…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
وقتی وحید فهمید که من واقعا بهش حس پیدا کردم ،هیچ چیزی برام کم نذاشت و اون لحظه براش مهم نبود اونم منو برا ی رابطه پایدار میخواست
وقتی ی قوس به کمرم دادم و وحید در جواب ی سیلی به کونم زد داستان عاشقانه ما دو نفر شروع شد
وحید خوابید رو کمر من و قبل این که کونمو لمس کنه و سوراخمو بو بکشه شروع به خوردن گوشم کردو گردنمو می لیسید منم واقعا حس خوبی داشتم و داشتم از شهوت بیهوش میشدم.
اروم اروم سر و گردنو لیس میزد و میومد پشت گردنم ی کنم کمرمو بوسید و لیسید تا رسید به شورتم
با انگشتاش زیر کش شورت گرفت و اروم شورت کشید پایین منم کش و قوس میزدم در حالی که نشسته بود رو زانو هام و کونم جلو بدنش میرقصید
شورت از پام کشید بیرون و شروع کرد مالیدن کونم
منم حسابی شیو کرده بودم به خاطر اون عطری که روی بدنم بود سکسی و خوردنی شده بودم، ی کم با دستاش لای کونمو باز کردو حسابی هیجان زده شده بود
(تا به اون روز من سکس عمیقی با کسی نداشتم و فقط در حد ی ماساژ و انگشت لذت برده بودم، واقعا کیر وحید برای منی که نداده بودم خیلی زیاد بود. جز خودم که خیار یا ی بادمجون نازد حال کرده بودم هیچ اتفاقی نیوفتاده بود)
وحید ی کم لای کونو لیسید و بهم گفت پدرام دوس داری ی کم فانتزی تر کنار هم باشیم.
بهش گفتم وحید من زیاد عشق بازی کردم ولی تجربه سکس عمیق نداشتم تو هم کیرت واقعا بزرگه ، بیشتر به خاطر خوردنش بهت نزدیک شدم ولی با وجود تو و این لحظه قشنگ نمیخوام این اتفاق تجربه نکرده از اینجا برم، فقط مراقب باش اسیب نبینم و بار آخرم نباشه که کون میدم.
بهم ی جمله گفت که اگر خفتمم کرده بود زیرش شل میشدم بماند که من به خواست خودم زیرش قرار بود برم
گفت: پدرام تو از این به بعد خانم من محسوب میشی و دیگه نمیدارم به جز با من بودن به هیچ کسی فکر کنی
هر لحظه هم اذیت شدی تمومش میکنیم چون این احساستو بیشتر از (یکی زد در کونم) کونت دوس دارم.
از زیر پاش بلند شدم و دو دستی صورتشو گرفتم و لباشو مکیدم گفتم دوست دارم بهترین.
وحید گفت پس صبر کن الان میام.
رفت از اتاق بیرون وقتی که برگشت ی عسل پمپی تو دستش بود بهم گفت میخوام هم دیگه رو با عسل مزه کنیم تا بیشتر لذت ببریم، منم چون قبلا با عسل کیر خورده بودم میدونستم چه مزه ای داره ولی این که منو با عسل بخواد بخوره اتفاق جدیدی بود.
بهش گفتم اول من شروع میکنم.
ولو شد رو تخت و منم ولو شدم رو شکمش یکم کیرش شل شده بود دوباره گداشتم تو دهنم و شروع کردم به خوردن تا سیخ و بزرگ شد.
عسل برداشتم از سر کیرش این قدر ریختم تا اومد پایین روی تخماشم پر عسل شد، شروع کردنم با زبون کل کیرشو لیسیدن و اونم تو حالتی که من ولو بودم دستش به سوراخم میرسید و منو حسابی با مالیدن سوراخم تحریک میکرد
این قدر لیسیدم تا کامل عسل از کیرش پاک شد بهم گفت ی کمی دیگه بخوری ابم اومده گفتم پس بار اول باید بریزی تو دهنم …
شروع به خوردن کردم و از اونجایی که کسی با سوراخم بازی کنه من دیوونه میشم مث وحشیا تا جایی که توانم بود کیرشو تو دهنم فشار میدادم که گفت پوریا اومد حرفش تموم نشده بود که
با فشار زیاد ی آب سفید و رقیق تو دهنم خلی میکرد
من وفتی که دهنم پر از اب شد شروع به قورت دادن کردم ولی اب وحید کماکان میومد و مجبورا از لب و دهنم بیرون میزد
وحید ی ورزشکار حرفه ای بود ،نه دود نه الکل مصرف نداشت حسابی آبش میومد ،کیرشو از دهنم در آوردم چند قطره ای هم پاشید رو لبو دماغم . صحنه ی جداب و سکسی بود برا من
وحیدم داشت منو حسابی نگاه میکرد
آبی که رو شکم و کیرش مونده بود لیسیدم و خوردم وحید منو کشید بالا با آنگشتش صورتمو پاک کرد و منم با دهن باز بهش فهموندم باید اخرین قطره رو هم بخورم. ی کمی تو همون حالت تو بعل هم که بودیم بهش گفتم:
عزیزم؟وحید من؟
گفت جونم.
گفتم راضی کننده بود
بهم ی نگاه کرد گفت تا رضایت کامل خیلی وقت داریم اما تا اینجاش فوق العاده بودی
وحید ی کم بعد گفت حالا نوبت منه که بدنتو مزه کنم پدرام جون
گفتم تو بگو چی میخوای مت اطاعت کنم عزیزم
بهم گفت دمر بخواب ، ی بالشت زیر شکمم گداشت و پاهامو از هم باز کرد
عسل رو لپ کونم میریخت و لای کونم خالی میکرد…
شروع به خوردن کرد خیلی سکسی با زبون رو لپه کونم میکشید و لای کونمو زبون مینداخت
تا جایی که من نفس نفس زنان التماس میکردم که بیشتر بلیسه
تو اون پوز ی کمی که خورد لای کونمو منو چرخوند کشید سمت خودش
تو حالتی که من رو گردن و کتفم بودم کمرم رو شکم وحید تکیه شده بود و کون جلو صورتش
پاهامم رو هوا به حالت باز از هم بودش
لای کونم باز شده بود و سوراخم تو دسترس وحید
ی کم ی کم عسل میریخت رو سوراخم و با لبش مک میزد عسلو ،چندین بار این کارو کرد منم سوراخم از شدت شهوت دیگه باز و بسته میشد
با انگشت شست شروع به فشار دادن سوراخم کرد تا شستش تو کونم جا شد منم که تو ی دنیایی دیگه بودم فقط با چشمای بسته لبمو گاز میگرفتم و لذت میبردم
با سرعت زیاد چندیدن بار همین کارو تکرار کرد تا من به اوج رسیدم و با کیر خوابیده ادضا شدم قطره قطره آبم میچیکید رو گلو و چونم
کامل که ارضا شدم وحید منو گداشت رو تخت دست و پام شل شده بود و داشتم نفس نفس میزدم.
وحید با ی حالت دلسوزانه ای خوابید بغلم و پاشو انداخت رو شکمم . گفت پدارم اروم باش من کنارتم تا ابد
منم چشمام بسته بود و به هدفی که تو اون سه روز بهش فکر میکردم لذت میبردم که الان بهش رسیدم، وحید گردن و چونمو با انگشت تمیز کرد و مالید رو لبم متوجه کارش شدم شروع به مکیدن انگشت وحید کردمو با زبونم اب کیر خودمو پاک کردن از رو لبم.
نیم ساعتی ولو شدیم ،هر دو به خواب عمیق رفته بودیم، خواب و بیداری متوجه شدم وحید بدنمو داره لمس میکنه و خیلی عاشقانه داره نگاهم میکنه . چشمام باز کردم و ی لبخند به هم زدیم، گفت امشب پیش من میمونی بهش گفتم وحید ما تازه شروع کردیم رابطه مونو تا سکس باتو تجربه نکنم و سوراخمو فتح نکنی راضی به رفتن نمیشم.
لبمو بوسید و گفت ساعت ده شده حتما گشنته، ی شیطنتی کردم تو کلاممو گفتم اره ولی سیر نمیخوام بشم تا کیرتو بتونم دوباره بخورم
همزمان کیرشو فشار دادم.
گفت پس بریم ی دوش بگیریم بیایم غذا سفارش بدم
لبخند زدم و گفتم چشم هر چی اقامون بگه.
ادامه…
نوشته: پدرام