داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شروع رابطه من و خواهرزنم

سلام دوستان
می خوام از تجربه لذت بخشم از رابطه با خواهر زنم براتون بگم.
چند روزی بود که کمردرد داشتم و این کمر درد هر روز شدتش بیشتر شد تا جایی که متوجه شدیم مشکل از سیاتیک است که باید مدتی استراحت مطلق با ماساژ و تمرینات فیزیو تراپی انجام بدم.
اون روز من دمر داخل اتاق دراز کشیده بودم که خواهر زنم برای دیدن خواهرش خونه ما اومد و از اونجایی که بادکش بلده پیشنهاد داد منو بادکش کنه. قبل از بادکش کردن یک مقدار روغن روی کمر من ریخت و اروم شروع به ماساژ دادن کرد تا کمی عضلاتم شل کنه و بعد بادکش رو شروع کنه. خانومم رفت که از آشپزخونه لیوان و الکل بیاره. وقتی که خانومم از اتاق ما خارج شد متوجه شدم یه چیز سنگین روی پشتم مالیده شد . برگشتم نگاه کردم دیدم خواهر زنم پاهاش رو دو طرف بدن من گذاشته بوده و کسش رو روی پشت من گذاشته بود و با یه لبخند و حالت چشماش که همه چی رو کامل می شد متوجه شد به من نگاه میکرد.ولی زود به حالت قبل برگشت و بعد چند دقیقه همسرم برگشت و لیوان های بادکش رو به خواهرش داد تا کار رو شروع کنه.
چون خواهر زنم هم متاهل هست نمیشد شب ها بهش پیام بدم و فردای روز ماساژ بهش پیام دادم و اول تشکر کردم و بعد نوشتم اون سنگینی که رو کمرم گذاشتی دردم رو ۱۰۰ برابر کم کرد 😉
اونم در جواب نوشت هر وقت درد داشتی بگو بیام دردتو ۱۰۰ برابر کم کنم 😉
من قند تو دلم آب شد. چون اون خییییلی ناز و خوشگله.
از اون روز به بعد حدودا هر هفته یک بار وقتی خانمم بیرون یا باشگاه یا کلاس میرفت با هماهنگی از قبل خودشو میرسوند و یه سکس عالی انجام میدادیم.یه روز خواهر زنم پیام داد که از من باردار شده .من تعجب کردم وقتی اومد پیشم با ناراحتی گفت مطمئن هست که بچه از منه چون شوهرش فقط با کاندوم سکس میکنه و حتی بعد سکس بدنه کاندوم رو زیر نور لامپ چک میکنه که سوراخ نباشه.این دسته گل بزرگ که به آب دادیم رو با یه ترفند خفن بر طرف می کردیم. خواهر زنم کاندوم شوهرش رو قبل بزرگ شدن کیرش با سوزن سوراخ کرد و چند بار وسط سکس کاندومش پاره شد و یکی دو بار هم زیر نور لامپ دیده بود که کاندومش سوراخ شده و بعد خواهر زنم بهش گفته که بارداره.اونم بنده خدا فکر کرد که خدا بهشون یه بچه داده .
داستان ما تموم شد ولی شما باید یاد بگیرید که میشه از دل مشکلات به فرصت های لذت بخش رسید

نوشته: Yafa

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها