داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دلم می خواست دختر بودم

همیشه از بچگی دلم میخواست دختر بودم ولی هیچ وقت نتونستم به هیچ کس بگم چند بارم به مامان بابا گفتم ولی نه باور میکردن نه میخواستن که باور کنن هر وقت میرفتم تو رویا با خودم فکر میکردم که لباسای خوشگل توری ساتن میپوشم کلی خودم خوشگل میکنم ولی همش رویا بود تا یک روز که تو مدرسه یکی از دوستام گفت بیا خونه ما درس بخونیم من هم بعد از مدرسه با کلی دوز کلک سر مامانم کلاه گذاشتم که میرم بیرون باز زود برمیگردم وقتی رسیدم اونجا دیدم خواهرش در واز کرد من رفتم داخل بعد به ما گفت من کاری دارم میرم بیرون زود برمیگردم تو این هیری بیری این دوستم که من دعوت کرده بود من برد تو اتاقش کلی باهم حرف زدیم سگا بازی کردیم تا ناگهان به من گفت راستی احسان دیدم بعضی وقتی سر کلاس شورت زنونه اولش منکر شدم ولی اون گفت نه راستشو بگو چرا اولین بار بود که یکی از من این سوال خیلی صادقانه میپرسید بعد دیدم تنها دوستی که دارم همین یک دونه است گفتم من همیشه فکر میکنم دخترم بعد از اون روز که باهم دوست تر شدیم چند روز بعد که رفتم خونشون خودش خواهرش باهم خونه بودن خواهر برگشت گفت دوست داری دختر واقعی باشی گفتم اره بعد گفت خوب تو از الان خواهر من بعد من برد تو اتاقش لباس دخترونه خودش کرد تنم دیگه دنیا برام بهشت شد یکی باور کرد که مم دخترم بعد از اون همیشه تو خونه اونا بودم مثل یک دختر واین بهترین خاطرات کودکیم بود ارایشم میکرد برام لباس خوشگل میگرفت وحتی چند بارم من برادرش با خودش برد مهمونی دوستاش که حتی دوستاش فکر نکردن که من پسرم تا اینکه یک روز دوستم که خونه نبود خواهرش گفت دوست داری خانوم بشی گفتم یعنی چی گفت دخترا با خانوما فرق دارن گفتم نمیدونم گفت اگه خواستی به من بگو من که واقعا نمیدونستم جریان چیه گفتم باشه کی گفت فردا که مدرسه تعطیل شد به داداشم نگو بیا چند کوچه بالاتر وایسا میام دنبالت میریم مهمونی مننم فردا که شد رفتم سر قرار بعدش رفتیم خونه دوستش اونجا لباسام عوض کردم ارایش کرد همینجوری که با دوستاش نشسته بودم چند تا مرد اومدن تو مهمنی یکیشون من بغل کرد بوسید و شروع کرد با من حرف زدن همینجوری که باهام صحبت میکرد دست کرد لای پام شروع کرد به مالوندنم من اولش خجالت میکشیدم ولی بعد یکم خوشم اومد اقاه من نشوند رو پاش هی بوسم میکرد بعد دیدم کیزش در اورد اروم گذاشت لای پام شروع کرد به مالوندم سوراخم من که هم ترسیده بودم هم خوشم میامد یک هو کرد تا ته تو کونم وای چقدر درد داشت هم درد هم حس خوب یک زره که بالا پاین کرد دیگه راحت شدم وقتی کارش تموم شود خواهر دوستم بغلم کرد گفت تو دیگه خانوم شدی عزیزم دیگه من با اونا ارتباط داشتم تا اینکه ما از اون محل رفتیم

نوشته: احسان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها