خب سلام به همگی
این اولین باره که دارم مینویسم خواستم تجربه هایی که تو طول چند سال کردمو بگم.
خوب معرفی کنم من اشکان ۲۷. خب زیاد تو حاشیه نریم علاقه من به کاکولد میشه گفت تو این سایت شروع شد. خب قبلا پورن های کاکولد و هات وایف دیده بودم تو سایت های پورن ولی با خوندن یکسری مطلب تو سایت توجهم بیشتر جلب شد و متوجه شدم این نوع رابطه بیشتر از هر چیزی تحریکم میکنه. یعنی دیدن سکس پارتنرم با یه غریبه. کم کم بیشتر فیلم های کاکولدی دیدم و بیشتر علاقه‌مند شدم به این رابطه حتی کمی به سرویس دادن و تحقیر مثلا چستیتی و کلین آپ ( خوردن پارتنرم و تمیز کردن آب نفرسوم یا بول) اینم بگم قبلا تجربه گی تو بچگی ام داشتم البته ۲ طرفه تو عالم کوچیکی نه زیاد جدی ولی خب توش ساک ام زدم. با دیدن بعضی از فیلمام بدم نمیومد برای نفرسوممون ساک بزنم.
اوایل فقط تو سکس با دوست دخترم خودم بهش فکر میکردم و ارضا میشدم ولی بعد یه مدت طولانی تصمیم گرفتم کم کم بهش بگم. اول مثل همه دخترا واکنش تند داشت به این قضیه ولی بعد کلی توضیح دیدم خوششم میاد البته اینم بگم کلا آدم خیلی روک و راحتی بود با همه حتی همه پسرا همه حرفی میزد خیلیم از همه لحاظ خوب بود بدن و همه چی خیلی سکسی بود. اوایل تو سکس حرفشو میزدیم و قرار شد انجام بدیم حتی با چند نفری با اطلاع من چت می‌کرد و عکس بدنشو لخت میفرستاد اونام عکس کیرشونو واسش می‌فرستادند. ولی متاسفانه بعد چند سال سر مسائلی بهم زدیم. بعد اون با چند نفری دوست شدم و سکس میکردیم ولی فقط به یه نفرشون گفتم فانتزیمو اون راحت تر قبول کرد و قبول کرد انجام بدیم چون خیلی حشری بود کلا پسر باز بود و عاشق کیر اونم از نوع بی بی سی خلاصه بعد یه مدت یه شب که مست بودیم یکی از دوستام حشریش شده بود دیدم باش همش حرف میزنه و می‌چسبه بهش و میرقصه بعد چند ساعت اومد پیشم و تیکشو انداخت با خنده گفت کوفتت بشه عجب چیزیو اینا منم به شوخی گفتم قابل نداره اونم از خدا خاسته گفت نگو کاش میشد منم گفتم یه کاریش میکنیم حالا که دیگه ولمون نکرد, گفتم بزار ببرمش تو اتاق بعد بت اس میدم بیا اگه اوکی بود. مهرناز و بردم تو اتاق(یکم از مهرناز بگم ۲۳ بدن فوق‌العاده سکسی ۱۶۸ ،۶۵ ،۸۰ و بدنساز حرفه ای) بعد یکم میک لاو و ور رفتن گفتم بدت نیمده بودا از دوستم اونم با خنده گفت پسر خوبیه بدبخت حالشو بد کردم امشب بعد بهش گفتم نظرت چیه باش انجام بدیم که گفت نه اشناهه زشته و اینا بعد گفت زوده واسه الان که حس کردم اوکیه خلاصه راضیش کردم به دوستم گفتم بیاد که همون لحظه درو باز کرد منتظر بود اصلا! اومدو با یکم شوخی و حرف اومد نشست رو تخت که کار سیخش از رو شلوار معلوم بود، بدون هیچ مقدمه ای شروع کرد به خوردن گردن مهرناز مالیدنش تو بقل من که ناله های مهرناز بلد شو شروع کردن لب بازی که من داشتم میمردم از شهوت و هیجان. کیرم داشت منفجر میشد. دوستم رفت سراغ خوردن بدنشو در اوردن لباساش و شروع کرد به خورن کسش که صدای آه و ناله مهرناز بلند شد من از ترس شروع کردم به خوردن لباش و صورتش. چون من با دوستم خیلی راحت نبودم و راستش روم نمیشد کاکولد بشم اونجا کیرمو درووردم که مهرناز بخوره برام، یه جورایی تریسام بود سکسمو، بعد چند دقیقه دوستم پاشد و کمربندشو باز کرد که من و مهرناز داشتیم همزمان بهش نگاه میکردیم که بالاخره دستشو کرد تو شلوارشو کیرشو که چسبونده بود بقل رون پاش انداخت بیرون، یلحضه جفتمون دهنمون باز موند اصلا فکرشو نمیکردم همچین کیری داشته باشه، شبیه پورن استارا بود، ۲۰ سانت نسبتا کلفت سفید با رگای گنده که مهرناز همونجا یه آه کشید و گفت جون چه کیری داری عوضی و خم شد رفت سمت کیرش و شروع کرد با دستش لمسش کرد و آروم نزدیک صورتش کرد و مالید به لباش، من که داشت آبم میومد اونجا سعی کردم دیگه دست نزنم به کیرم شروع کردم به خوردن کوسش، بعد چند دقیقه بهم گفت کاندوم بده رفتم از کیف پولم که تو شلوارم بود کاندوم درووردم دادم بهش که با خنده ازم گرفت اینجا بود که یکم حس کاکولد بودنو احساس کردم خیلی حشری شده بودم اونم شروع کرد به کردن و مهرناز واسه من ساک میزد ولی خیلی حس فوق‌العاده ای بود دیدن دوست دخترم زیر کیر دوست قدیمیم. بعد چنتا جلو عقب کردن آب مهرناز اومد و ارضا شد رو کیرش . دیدن آب کس دوس دخترم روی کیر دوستم داشت دیوونم می‌کرد واسه اینکه آبم نیاد کیرمو جمع کردم رفتم شروع کردم به خورن مهناز که دیدم خوابوندم اومد روم ۶۹ شدیم شروع کردم به خوردن که دیدم دوستم اومد پشتمون شروع کرد کیرشو مالیدن به پشت مهناز و آروم آروم آورد پایین کرد تو کسش، من که چند سال بود با دیدن این صحنه تو فیلم آبم میومد حالا برام اتفاق افتاده بود داشتم دیوانه میشدم فقط نگاه میکردم گاییده شدن دوس دخترم،دوس داشتم برا جفتشون بخورم ولی روم نمیشد. خلاصه پاشدیم منم کردمو چون جلو دوستم نمیخواستم علنی کاکولد بشم بعد دوباره اون شروع کرد به کردن که مهرناز گفت خشک شدم درد دارم مام که هیچ اونجا نداشتیم، چند بار تف کردم مالیدم به کسش باز اون کرد ولی کار ساز نبود جفتشون بم گفتن پاشو برو آبی چیزی بیار منم رفتم برگشتم وقتی دیدمشون شروع کردم ناخوداگاه به جق زدن که بعد چند دقیقه مهرناز گفت چیکار میکنی پس که رفتم آبو دادم بهشون و اومدم عقب که منو نبینن اون می‌کرد من نگاه میکردم جق میزدم ولی منو نمیدیدن اونا. خلاصه آب دوستم اومد و با شوخی خنده تموم شد…منم تا صبح پیشش خوابیدم…
ادامه دارد…
نوشته: اشکان