داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من و خاله مریم (خاله زنم)

من سجاد هستم سی سال سن دارم در کارهای فنی مهارت دارم از جمله لوله کشی آب و برق کشی ساختمان من با خانواده خانمم خیلی راحتم این داستانی که می خوام براتون مرداد ماه امسال ۱۴۰۰ هستش خاله زنم ۴۰ سال سن داره قدش 165 وزن. 75. سینه ۸۰ دور باسنش ۹۷ قمبل رو به عقب در حد الله اکبر اما سبزه هستش. شوهره اولش کشته شده و شوهر دومش طلاق گرفته حدود چهار سال و در یک خونه اجاره ای زندگی می کنه مرداد ماه خاله خانم میخواست خونه رو عوض کنه که به خانمم گفته بود سجاد رو بیار که چراغ ها و لوله کشی رو برام درست کنه خوام خونه رو تحویل بدم رفتیم خونه خاله خانمم و دو روز اونجا بودی که یک روز فقط دنبال یک نوع لامپ خواص گشتی تا پیدا کردی هوا خیلی گرم بود وقتی که اومدم خونه مریم رفت دوش بگیره
بعد از دوش گرفتن به من گفت راستی سجاد شیر حمام هم خرابه باید بریم برای خرید کنیم یک نگاه بینداز ببینم چی نیاز داره نگاه کردم و چیز هایی که نیاز بود رو نوشتم خلاصه اذیتتون نکنم من از همون روز اول به مریم نظر داشتن رفتیم خریدیم و اومدیم و من مشغول بستن شیر دوش حمام بودن که متوجه شدن یک نفر داره پشت سرم میاد و برام آب میاره برای خوردن من فکر کردم خانومم و یهو برگشتم بغلش کردم دیدم یهو مریم گفت هی چیکار می کنی که با تعجب از آغاز کرده دیدم مریم خانومم نیست با کلی معذرت های به گفته ام که فکر کردم خانمم هستی. گفت حواست کجاست
اما کلی از آغوش گرفتنش کیف کردم تا سر شب شق کرده بودم کل روز سر کیرم زیر سگک شلوار که تابلو نباشه خلاصه یک شام سردستی خورده اومدیم خونه.
دو روز بعد به صورت سرزده رفتم خونه مریم که ببینم کاری هست یا نه راستی اینم بگم که یه پسر داره میره مدرسه در زدن وقتی که اومد درو باز کرد بوی س** گل خونه رو فرا گرفته منو دید کلی تعجب کرد رفتم تو و نشست یک حال و احوال پرسیدن به شوخی بهش گفتم بوی چی میاد گفت چند روزه لباس‌ها را نشستم چون لباسشویی مشکل داره گفتم اگه میخوای یه نگاه بهش بندازم گفت بزار بعدا الان کلی لباس داخلش من هم که می دونستم همش لباس های خودشه گیر دادم که الان باید برات نگاهش کنم خلاصه نگاه کردم دیدم موتور های سوخته الکی پنج دقیقه باهاش ور رفتم و از دروغ گفتم که که باید تخلیه مبشه ببینم دور میخوره یا نه در ماشین لباسشویی رو باز کردم که لباسها رو در بیارم که مریم هراسان باید خودم در بیارم اما کار از کار گذشته بود و من کلیه لباسها رو در آغوش گرفته بودم که بیشتر لباس زیر خودش بود از خجالت سرخ شد او گفت این چه کاری بود کردی من هم خودمو زدم به پررویی گفتم که اشکالی داره فرض کن پسرتم دیدم گفت مگه چقدر اختلاف سنی داریم که فرض کنم پسرم هستی من هم بهش گفتم فیه فرض دیگه بکن و یه نیشخند زدم گرفته چی بهش گفتم رفت لباس ها رو بزاره داخل حمام همون که رفت داخل حمام صدام زد و گفت سجاد شیر این حمام خرابه ببینم چی لازم داره که خرید کنی براش من هم رفتم داخل حمام که دیدم شیر سالمه و از دروغ بهم گفته.
بهم گفت باز برم یک لیوان آب بیارم بخوری عرقت خوشه رفت وقتی که برگشت من داشتم فکر می کردم چراکه لخت مادرزاد وارد حمام شد و به من گفت چهارساله که از داشتن شوهر محروم بیا یک ساعت میشه شوهر من من هم از خدا خواسته هیچی نگفتم فقط شلوارا لباسامو در آوردم باورم نمیشد که مریم اینطور جلوم وایسه رفتیم زیر دوش با هم دوش گرفتیم خوب همو دستمالی کردیم که یکدفعه گوشیش زنگ خورد برای یک دقیقه هردوتامون مردیم و زنده شدیم اومدی رفتیم داخل اتاق خواب و مریم رو دراز کردم و شروع کردیم به لیسیدن هم بصورت 69 فکر کنم ۲ دقیقه طول کشید که عین شیر آب از مریم آب زد بیرون بیهوش شد من هم از خدا خواسته کیرم رو از دهنش در و رفتم سمت کسش گذاشتم درش با شروع بازی کردن باهاش کردن که فقط میگفت تو رو خدا ولم کن من میرم من که اصلا بهش گوش نمی دادم چرا که به آرزو میرسیدم همین که که چند بار کیرم رو بالا پایین کردم عین وحشی ها یهو فشار دادم و تا ته زدم داخل مریم روش دراز کشیدم بدون هیچ حرکت اضافه حدود ۵ دقیقه در این وضع بودیم که یواش یواش مریم داشت به خودش می آمد و من شروع کردم به تلمبه زدن او عروس من پادشاه جهان بودم چرا که به چیزی که می خواستند رسیدم خیلی گشاد بود معلوم بود که شوهر قبلی اش حسابی ازش بهره برداری کرده بودنو ته دیگ عشق رو برای من گذاشته بودن بعد ۳دقیقه آبم داشت میومد که بهش گفتم
چیکارش کنم برزیم داخل دیدم گفت نه دیونه شاید باردار شدم در بیار بریز رو صورتم من هم همین کار رو کردم امیدوارم خوشتون اومده باشه بار اولم بود داستان نوشته م ادامه داره

نوشته: سجاد

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها