داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شروع حس مفعول بودن

سلام ،اسمم نیماست ، داستان واسه زمانیه که ۲۱ سال داشتم .
بدنم سفید و رونام و باسنم تپل بود و هرچی بدنسازی میرفتم تناسبش درست نمیشد .
تازه با داستانها و تاپیکهای گی انجمن کیر تو کس آشنا شده بودم ، تا قبل از این تاپ بودم ، دوست دختر هم داشتم ، اما شبها که توی تختخواب تنها بودم عجیب به سمت گی میومدم ، هروقت عکسای گی میزاشتن من خیلی داغ میشدم و جالبتر اینکه خودمو جای مفعول میدیدم ، به مرور زمان متوجه شدم دوست دارم مثل مفعولها ناز کنم و بهم محبت بشه ، کم کم رفتم تو فکر که یه اکانت بسازم و برم توی تلگرام گی و دوستیابی .
خودمو مفعول معرفی میکردم ، در صورتی که تجربه ای نداشتم ، با یکی آشنا شدم اهل شیراز ، یه پسر جوون و خوش هیکل ، چت کردیم یه مدت و عکس دادیم ، من که اهل شیراز نبودم به شیراز رفتم و مسافرخونه گرفتم ، یه حمام دستشویی کوچیک داشت که همونجا کامل شیو کردم ، وقتی کون خودمو دیدم تعجب کردم ، انگار کون یه زن بود که یه عمره فقط از کون سکس کرده .
خلاصه عصر شد و اومدم برم سر قرار ، یهو زیر دلم خالی شد و استرس عجیبی بهم غالب شد ، با خودم میگفتم این پسر اصلا توی رفتارش کمی ناز خریدن نیست ، اگه برم لطمه روحی میخورم ، بهش پیام دادم و کنسلش کردم ، موندم تو مسافرخونه (توی خیابون زند) رفتم تو گوشی و کم کم با دیدن عکسای کون دادن پسرهای سایت کمی حشری شدم .
فکری به سرم زد ، رفتم همونجا تو خیابون و چندتا لباس زنونه دیدم ، یه شرت و سوتین و جوراب شلواری خریدم ، اومدم تو مسافرخونه و پوشیدمش ، باز خودمو میدیدم حشرم بالا میزد ، وقتی لباسا توی تنم بود انگار یه چیزی نمیزاشت استرس بهم وارد بشه و شوق بیشتری داشتم ، حس میکنم یه دختر هستم که جندس و میخواد تو خیابون بلندش کنن ،
لباسامو روی همونا پوشیدم و اومدم بیرون ، از مسئول مسافرخونه سوال کردم که یه جای خلوت میخوام که بشینم چند نخ سیگار بکشم ، گفتم همین خیابونو برو پایین یه پارک هست پیش ارگ ، گفتم دیدمش خیلی شلوغه ، گفت خیابون بعدی رو یه نیم ساعتی پیاده بری یه پارک هست خیلی خلوت و تاریکه ، تا آخر شب نمون خطرناکه ، تشکر کردم و رفتم ، پارکه یه پل بزرگ بالاش بود ، نشستم یه جای خلوتش و چند نخ سیگارکشیدم .
مردم رو دید میزدم که ببینم کی اینکارس که بهش پا بدم ، یه بچه جوون بود معلوم بود بدجور دنبال کونه ، نگاهمو ازش دزدیدم و اونم رفت ، بعد از چند دقیقه یه آقای تقریبا بین ۵۵ تا ۶۰ ساله نشست کنارم ، درجا با خودم گفتم اومده بکنه و هرچی بگه همراهی کنم .
خب اول احوالپرسی و بچه کجایی و این حرفا
بعد گفت اومدی اینجا دوست دختر داری؟ گفتم نه بابا
گفت ای کلک نکنه منتظر یه پسر خوشکل هستی؟ گفتم خودم که خوشکلم ، منتظرم یه آقای باشخصیت پیدا کنم .
چون میدونستم چی میخواست و خودمم میخواستم ، تا یه آمار میداد منم به جای نخ طناب میدادم ، دیگه یکم دست رو پاهام کشید و باهام حرف زد و منم داغه داغ بودم ، بعدم که گفت من توی خونه تنهام و بیا بریم .
گفتم نزدیکه؟ گفت آره ، پیاده راه افتادیم ، خونش نزدیک بود ، رفتیم داخل ، اصلا حس عجیبی داشتم ، واقعا با تمام وجودم حس میکردم دخترم ، ذره ای پسر بودن در من نبود ، حتی موقع راه رفتم رونامو بهم میمالیدم انگار کص توی پامه ، رفتیم داخل و نشستیم ، رفت یه لیوان آب آورد گفت لبات خشک شده ، منم خوردم ، گفت تا حالا خوردی؟ گفتم راستش بار اولمه ، باور نکرد ، زیپشو باز کرد و کیرشو نشونم داد ، گفت ببین خوردنیه؟ حرارتم دو برابر شد ، گفتم آره ، تیشرتمو در آورد ، سوتین رو که دید چشماش چهارتا شد ، یهو شلوارشو کشید پایین و وایساد جلوم گفت بخورش دورت بگردم ، این دورت بگردم شروع اون محبتی بود که میخواستم ، با این کلمه مثل تشنه ها افتادم به خوردن ، اونجا دیدم واقعا خوشم میاد از ساک زدن و درست متوجه شدم که خودمو مفعول تصور میکردم ، کیرشو درآورد و بغلم کرد ، هی بوسم میکرد و نازمو میکشید ، منم بی اختیار و تسلیم بودم و از همین تسلیم بودنم لذت میبردم ، دوباره کیرشو میداد بخورم ، بلندم کرد و نشست و منو گذاشت توی بغل خودش و شروع کرد نوک سینه هامو زبون زدن ، وااای چه حس قشنگی ، بال درآوردم ، توی خودم میپیچیدم از شهوت ، بعد از یکی دو دقیقه ای بدون حرفی خودم یهو نشستم جلوش و با شهوتی چند برابر کیرشو میک زدم و ساک زدم ، تخماشم خوردم ، معلوم بود کاربلده ، گفت که بخوابم ، منم خوابیدم ، نشست روی پاهام و گفت آماده ای بکنمت؟ یهو گفتم نه ، تا حالا ندادم ، درد داره ، گفت داخلشو تمیز کردی؟ اونجا تازه فهمیدم قضیه چیه ، گفت پس یکم درمالیت میکنم ، بهم گفت قمبل کن به حالت سجده ، سرشو گذاشت بین لمبه هام و سوراخمو خورد ، بهترین حال دنیا بود ، اونجا کم کم متوجه شدم که وقتی سوراخمو خورد از شدت شهوت صدای منم خودبخود نازک شده و دارم ناله میکنم ، از خودم لذت بردم که یه دختر کامل شدم ، کیرشو گذاشت در سوراخم و هی میمالید ، وای چه داغ بود ، منم هی میگفتم بکن توش ، اون میگفت نمیشه چون میدونست تمیز نکردم ، بعد خوابوندم و با یه عالمه تف گذاشت لاپام و خوابید روم ، وقتی خوابید روم تمام بدن داغش چسبید به تمام بدن من ، اون لحظه بهترین لذت عمرمو تجربه کردم و بلافاصله آبم اومد ، اونم توی همون حالت روم خوابیده بود و تلمبه میزد و گردنمو بوس میکرد ، دستاش دورم حلقه بود و توی گوشم میگفت پسر کونی منی جنده منی ، دختر مورد علاقه منی ، با حرفاش لذت میبردم ، تا آبش اومد و همونجا بین پاهام خالیش کرد ، حس بینظیری بود ، از اونجا دیگه من فاعل و تاپ نشدم و تا الان دنبال کیر میگردم ، فقط هنوز نتونستم توشی بودم و هنوز لاپایی میدم

نوشته: مفعول تنها

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها