داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

ساک تو بیهوشی برای شوهر خاله

سلام اسم من امیره ۲۰ سالمه و خیلی به ساک زدن علاقه دارم و دوست دارم اب کیر رو بخورم و چند باری هم دادم و ساک زدم ی مدت هر روز بجای کرایه تاکسی ساک میزدم برای راننده هاو…
یه شوهر خاله دارم به اسم مرتضی ۴۰ ساله چهارشونه ورزشکاری و صورت شیش تیغ مرتضی تو مهمونی ها و مجالس دورهمی ها خیلی ب کونم و اندامم نگاه میکرد با چشمام منو میخورد چند باری هم منو مالونده مثلا حواسش نبوده
اخره هفته بود پنجشنبه ساعت ۸ شب اینا بود خونه بودم گوشیم زنگ خورد دیدم مرتضی زنگ میزنه جواب دادم و گفت امیر خالت اینا رفتن خونه مامانبزرگت شب میمونن منم تنهام بیا اینجا یکم مشروب بخوریم با هم گفتم چشم الان میام (از خونه ما تا خونش ۶تا کوچه فاصله داریم) به خونه گفتم دارم میرم خونه خاله اینا شبم شاید بمونم گفتن باشه و من رفتم اصلا تو فکرم سکس و اینا نبود و فقط به این فکر میکردم که میرم با هم مشروب بخوریم رفتم رسیدم درو زدم مرتضی درو زد رفتم تو سلام دادم دیدم هیچی تنش نیست فقط یه شرتک جذب مشکی تنشه و دستشم مشروب اینا بود گفت خوش اومدی بیا کمک کن امیر وسایلارو گرفتم و نشستیم که مشروب بخوریم
برای من کم می ریخت و برای خودش بیشتر از من دوتا پیک خوردیم گفت گرمت نیست لباستو درار راحت باش نامحرم نیست گفتم باشه فهمیدم که مرتضی قراره امشب بجای خالم منو جر بده لباسمو دراوردم با خنده گفت جوون چقدر سفید بی مویی جذاب خندیدیم و بازم خوردیم من حس کردم گرممه و کمربندمو باز کردم با دکمه شلوارمو سرمو اوردم بالا دیدم مرتضی زل زده ب من چشمم افتاد به وسط باهاش دیدم راست کرده یه کیره کلفت و تقریبا ۱۸ ۱۹سانت یه پیک دیگه ریخت گفتم بسته من دیگه نمیخورم و گفت منو نگرفته بازم میخورم گفتم باشه مرتضی هی به سینه هام نگاه میکرد میگفت چه بدن نازی داری و پیک میخورد
یکم بعد دیدم مرتضی حالش خوب نیست و داره میوفته گفتم خوبی گفت عالیه عالیه عالیم امیر جون نمیتونست حرف بزنه و تکون بخوره دراز کشید چشاشو بست منم دراز کشیدم رفتم تو گوشی ۱۰ دقیقه گذشت صداش کردم دیدم جواب نمیده ترسیدم فکر کردم مرد رفتم جلو صداش کردم سرمو گذاشتم رو سینش که چشمم افتاد به شرتش بازم صداش کردم دیدم جواب نمیده
حشری شده بودم و دلم کیر میخواست خودمو راضی کردم رفتم سمت شورت و با استرس دست کشیدم رو کیرش کیرش خوابیده بود دیدم مرتضی تکون نمیخوره و گفتم بهترین موقعیته شورتشو کشیدم پایین دیدم یه کیر گوشتی و سفید صورتی خوابیده گرفتم دستم و یکم بالا پایین کردم و اروم اروم شروع کردم به خوردنش فکر کنم راحت ۱۵ دقیقه با لبام براش ساک زدم خیلی خوب بود داشتم کیف میکردم که یدفعه ابش خالی شد تو دهنم همش داغه داغ بود ابش جوش جوش بود منم قورتش دادم کیرشو با دهنم تمیز کردم و شورتشو کشیدم بالا و لباسامو پوشیدم برگشتم خونه خونه هم ازم پرسیدن قرار بود بمونی شبو گفتم نه حال نداشتم برگشتم الان چند ماه میگذره ولی مرتضی هنوز نفهمیده و بروم نیاورده منتظرم بازم بگه مشروب بخوریم تا بازم برم ابشو بیارم تو دهنم
مرسی که خوندید 🙏

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها