داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شب عروسیمون و بی جنبه بودن عکاس

سلام عرض میکنم داستانی که میخوام بگم مربوط به روز عروسیم من حمید۳۳ ساله خانومم عاطفه ۳۰ سالشه ما چندین سال باهم دوست و بعد نامزد بودیم از خصوصیات اخلاقی هم کاملا با خبریم‌ ،تو دوران نامزدی با هم سکس داشتیم خانومم تیپ های سکسی میزد جوری که وقتی بیرون یا جایی میرفتیم خانومم کارها رو اوکی میکرد با دلبری و بقول خودمون مخشو میزدن یبار هم سر ی موضوعی خانومم برای روال شدن کارمون مجبور شده بود کیر پسره رو بخوره براش ساک زده بود پسره هم آبشو ریخته بود لای سینه های بزرگ زنم وقتی اومد تو ماشین گفتم چی شد گفت بریم بهت میگم فهمیدم دلیلی داره کارش، تو راه دستشو به سینه هاش میکشید وقتی رسیدیم خونه مجردیم رفتیم داخل لباسشو باز کرد روسینه هاش و داخل سوتینش پر آب کیر اونو میمالید به بدنش ناله میکرد گفتم چیشد گفت آدم سخت گیری بود اوکی شد گفتم خب بگو گفت مجبور شدم براش ساک بزنم آبشو ریخت رو سینه هام بعدا توضیح میدم منم رفتم جلوتر دست زدم دیدم پر آبه رفته تا رو شکمش یکمیش رفته بود رو کسش ،کسشو تو شکمش جمع کرد گفت لیسش بزن ،عمدا آب پسره رو می دید غلیظیش مونده ،منم رفتم جلو زبونمو کردم تو کسش گفت بخور آب اونم بخور حمیدم، منم زبون زدم آبشو قورت دادم ، بعد اون تو خیابون خودش میگفت این چه کیری داره فلانو این حرفا روزعروسیمون رسید کاراشو کردیم و بردمش آرایشگاه بعد چند ساعت رفتم دنبالش اینقدر سکسی شده بود نگو لباسش که کلا باز بود، وقتی نشست تو ماشین دیدم از زیر شلوار نداره پاهاشم سفید اپلاسیونم کرده بود روغن مالیده بود برق میزد بهش گفتم اوف چه کردی گفت کجاشو دیدی وقتی نشستم تو ماشین لباس عروسشو یکم داد بالا دیدم شرتم نداره گفتم برای شب داری آمادش میکنی گفت ببینم چی میشه رفتیم آتلیه
عکاسش آقا و خانوم بود مسئولشون ی آقایی بود وقتی خانوممو دید گفت چه مدل عکسایی میخواید منم گفتم هر مدل شیک و جدید سبک خاصی نمیخوایم که عکسا شروع شد خانومم لباسو تو چند تا عکس داد بالا پاهاش برق میزد عکاسه معلوم بود راست کرده ی مدلی گفت خانومم متوجه نشد خانومم گفت راحت باشید با ما اونم رفت با بدن خانومم دست زد بعد گفت میشه چند تا مدل بازتر هم بگیرید اونم اوکی داد لباس خانومم یکم اومده بود پایین چون یکم لباس گیر کرد به میز نوک سینش معلوم شد ازش عکس گرفت بعد به من گفت این خوبه من نوک سینه خانوممو دیدم اونم دید چیزی نمیگم پر رو تر شد فکر میکرد خانومم از زیر ساپورت و شورت داره تو ی عکس گفت میشه رو صندلی بشینین و تکیه بدین دوتا پاتون رو از هم باز کنید رفت جلو تا لباسو بده بالا که داد و کس خانوممو دید خانومم گفت نگفتید کامل اونم گفت ببخشید خانومم گفت اشکالی نداره چند تا مدلم این طوری بگیرید پایه اون نور افکن یکم شل بود به من گفت اینو نگه دارین خانومم گفت میشه مدل شب زفاف هم بگیرید میخوام یادگاری باشه عکاسه هم پایه نور افکنرو بهونه کرد ،گفت دسته شوهرتون بنده ، خانومم گفت خوب خودتون انجام بدین دوربین رو رو تایمر گذاشت گفت چه کاری گفت لباستو در بیارید اونم جلو خانومم لخت شد خانومم گفت آلت تون رو میشه نزدیک تر بیارید ،ولی نمیخوام تماسی باشه دوربین رو زده بود رو عکاسی مکرر آلتشو گذاشت رو سینه و اندامش تو یکیش که کیرم داشت میترکید خانومم زبونشو در آورده بود بیرون اونم همونجوری گذاشت رو زبونش یکم هل داد تو خانومم بخاطر عکسه چیزی نگفت آب اولیش رفت تو دهن خانومم بعد ۵ ثانیه کشید بیرون خانومم گفت یدونه پایین بگیرید اونم یکم کرد تو کسش نه کامل منتظر عکس شدیم بعد عکس دوربینو خاموش کرد به من گفت دوربینو شما ببرین تو اتاق من من الان میام منم نور افکنرو ول کردم رفتم تو اتاق بعد چند دقیقه خانومم اومد گفتم چیشد چیکار کردین خندید گفت بهت میگم رفتیم بیرون و تو ماشین بهم گفت عجب مرد پر رویی گفتم چطور؟ گفته میشه یکم بذارم تو بدنتون بمونه آخه خیلی داغه بدنتون که خانومم میگه نه اونم میگه والا اندامتون خیلی جذابه میشه ارضام کنید حداقل خانومم براش میماله اونم آبشو میریزه لای سینه های خانومم یکمشم میمونه سر کیرش خانومم میگه وا چرا اینجوری کردین من عروسما اونم بعد با دوربینی که اونجا بوده عکس از آلتش و سینه های پر آب کیر زنم میگیره میگه ببخشید اینجا دستمال نیست میشه تمیزش کنید خانومم میگه نمیخوام آرایشم پاک شه و زبونشو رو نوک کیر عکاسه میکشه و ابشو برمیداره قورت میده به خانومم شماره خودشو داده بود خانومم میگفت بوی آب کیر میدم اونجا معلوم میشه نگه داشتم ی اسپری خریدم به خودش زد دیدم وسط سینه هاش کثیف گفت حمید همونیه که دوس داری تمیزش کن منم سرمو کردم لای سینه هاش آب عکاسو رو مکیدم اونم خندش گرفته بود میگفت ای بیغیرت خوشمزس؟؟؟منم گفتم اوم بد نیس خندیدم …

ساقدوش شدن خانومم
این داستان مربوط به اوایل امثاله که قرار بود خانومم ساغدوش خانومه پسر عمم باشه اونروز خانومم رفت موهاشو رنگ بلوند کرد ناخوناشو ترمیم کرد ی اپلاسیون کامل و … بعدش بردمش آرایشگاه فوق العاده سکسی شده بود لباس خیلی باز چنده هفته پیش خریده بود اونو پوشید لختی و سفیدی پاهاش کلا بیرون بود عروسکی شد بود رفتیم خلاصه خانومم از عروس که اومد بیشتر خوشگل بودچشم همه دنبال خانومم بود اونجا خانومم هم کمک میکرد و مدیریت میکرد بعد تموم شدن عروسی خانومم به دوماد گفته بود مبارکه بسلامتی دوماد گفته بود عروس یکم ترس داره میشه آرومش کنید منم یکم استرس دارم پسر عمه منم ی آدم دهاتی خانومم گفته بود بهش شب بعد اینکه عروس خانومو بردی و خانوم شد اون پارچه خونی رو نگه دار دوماد هم میگه ببخشید من الان حالم خوب نیس نمیتونم اصلا از استرس و خستگی خوابیده خانومم میگه کاری نداره به اندام سکسی خانوما فکر کن به عروس خانوم خودش اوکی میشه دوماد هم میگه تو عروسی وقتی شما می رقصیدید سینه هاتون…حرفشو خورده بود خانومم میگه دیدم نکنه دلش میخواد ببینتشون بالاخره شب عروسیشونه میگه گفتم رفتیم خونتون بیا زیر زمین و بعد اینکه رفته بودن خونه دوماد رفته بود زیر زمین اون میگه درشون اوردم یکم دست زد و مالید میگفت این کارش حشریم کرد ،نشستم رو میز پاهامو باز کردم آقا داماد فکرکرده بود میخوام بکنه توش اومده بود نزدیک آلتشو در اورده بود فشار داده بود تو کس خانومم،خانومم بهش گفته بود گفتم سینه هامو بمال چرا کردی تو پس! اونم گفته بود اندامتون دیوونه کنندس خانومم دیده بود وقت کمه گفته بود کیرت خیلی داغه بکوب توش الان شوهرم میاد اونم تا ته کرده بود هر چی آب داشتش ریخته بود توش خانومم میگه فهمیدم چیکار کرده بلندشدم خودمو جمع جور کردم رفتم پیش بقیه رفته بود شورتشو پوشیده بهم گفت باورت میشه الان آب آقا داماد تو کسمه گفتم شیطونی میکنی اونم با داماد اونم خندید دستمو گرفت برد تو ماشین پاهاشو داد بالا گفت تمیزش کن منم تمام آبکیره آقا دامادمون رو لیس زدم

نوشته: Amiir

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها