…چشمام و بسته بودم و داشتم نهایت لذت رو میبردم
میتونم بگم رو ابرا بودم
همونجوری که تو پوزیشن داگی داشت منو رو تخت میکرد
من چشمام رو بسته بودم و داشتم به صداهایی که میشنیدم دقت میکردم :
ترکیب صدای آه و ناله من با صدای نفس نفس زدنای مهران.
ترکیب صدای جیر جیر تخت و صدایِ ضربِ تَقِه هایی که داشت به من فرو میکرد.
این صداها برام خیلی لذت بخش بود.
چیزای دیگه ای هم بود که برام تو این سکس لذت بخش بود
مثلا حس کردن اینکه کیر داغ و ۱۸ سانتی مهران داشت تو کون من عقب و جلو میشد برام خیلی خوشایند بود.
همینجوری که مهران داشت تلمبه میزد و منم در حال عرق کردن زیر کیرش بودم سرمو به سمت چپ چرخوندم و داشتم خودمون رو تو آیینه بزرگی که کنار تخت بود نگاه میکردم .
تو آیینه چیزی رو میدیدم که تا چند وقت پیش برام فانتزی بوده سوژه جق زدنام اما الان به واقعیت تبدیل شده بود .
داشتم تو آیینه میدیدم که مهران که یه مرد ۳۳ ساله مجرد با ۱۸۵ سانت قد و ۹۰ کیلو وزن بود و به واسطه سال های طولانی که ورزش میکرد بدنش فوق العاده زیبا و عضلانی بود
همونجوری که رو جفت زانوهاش بلند شده بود و داشت منو رو تخت با پوزیشن داگی میکرد جفت دستاش رو گذاشته بود روی لپ های کونم و اون ساعد های عضلانیش که رگ هاشم حسابی بیرون زده بود منو حشری تر میکرد.
علاوه بر مهران خوده ۲۰ سالمو داشتم توی آیینه میدیدم که بدن ۱۸۰ سانتی و ۷۵ کیلویی سفید و تو پرم رو در اختیار مهران قرار دادم و میدیدم با هر تلمبه که بهم میزد یکمی بدنم به جلو پرتاپ میشد.
همینجوری تو حال خودم و در حال لذت بردن بودم که مهران گفت
فرزاد داره میاد
کجات خالی کنم؟
گفتم بریز توش عزیزم
مهران بعد از چند تا تلمبه یه آهی کشید و منم داغی و لیزی اب کیرشو تو سوراخم حس کردم.
همونجوری که اب مهران داشت تو کونم خالی میشد منو کامل خوابوند رو تخت و بعدش کیرشو از سوراخم دراورد و منم داشتم خالی شدن چند قطره اب کیر مهران رو از سوراخم حس میکردم
مهران بدن بزرگ و عضلانیش رو انداخت روی من و گفت :
+چطور بود فرزاد جان ؟ حال داد ؟
_اره عزیزم عالی بود.
+نوش جونت .
_مهران مطمئنی کسی نمیاد؟ الان آخر هفتس آخه .
+🤣🤣آره بابا دیشب که رفتم کلید ویلا رو از بابام بگیرم یه آمار هم از خونه گرفتم و فهمیدم امشب خونه عمم شام دعوتن به منم اصرار کرد برم که منم گفتم نمیشه به بچه ها قول دادم حتما فردا شب واسه شیرینی ماشین جدیدم ببرمشون ویلا یه شب باهم صفا کنیم و یه جوجه بزنیم.
راستی تو چطوری خونه رو پیچوندی ؟
_🤣 هیچی بابا منم گفتم یکی از رفیق ها باباش ویلا خریده تو کردان اونم دعوتمون کرده یه شب بریم اونجا بمونیم
+اها که اینطور …
_آره توهم پاشو بزار برم خودمو تمیز کنم
+نه نه نه امکان نداره
_اخه چرا ؟
+خودم کثیفت کردم خودمم میبرمت حموم تمیزت میکنم
_اااااااا که اینطور باشه قبوله
مهران منو بلند کرد
خودش که کامل لخت بود و منم فقط جوراب مچی مشکی که خود مهران دوست داشت موقه سکس کردنمون پام کنم تنم بود
جورابام رو دراورد
بردتم حموم
وان و پر کرد و خودش خوابید تو وان و منم رفتم تو بغلش لش کردم
همینجوری که تو بغلش بودم مهران داشت کم کم با نوک های سینم بازی بازی میکرد و میخورد گردنمو
تو همین حال
منم کم کم رفتم تو فکر
یاد گذشته افتادم
یاد اینکه اصلا چیشد که رابطه منو مهران شروع شد و از اولین سکسمون تا همین باره اخر که چند دقیقه قبل تو ویلاشون کونم گذاشت اومد جلوی چشمم
یاد روز اولی افتادم که تو باشگاه دیدمش و از همون اول فهمیدم داره با چشماش منو میخوره
یاد این افتادم که چجوری باهام طرح رفاقت ریخت و بعد مخم و زد و ترتیبمو داد
یاد سکس های قبلیمون افتادم که تو خونه خودمون و خونه مهران و تو ماشین و جاهای دیگه کردیم
یاد اولین بار افتادم که کیرشو تو ماشینش دیدم و بعد براش خوردم
یاد بار اول افتادم که بویِ خوشِ کیرش منو مست خودش کرد …
.
.
.
.
.
اگه براتون جالب بود تو کامنتها بگید سکس های دیگم و با مهران و اینکه چجوری مخم و زد و رابطمون شروع شد رو بگم.🙏
نوشته: فرزاد