داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین تجربه مفعول بونم

سلام به کاربرای عزیز و نکته سنج. اسمم امینه ۱۹ سالمه قد ۱۷۵ وزن ۶۸. با اینکه رابطم با دخترا خوبه و دوس دختر دارم ، اما همیشه دلم میخواست برای یه بارم که شده رابطه با یه پسرو تجربه کنم . تو سایت تو خیلی تاپیک ها مشخصاتمو گذاشتم … خیلیا پیام زدن ، اما هیشکیو پیدا نمیکردم که همسن و هم تیپ خودم باشه . تا یه روز با علی آشنا شدم ۲۰ ساله ، مودب بود. (برخلاف خیلیا که بد دهن و عوضی بودن) گف من رابطه ۲ طرفه میخوام رفاقتم برام خیلی مهمه ، فک کردم یکم ، گفتم پس باید بیشتر آشنا شیم . قبول کرد. بلخره یه روز قرار گذاشتیم ، تیپ و قیافش خوب بود . خدا خدا میکردم یه وقت اوا نباشه که نبود . حرف زدیم راه رفتیم چیز خوردیم یه ساعتی گذشت . هییییچ حرفی از سکس نزد . خلاصه در تماس بودیم با هم تو لاین و وایبر. ۱۰ روزی گذشت. قرار شد مامان و بابام با یه سری برن چادگان (یه شهرستان تفریحی نزدیک اصفهان) بهم اصرار نکردن ، منم نرفتم . تو فکر علی بودم. بعد رفتن مامانم اینا ، به علی اس دادم ک ۲_۳ روز خونمون خالیه ، زود قبول کرد . گفت فردا عصر میام . گفتم میخوای از صبح بیا تنهام حوصلم سر میره . گفت باشه، چند تا فیلم جدیدم گفت میاره (ویدیو کلوپ کار میکنه) شبش رفتم حموم ، بدنم مو نداشت به اون صورت (تازه شیو کرده بودم) . فردا صبح زود پا شدم . اتاقمو که مثل میدون جنگ بود درست کردم ، نصف ادکلنم خالی کردم رو بدنم . یه تیشرت و شلوارک مشکی پوشیدم و منتظر شدم. ۱۱ بود علی زنگ زد . دل تو دلم نبود ! اومد بالا ، دست و رو بوسی کردیم اومد تو. یه کوله پشتی باش بود . اومد تو و نشست رو مبل ، رفتم یه شربت درست کردم آوردم نشستم کنارش . گفتم تا شب و عصر کاری نداری که ؟ گف نه آزادم . بش یه شلوارک دادم عوض کنه راحت باشه . عوض کرد و اومد و ایندفعه تا اونجایی که میشد اومد نزدیکم نشست . دستشو گذاشت رو دستم. یه خنده زد بم دستمو گذاشتم پشت گردنشو کشیدمش جلو . لبای همو میخوردیم و اون هر از گاهی یه گاز کوچیک میزد ، منم واسه اینکه کم نیارم با زبونم میکشیدم رو لباش . لبشو گذاشت رو گردنم ، گفته بودم حساسمروش. لباش رو گردنم بود و دستشو از زیر تی شرتم رو کمرم بود . منم دستم تو موهاش بود . ۵دقیقه ای شد فک کنم که درگوشم گف بریم اتاق . پا شدم ، دستم تو دستاش بود . رفتیم تو اتاق . پیرنشو در آورد و خوابید رو تخت . عاشق هیکلشم . کم مو و لاغر، عیـــــــــــن خودم منم در آوردم و رفتم بغلش یه ور دراز کشیدم. یه دستم کنار سرش بود ، یه دستمم رو شکمش . دستشو کرد تو شلوارکم . نیمه شق بودم . منم جرات پیدا کردم دستمو کردم زیر شلوارکش . کاملا شق بو لامصب. بدجور زده بود بالا حشرش . یهو بغلم کرد اومد روم. شلوار و شرتمو با هم کشید پایین . کیرمو که دید یه جــــــــــووووون گفت و دوباره لب بازی … منم تو همون حالت کشیدم پایین شلوارکشو . در گوشم گف اجازه میدی ؟ گفتم اره گلم . نگاهم کرد مکث کرد و یه لب خند زد و بوسم کرد . پاشد رفت از کوله پشتیش کاندوم و ژل آورد ، خیالم راحت تر شد . منم برگشتم، اومد گف امیر دوس دارم ببینمت اخه. برگشتم اومد روم و یه بوس از لبام کرد . کاندمو گذاشت و ژل زد رو کیرش حسابی . یکمی هم دور سوراخم . اصلا نگران نبودم چون میدونستم حواسش همه جوره بهم هست. منم خودم یه پسرم پس میفهمم که چه موقع یه پسر داره ادا دوس داشتنو در میاره یا واقعا دوس داره ! پاهامودادم بالا . انگشتش فاکش رو سوراخم بود و داشت ژلو همه جام میمالید . خیلی راحت کرد توم انگشتشو . یه نگا کرد بهم عکس العملمو ببینه . با خنده گفتم حال میده، خندیدیم . چندبار عقب جلو کرد و کشید بیرون . گفت بالشت پشت سرتو بزار زیر کمرت . اومد نزدیک تر . سر کیرش رو سوراخم بود ، واقعا حس عجیبی بود ! خودم باورم نمیشد که یه روزی بخوام به کسی بدم ! فشارشو بیشتر میکرد . با یه دردی سرش رفت تو . نگه داشت همونجا . خیلی آروم اومد روم . دستاش ۲طرفم بود . گفتم ادامه بده . همشو تا ته کرد توم . درد داشتم، چشامو بسته بودم . گردنمو بوس کرد و گف بکشم بیرون ؟ گفتم نه . اروم عقب و جلو میکرد تا کونم خیلی نرم و روان شد . یکم درد داشتم هنوز . اما برام مهم نبود . پشیمون نبودم. به کسی میدادم که ارزششو داشت ، شعورشو داشت ، بهم اهمیت میداد. تمــــــــــام مدت نگاهش بهم بود . ازین که میدیدم اوم داره از من حال میکنه ، منم حال میکردم . یه پاهامو رو شونش بود و رونمو گرفته بود با دستاش . بعد چند دقیقه پامو برداشت از روش و اومد روم . کیرشو تا ته میکشید بیرون و دوباره میکرد. سر کیرشو که میکشید به سوراخم خیلی حال میکردم .دااااااغ بود . تلمبه هاش سریعتر شد .معلوم بود آبش داره میاد، لباشو گذاشته بود رو گردنم ، منم دستم تو موهاش بود و اون یکی دستم رو کمرش گردنمو بدجور میخورد واقعا حال میکردم . تمام وزنش روم بود . با چندتا تلمبه محکم خالی کرد آبشو تو کاندوم تو کونم . خیلی خوشم اومد . ۱ دقیقه رو من بود تو بغلم . نفس نفس میزد و نفسش میخورد به گردنم و منم بوسش میکردم . قلبش تند تند میزد، قشنگ حس میکردم . سرشو اورد بالا و چندتا بوس از لبام کرد و ۲باره بغلم دراز کشید و گفت امیر واقعا خستم نمیتونم. گفتم عجله ای نداریم ، حالا حالاها با همیم. خندیدیم و همینجور با یه لبخند نگام میکرد. لباسشو پوشید و دراز کشید ۲باره . منم لباسمو پوشیدم و رفتم ناهاری که داشتمو گذاشتم گرم شه تا بخوریم . ساعت ۱۲:۳۰ بود یه شربت درست کردم . تا رفتم دیدم خوابه خوابه نگاهش میکردم . حس عجیبی بود اما دوسش داشتم … . رفتم حموم و دوش گرفتم . یکم درد داشتم اما فکرمیکردم دردش بیشتر از ایناس … اگه نظاراتون مثبت بود ادامشو هم مینویسم چون دیگه طولانی میشه خیلی … نه یه ذره اش دروغ بود ، نه چیز دیگه . اما درهرصورت نظر هرکسی برام محترمه … ممنون که خوندین.

نوشته:‌ امین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها