داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

امید و خاله

سلام دوستان خفن مفن
من امیدم و ۲۲ سالمه اهل شیراز. داستانی که میخوام براتون تعریف کنم ريشش برمیگرده به ۱۴ سالگیم. توی اون موقع ها من گاهی تنهایی فیلم می دیدم که بعضیهاشون سکسی هم نبود ولی خوب اقتضای سنم ایجاب می کرد که جق بزنم. میشد توی یه روز سه ساعت فیلم نگاه میکردم توی گوشی البته یه سکانس از هر فیلم و جق میزدم (برام سواله با این همه وبت تلف کردن چطوری به درسام هم میرسیدم). ولی خب هر وقت که ۱۷ سالم شد احساس گناه کردم چون خونده بودم که خودارضایی گناه بزرگیه. البته وقتی اینو دونستم همون لحظه جق زدنو نذاشتم کنار. مدتی طول کشید تا این عادتو ترک کنم. هر وقت ۱۸ سالم شد این عادتو ترک کردم. ولی بازم کیرمو می مالم ولی دیگه نمیزارم آبش بیاد. من از ۱۴ سالگی همزمان با جق زدن عاشق دخترایی بودم که سنشون از من بالا بود مثلا حدود شش سال. و حتی برخی خانم های متاهل ولی جذاب و اندام دار اوف اوف. ولی هرگز جرات پیدا نکردم تا باهاشون دربیفتم. فقط با یادشون جق میزدم‌. کلا بگم حشری بودم. هر وقت ۱۶ سالم بود از خالم خوشم اومد و خواستم یبار باهاش بپرم و عشق بازی کنم ولی نمیشد. فقط اون زمان هایی میتونستم بهش دست بزنم که خوابه ولی خب منو قانع نمی کرد. وقتی ۱۷ سالم بود یه روز که رفته بودم خونشون اونا هم مهمون داشتم. اضافه کنم که خالم اون نوع یه پسر داشت که ۷ سال ازم کوچک بود و هست. وقتی شب شد اون مهمونا رفتند و خوابیدند ولی من و خاله نخوابیده بودم. پسرش هم رفته بود بخوابه. یه لحظه که خواست بره اول به خودم گفتم که ولش کن بره اگه بفهمه بد میشه ولی نمیدونم چی شد که گفتم: خاله. اونم برگشت و گفت چیه. همین که دستاشو گرفتم و لبمو به لباش نزدیک میکردم که آره یه هویی با دستش منو چند قدم عقب هول داد و دستشو گذاشت روی لبش. منم ترسیده بودم چون تهدید کرد که زنگ میزنم به مامانت و گفتم ببخشید یه لحظه نمیدونم چم شد ببخشین ببخشین. اونم گفت فقط آخرین بارت باشه. گفتم باشه. والا الانم که الانه من نمیدونم چرا اون کارو کردم بدون اینکه زمینش فراهم بشه و یکمی روی خالم کار کنم. یه خطری بود کل خداروشکر رفع شد. ولی خوب فکر می کردم که خالم به این راحتی به من پا بده ولی اشتباه می کردم. الانم که الانه حسرتش توی دلمه که یه روزی باهاش بخوابم و ازش لب بگیرم و سکس کنم ولی حیف که نمیشه. چون خالم و خیلی دوست دارم و عاشق بدنش هستم. درسته که این داستانم سکس توش نبود ولی خب درد خودمو گفتم.
اگه میشه راهنمایی کنید تا یبار با خالم عشق بازی کنم و باهاش حال کنم. اگه راهنماییتون موثر واقع بشه قول میدم خاطره عشق بازی با خالمو هم بنویسم.

نوشته: امید

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها