داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

رابطه من و مستاجرم

من یک خونه دارم دست مستاجر هستش
۲سال پیش با یک خانوم و اقای جوان قرار داد بستم
پارسال که قرار داد تموم شد من قرار شد برم بنگاه یک خورده از پول رهن رو بهشون بدم
در ضمن قرارداد خونه به نام خانومه بود
رفتم بنگاه دیدم خانومه تنها اومده
بیرون از بنگاه بهش گفتم چرا تنها اومدی پس کو اقاتون
اونم در جواب من گفت که خودش سرطان سینه داشته خرج درمانش زیاد بوده واسه همین هم شوهرش ازش جدا شده
منم گفتم خیلی ناراحت شدم ولی اگه کاری داشتید شماره امو که دارید بهم زنگ بزنید
اونم گفت باشه مزاحم تون میشم
فردا ظهر به موبایلش پیام دادم
سلام خوبی خانم … اگه میخوای با هزینه خودم دوتا کارگر بگیرم بیارم وسایلاتو جمع کنن
اونم گفت مرسی ممنون عزیزم فقط ببخشید من روک ام در عوضش چی میخوای؟
منم گفتم حالا حضوری هم رو ببینیم با هم صحبت میکنیم
گفت کی
گفتم هرزمان شما بگید
گفت امروز چطوره
گفتم خوبه
گفت پس من امروز ساعت ۵ بعداز ظهر منتظرتم بیای دنبالم با هم بریم بیرون
منم قبول کردم
ساعت ۴ رفتم در خونشون ( خونه ای که مالک اصلیش خودم بودم)
بهش پیام دادم آزیتا جون من یک ساعت زودتر اومدم بخاری های ماشین ام هم خرابه اگه اشکالی نداره بیام بالا توی خونه منتظرت بشینم
زنگ زد گفت بیا بالا
منم رفتم بالا جلوی در منتظرم بود
با یک شرط و سوتین قرمز که روی بدن تپل مثل برفش خودنمایی میکرد
منم انگار که نمیبینمش احوالپرسی کردم نشستم روی مبل
بعد از چند دقه گفتم چایی داری و شروع کردم به چایی خوردن
اونم رفت توی اتاق و شروع کرد خودشو به ارایش کردن
بعد از چند دقه گفت دانیال یک چیزی بگم ناراحت نمیشی
گفتم نه
گفت راستش الان دوماه شوهرم ترک ام کرده اینقدر هوس کیر کردم
منم گفتم خوب جلسه اوله شما با خودت فکر بد نکنی والله از لحاظ من مشکلی نداره
رفتم توی اتاق و الهی به امید تو نمیدونم دقیقا ۵ تا یا ۶ تا تلمبه زدم دیدم یک جیغی کشید و بیهوش شد یکم ترسیدم بهش گفتم آزیتا چی شد اونم گفت ارضا شدم گفتم به همین زودی گفت اون کیر بلند و کلفتی که تو داری تازه خیلی هم دیر ارضا شدم
گفتم پس من چی گفت تو راحت باش تا هر زمان دوست داشتی میتونی منو بکنی
منم سعی کردم سریع ارضا بشم که اذیت نشه
بعدش رفتیم طرقبه قلیون یکم توی کافه هم مالوندمش
برگشتنا گفتم آزیتا میتونم به سینه هات دست بزنم (در ضمن سینه های آزیتا ۱۱۰ بود یک چیزی که من توی عمرم فقط توی فیلم سوپرا این سایز سینه رو دیده بودم) اونم گفت باشه منم شروع کردم با یک دستم رانندگی کردن با اون دست دیگم مالوندن سینه های آزیتا
یهو گفت بزن بغل میخوام برات ساک بزنم
گفتم اینجا نمیشه سه تا خیابون مونده بود به ویلاژ توریست (مشهدی ها میدونن کجا رو میگم ) رفتم داخل کوچه چراغهای ماشین رو خاموش کردم و اینه ها رو هم تنظیم کردم که اگه کسی اومد متوجه بشم
کمرمو باز کردم و شروع کرد ساک زدن منم دستمو هرجایی که دلم میخواست میکردم
بعدشم اب مو تا قطره اخر خورد
خلاصه توی خونه خودم ۶ مرتبه باهاش سکس کردم
توی خونه ای که بعد از خونه من گرفته بود ۵ بار باهاش سکس کردم
بعدشم عروس شد
منم بهش پیام تبریک فرستادم و ازش خواستم شماره منو از توی گوشیش پاک کنه که زندگیش خراب نشه
ببخشید اگه خوب ننوشتم اخه این اولین باری بود که یکی از خاطره هامو نوشتم

نوشته: دانیال

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها