داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خواستم موش بگیرم کوس گرفتم

سلام دوستان اسمم فریدونه ۳۰ساله اهله شمال تو یکی از روستاهای بسیار خوش آبو هوای اون منطقه زندگی می کردم.الان ساکن تهرانه خراب شده ام.من تازه عضو شدم و حالمم از نوشتن به هم می خوره.داستان بر می گرده به ۷ساله پیش.ما روبروی خونمون یه همسایه داشتیم که اسمش زهرا بود یه زن کون گنده و هیکلی دو تا دختر داشت با دو تاپسر نا گفته نمونه که من ترتیبه یکی از پسراشو چند باری داده بودم که اسمشم امید بود.بریم سر اصل مطلب.یه چند باری زهرا خانم اومده بود خونمونو با مادرم حرف زده بود واز اینکه یه چند وقتیه تو خونشون موش اومده گلگی می کرد شوهر زهرا خانم چند سالی بود که تو تصادف فوت کرده بود.هی می گفت پسرام بی عرضه ان من دس تنهامو از این حرفها.زد یه روز که خونه بودم ایشونم اونجا بودنو دباره همون داستانها.مادرم بنده خدا دلش سوختو بهم گفت می تونی بری خونشون اون موشو بگیری.منم با هزارتا قور زدن خلاصه رفتم.اصلن تو فکر سکسو اینجور چیزا نبودم.تو نخ یکی از دختراش بودم ولی فکر خودش اصلا.رفتم خونشون دیدم دختر بزگش زینب اونجا بود اونم داشت آماده می شد که بره تولده دوستش.من شروع کردم به گشتن خونه دنباله موشه.خلاصه زیره سینگ آشپزخونه لونشو پیدا کردم.زیر سینکشون یه جوری بود که حتما بایستی دولا می شدی تا ببینی همین که دولا شدم تا مرگه موشو بریزم تو سوراخ موش دیدم زهرا با اون هیکله بزرگش بالاسرم واستاده چشت روز بد نبینه من که تا اون روز پای یه زنو شرتشو از نزدیک ندیده بودم یه دامن بلند پوشیده بود با یه شرت مشکی معمولی یه چند سانیه ای چش ازش ور نم داشتم یهو گفت فردیون چیزی لازم داری هنوز اونجاست.موشه.منم که آتیشه شهوتم داشت منو می سوزوند گفتم آره هنوز همینجاست.همش چشم لای پاش بود دوتا روناش به هم چسبیده لاشم سبزه بود.نمی دونم چی شد دستمو گذاشتم رو ساقه پاش گفت چی کار می کنی گرفتیش.من لکنت گرفته بودم نمی دونستم چی بگم هولم کرده بودم یهو یه فشار به پاش دادم یه آخی گفتو گفت این چه کاریه می کنی منم تقریبا بلند شده بدم سمتش دستم یه راست گذاشتم رو کسش یه فشار دیگه دادمو دستامو کشیدم.به من گفت بی تربیت نکن به مادرت می گم.منم از ترس داشتم می مردم شروع کردم به فرار تا دو روز از ترس رفتم خونه داییم که یه روستا دیگه بود .خلاصه با ترسو لرز برگشتم خونه.دیدم زهرا خانم اونجاستو من ریدم به خودم گفتم دیدی به فاک رفتی دیدم سلامو احوالپرسی مادرمو زهرا خانم مادرمم ازم تشکر کرد بابت موشی که تو خونه اونها بودو من گرفته بودم.اصلا موش نگرفتم فقط مرگ موش ریخته بودم تو سوراخ.دیدم اوضا امنه خیالم راحت شد.اصل مطلب.چند روز بعد خودش از پنجره صدام کردگفت بیا آنتن خونمون خرابه می تونی درستش کنی.منم رفتم دیدم کسی نیست خودش تنهاست روسریشم سرش نبود.حس کردم فضا سنگینه یه خبرایی قراره بشه.منم رفتم سروقت سیم تلویزیون دییدم از پشت دوتا دست سنگین رو گردنمه.اونقدم دستاش سنگین بود فکر کردم مرده.برگشتم دیدم بله خودشه.یه فشاره کوچیکی به گردنم دادو گفتوخوب دس می کنی لای پای ما و فرارومی کنی.من از خجالت آب شدم گفتم ببخشید من اولین باری بود که یه همچین چیزی دیده بودم.نمی دونستم دارم چی کار می کنم.ببخشید.گفت یه ببخشیدی حالیت کنم که دیگه دست به چیزی نزنی در ری.دییم اومد جلو شروع کرد منو مثه دیوونه ها بغل کرد.راستی منم همه چیم رو فرمه منم دیدم اوضا بد جور به هم ریخته سینه هاشو گرفتم دستم سریع همه لبا سشو در آورد خوابید رو زمین گفت لباساتو در آر بیا روم.منم مثه جت لباسمو در آوردم کیرمو گرفتم دستم گفت بیا روم منو کشید رو خودش کیرمو گرفت با دستش کرد تو کسش پاهاشو دور کمرم حلقه زد با یه فشار منو کرد تو خودش.به ۱۰ثانیه نکشید آبمو تاخواستم در بیارم نصفش ریخت توش. لعنتی بند نمی یومد.خلاصه …با دست چپش محکم زد توسرم.گفت خاک تو سرت همین.هنوز کیرم راسته راست بود.از دباره کردم تو کسش شروع کردم به تلمبه.می ترسیدم بازم زود بیاد.دییم نه خبری از آب نیست.هی می زدم اونم داشت حال می کرد ۲۰۰۰بار منو بوسید.همش قربون صدقم میرفت.می گفت تو فقط منو بکن هر چی بخوای واست می خرم.خودش برگشت به پشت گفت از پشت بکن تو کسم.کوسو کون نگو دو تاوقابلمه گنده اینبار از پشت کردم تو کسش هی تلمبه می زدم با دستام کونشو می مالیدم بهم گفت کون می خوای منم گفتم آره اگی بدی یه تف زد در کونش کیرم تا ته رفت توش نه آخی نه اوخی.گفتم دردت نگرفت.گفت شوهرم روزی ۲بار منو از کون می کرد با کیر کلفتش.خدایشم کونش گشاد بود ولی واسه اولین تجربه عالی بود یه مقدارم از کون گاییدمش آبم اومد ریختم تو کونش.دیگه به گا رفتم دستو پام بی حس شده بود کلی بازم منو ماچ کرد عرقامو خشک کرد لباسامو پوشوند ۵تا هزاریم بهم داد گفت برو یه چی واسه خودت بخر و بخور.فقط هر وقت بهت گفتم بیا منو بگا.منم تا دو سال به صورت حرفه ای اونو گاییدم تا اینکه شوهر کردو.دیگه نرفتم پیشش.دوستان می دونم حوصلتون سر رفت اگه غلط املایی داره واسه اینه که با موبایلم.بای بای

نوشته: فریدون

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها