم یه دونه دختر با هاش شب تا صبح لاس میزدم .
2 روز اونجا بودم و با لادن لاس میزدم که بابا زنگ زد و گفت فردا شب میرسن خونه منم فقط 1 شب پیش لادن بودم.
اون شب لباسش سفید و تنگ بود یقش تا خط سینش پیش میرفت سینه هاش مثل هلو اون پشت قایم شده بودندو منم میخواستم اون شب یه کاری کنم که دست خودم از اون کار کوتاه بود.
شب شده بود عمو و زن عمو رفته بودن تو اتاقشون در اتاق هر شب بسته میشد نمیدونم عمو با زن عمو په کار که نمیکردن .
فکر کنم لادنم میدونس اون تو چه خبره.
اون شب ساعت تقریبا 3 بود که شیطان جان بنده رو از خواب بلند کرد راستی جای خوابم تو حال بود لادنم تو اتاق خودش که کنار اتاق عمو بود لالا کرده بود.
کیرم شده بود سفت سفت اوه اوه اون آب لزج که منی نیست همونزور می اومد که ناگهان در تاریکی شب یواش یواش من با کیر شق شده به سمت اتاق لادن میرفتم. باور کنید دست خودم نبود همش تقصیر لادن بود نباید لباسای شهوتی می پوشید. در اتاق و یواش وا کردم بعد بستمش .
لادن رو دیدم یه ملافه صورتی روش انداخته و خوابیده آروم ملافه رو کنار زدم دیدم یه کرست و یه شلوارک تنشه سکسی سکسی بود.
شلوارکش سفت بود من رفته بودم طرف پاش نور چراغ خوابش جوری بود که تقریبا مشد همه جا رو دید آروم شلوارکشو کندم نمیدونم لادن بیدار شده بود یا نه اما چشاش بسته بود اما مشکل اصلی شرتش بود یه طرف شرتش و گرفتم و کنار زدم کسش هیچ پشمی نداشت چوچولش قرمز قرمز بود من خرم که پا هاشو وا کردم شروع کردم به لیس زدن.
لس لس لوس ساس همینطور می لیسیدم که لادن بیدار شد من فکر کردم بیچاره شدم ناگهان سرم و با دو تا دستش گرفت محکم چسبوند به کسش منم مثل اسب میلیسیدم که صداش مییومد
اووووووووه آه آه یواش یواش صدای آهش تند شد آه آه اوففففف یهو گفت:
اوهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه آههههههههههههههه
صداش خیلی بلند بود آب کسش در اومده بود و ملافه رو لزجی کرده بود گفتم لادن خره عمو صداتو میشنوه ساکت با اینکه هنوز من لخت نشده بودم رفتم روش دراز کشیدم تنش داغ داغ بود یه 2 دقیقه ای باهاش لب گرفتم بعدشم کرستشو وا کردم نوک ممه هاش با لیس زدن من سیخ شده بود حالا لادن لخت لخت بود منم تو شرتم پر از آب هوس شرتم خیس خیس شده بود.
اون یه دفعه بلند شدو شلوار و شرتمو کند هر چی بهش گفتم ساک بزن گفت نمیخوام چندشم میشه پدرام فقط تف میمالید منم دکمه های پیرهنمو وا کردم بهش گفتم نترس پرده شما رو پاره نمیکنم رو کردم بهش گفتم به پشت بخوای تنی صاف که کونش مثل تپه چند سانت بالا بود کردم تو کونش اول میگفت پدرام داره میسوزه احمق بیارش بیرون منم با دوتا دستام سرشو که موهاش آخرش لوله ای میشد رو محکم گرفتم یواش یواش دردش به لذت تبدیل شد و اون اتاق تاریک با یک نور چراغ خواب شده بود لذت خونه .
لاخ و لاخ و لاخ همینطور تلمبه میزدم اون لباش که از دیشب آرایش کرده بود سرخ سرخ بود یک تلمبه که میزدم تو کونش یه بار ازش لب میگرفتم چوچولش آب افتاده بود تا میگرفتیش دستت سر میخورد هی میگفت فقط بکن همین .
لذتش به جایی رسید که فک دندونش به هم میخورد اون موهای بلندش همینطور بالا پایین میرفت که یه دفته دو تاسینه شو گرفتم تا اون جایی که میتونستم فشار دادم و آبمو که فکر کنم 1 لیتری بود! خالی کردم که یه دفعه کمرش اومد بالا گفت هوآه .
دستمال کاغذی رو گرفتم چراغ اتاق رو روشن کردم تازه فهمیدم ای کاش اول چراغ رو روشن میکردم بعد می گاییدمش دیدم لادن رو تخت فنریش خوابیده و منو فقط نگاه میکنه فکر کردم ناراحت شده بود . بعد دیدم زیر پا هاش پر از آب لزج و منی من هست هی نگاه میکردو گفتم چیه لادن گفت کره عجب حالی دادا گفتم حالا خره خدا چیجوری میخوای تمیزش کنی گفت فردا بهونه در می آرم میگم ملافه رو خوشخوابم خاک گرفته میشورمش .
یه بار دیگه تو تخت بغلش کردم گفتم خیلی بهم حال دادی تنش مثل آبجوش داغ بود بعد لباسامو پوشیدم رفتم دسشویی تا بشاشم .
رفتم خوابیدم فردا صبح فهمیدم که لادن خانوم لباساشو عوض کرده دیدم که وقتی مامانش خواب بود او ملافه روی خوشخواب و شسته با لباس شویی بعدم یه عطر خوشبو زده منو صدا میکرد میگفت پدرام بلند شو صبحانه بخور .
حالا هم از اون ماجرا 3 ماه میگذره و من و اون دیگه با هم حال نکردیم چون لادن خانوم برا کارشون رفتن شیراز اگه اومد بهش پیشنهاد سکس میدم تا یه بار دیگه باهاش حال کنم.

نوشته: پدرام

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها