داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

رابطه با زن بدنساز

سلام دوستان
اسم من فرشید ۳۰ سالمه ۱۸۰ سانتی متر قد من وزن من ۷۵ کیلو گرم

سال ۹۸ بود که برای شغل من اومدم تهران در مجتمع مسکونی در یکی از محله های تهران ساکن شدم عین همه مردم صبح ها میرفتم سر کار زمانی که برمیگشتم هوا تاریک بود و بی نهایت خسته میشدم عین جنازه روی تخت خواب می افتادم…

داستان از روزی شروع میشه که زنگ خونه به صدا در اومد دیدم یک خانوم گفت : آقا میشه یکم لحظه تشریف بیارید داخل پارکینگ خب من هم رفتم داخل پارکینگ دیدم یک خانوم تقریباً چهل ساله اونجا ایستاده لاستیک ماشین پنچر شده ماشین۲۰۶ بود بلد نبود زاپاس رو در بیاره ،،،
قد اون خانم ۱۷۵ ،،، موها زرده (عقدی) ،،، سینه های متوسط یکم کوچیک ،،،،،، کون فوق العاده بزرگ ،،، کمرباریییییک ،،،،،،،رون ها و ساق پاها به قدری بزرگ بود گفتم تکون بخوره شلوار رو پاره میکنه ،،،
خب بگذریم :
بهش نشون دادم ۲۰۶ چطور زاپاسش در میاد و شروع کردم اون پیچ رو چرخوندن که زاپاس بیاد پایین مچ دستم خسته شد ،،،، گفت بده به من بچرخونم تا کامل زاپاس بیاد پایین ،،، خندیدم و گفتم سفته نمیتونید ،،، به هر حال آچار رو گرفت ،،، یه پلیور تقریبا تنگ تنش بود ،،، که داخل اون پلیور سینه هاش به چشم میخورد ،،، ولی باعث تعجب شد برام که این حجم کون و رون چرا سینه های متوسط باید باشه ،،،
بله تا اینجا بودیم که آچار رو گرفت ، آستین این پلیور رو داد بالا شروع کرد به پیچوندن پیچ زاپاس ۲۰۶ که داخل صندوقه ،،، تا ساعد دستش رو دیدم کلا پشمام ریخت ،،،، عضله بود که خط خطی رو نشون میداد و ساعد بسیار بزرگ و قدرتمند ،،،
کپ کردم و کارمون تموم شد و رفتم بالا تو واحد خودم ،،، رفتم روتخت خوابیدم و همش به فکر این اندام بودم ،،، کیرمم بلند شده بود سفت ،،،
ساعتی نگذشت دیدم زنگ زد،،، دیدم همون خانمه ،،، گفت بیا باز تو پارکینگ ،،، یادم نیست پرواز کردم و رفتم یا با پاهام رفتم ،،، دیدم از تهیه غذا خانگی ۳ دست غذا خریده ( قیمه بادمجون) یکی داد به من گفت میدونم مجردی ‌و تنها برات گرفتم
خب منم غذا رو گرفتم و اومدم بالا تو خونه
حدودا ساعت ۱۱و نیم شب بود دیدم داخل واتس آپ پیام داد ،،، پیام ( حاوی یه متن ادبی بود) منم از خدا خواسته شروع کردم به نظر دادن در مورد این پیام ،،، جوری صحبت کردم و گنده گوزی کردم انگار من استاد ابتهاجم خخخخخ
بگذریم رفته رفته مخش رو زدم

(((((بخوام توضیح بدم زیاده خواننده خسته میشه ))))))

اون یه زنی بود سالها جدا شده بود از همسرش ،،، با مادرش تنها در یکی از این واحدها زندگی میکرد
شغلش مربی باشگاه بود ،،، قشنگ معلوم بود این بدن های استروئید و هرمونی بود ،،، منم از فرصت استفاده کردم و یواش یواش حرف رو از رو آناتومی بدن کشیدم به فرم اندام و یواش یواش سکسی وار صحبت کردم ،،،
بهش گفتم چقدر ساعدهات قشنگ بودن و پر زور ،،،
چقدر رون هات بزرگ و کلفت بودن ،،، چقدر باسنت بزرگ و خوش فرم بود ،،، طوری شد که ساعت ۲ به بهونه بی خواب بودن و عین جغد بودن اومد بالا پیشم یه دم نوش بخوریم ،،،،

((((ضمناا دخترای بدنساز رو با دمنوش گول بزنید بگید پاک کننده فوق العاده کبده)))))

دوستان تا اومد بالا نشست کنارم ،،، رون هام رو یواش میذاشتم کنار رون هاش ،،، عین جوجه بودم کنارش وقتی مقایسه میکردم ،،، بلند شد یه شیرین کننده از رو میز برداره اینقدر این کون بزرگ بود که نگاهم قفل شد روش ،،،،
نتونستم جلو خودم رو بگیرم دستم رو گذاشتم روی رونش ،،، چقدر بزرگ بود ،،، یکمم سفت ،،، گفتم چقدر خوبه ،،، یه دفعه دست انداخت دور کمرم کشید طرف خودش انگار یه بچه رو تکون میداد ،،، خلاصه یکم لب گرفتیم ،،، بهش گفتم چند کیلویی ؟
گفت : ۷۸ کیلو گفتم ۳ کیلو از من بیشتری
خندید ،،،
بلندشدیم و وایسادنی لب گرفتیم ،،، گفت دوست داری از زمین بلندت کنم ،،، منم از خدا خواسته ،،، خم شد و من رو جوری بلند کرد که افتادم رو شونه اش ،،، جوری که شکمم رو شونه اش بود ،،، سرم پشت کمرش ،،، قشنگ کونش وارونه اومد دم صورتم ،،، شلوار پاش بود شروع کردم از رو شلوار قلمبه های کونش رو فشار دادن ،،، اینقدر بزرگ بودن تو دست نمیومد ،،، اینقدر این شلوار تنگ بود به پاش ،،، نتونستم دست کنم تو شلوار

من رو گذاشت رو زمین و شلوارم رو در اوردم ،،، من یه کیر معمولی دارم متوسط ،،، شروع کرد به خوردن ،،، اونجا که هم کیرم رو میخورد هم با دستش میمالید دیدم دستاش چقدر قدرتمنده ،،، اینقدر خورد تا ارضا شدم و خودش رو کشید عقب آبم یکم ریخت به صورتش ،،، بی حال شدم ،،،
یکم باهم عشق بازی کردیم و من شلوارم رو کامل در اوردم ،،، پیراهنم هم کامل در اوردم ،،،
اونم لباس بالا تنه رو در اورد ،،، ولی سوتین رو در نیورد ،،، نمیدونم چرا نسبت به این اندام قدرتمند و درشت سینه هاش به اندازه یه دختر ۲۰ ساله بود ،،، خدایی سینه هاش خوب بودن ولی به این کون و رون بزرگ نمیخورد ،،،
خلاصه شلوار لی هم پاش بود اونم در اورد
وااااااای ،،، کون واقعا بزرگ و گرد ،،، رون ها خط داشت و بزرگ ،،، وقتی جقت لخت شدیم خجالت میکشیدم از تفاوت رون هامون 😂😂
پریدم چراغ رو خاموش کردم ،،، گفتم سکسی تره ،،، ولی به خاطر تفاوت بود 😂😂 که خجالت میکشیدم
نشست رو کاناپه ،،، منم کیرم باز این اندام رو دیدم شق شد ،،، منم عین بچه ها نشستم رو پاهاش ،،، شروع کردم لب هاش رو خوردن ،،، اومدم گردنش رو خوردن ،،، به سینه هاش که رسیدم صدای نفس هاش به گوشم میرسید ،،، اومدم پایین شروع کردم به خوردن کس این خانم ،،، با لب هام براش چوچولش رو میکشیدم ،،، اینقدر اینکار رو کردم صداش رفت بالا و چنگ میزد تو موهام ،،، بعد رون پاش رو صاف کرد ،،، منقبض کرد و سفت کرد ،،، با کف دست زد روش ،،، منم شروع کردم رونش رو خوردن ،،، بسیار زیاد و آب دار خوردم …قشنگ ۲ برابر رون من بود ،،،
بعد بلند شد و کون بزرگش رو گذاشت دم صورتم ،،، منم با زبونم شروع کردم خوردم ،،، کون اینقدر بزرگ بود جفت کف دست هام رو میزدم رو قلمبه هاش و کل صورتم وسطش بود ،،، بلند شدم و کیرم رو یواش یواش از پشت میمالیدم به کس ،،، گفت بسه دیگه بکن توش ،،، چندباری گفت و من انجام ندادم ،،، فقط میمالیدم دمش ولی یواش یواش کردم تو ،،،، صدای آه ناله میکرد ،،، منم چون یک بار آبم اومده بود برای بار دوم خیلی دیر آبم میومد،،، همش میگفت چقدر خوبه که اینقدر طولانی سکس میکنی ،،، خوابید به کمر و پاهاش رو دادم بالا ،،، اومدم پاهاش رو بگیرم بالا ،،اینقدر پاهاش سنگین بودن و قدرتمند کمرم درد میگرفت ،،، ترجیحا اومدم وسط پاهاش نشستم ،،، شروع کردم به تلمبه زدن (((آهان راستی یه چیزی خدمتتون عرض کنم ،،، این اشخاصی که میگن این بدنسازهای حرفه ای کس های گشاده و دربه داغون چرت میگن ،،،، کس هاشون کاملا معمولیه )))

همینطوری که وسط پاهاش تلمبه میزدم ،،، یکی از پاهاش رو دادم بالا ،،، جفت دستام رو که انداختم دور یکی از روناش تازه به زور گرفتم ،،،، واااای نگم از ساق پاش که اینقدر قلمبه و تپل بود ،،، قشنگ ساق پاش اومد دم دهنم ،،، همینجور که تلمبه میزدم و رون رو گرفته بودم بالا ساق پا رو لیس میزدم و گاز های کوچیک مبگرفتم ،،، اینقدر تلمبه زدم تا هم من ارضا شدم هم اون خانم ،،، گفت بریز توش ،،، من عمل کردم و لوله هام رو بستم ،،، بعد از ارضا شدن افتادم روش ،،، شروع کردم سینه هاش رو محکم خوردن ،،، گفت بسه دیگه مردم زیر دست و پات ،،، گفتم من تو خواببم این اندام رو نمیدیدم ،،، بعد از اینکه سینه هاش هم خوردم و قبلش هم ارضا شده بودیم ،،، شل شدیم تو بغل هم ،،، ((عشق بازی و خوردن این رابطه به یک طرف ،،، سکس کردن بااین خانم به یک طرف ،،،، خوابیدن تو بغل این تیپ خانم هایی که بدنسازی حرفه ای کار میکنن به یک طرف دیگه )))
وقتی تو بغلشون بعد از سکس میخوابی جوری بغلت میکنن انگار میخوایی بخشی از وجودشون بشی از بس زور دارن ،،
این بود جریان سکسی من
حالا باز هم قراره بیاد پیشم یک شب دیگه
گفته به یه شرط که بیشتر تایم رو بریم زیر پتو ،،، سفت بریم تو بغل هم ،،، دست بکشی تو موهام و باهم صحبت کنیم ،،،
منم گفتم باشه تو بیا اصلا من کپی الهی قمیشه برات فلسفی حرف میزنم 😂😂😂

نوشته: فرشید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها