داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من یک ترنس بودم

اوایل بهار سال 1390بود…وسطای امتحانات…یه چند ماهی میشد عادتای دخترانم بهم ریخته بود…سر دردای شدید…بی حوصلگی و کلافگی ازم یه افسرده ساخته بود…از نوع حادش…با اصرار مامان رفتیم پیش یه روانپزشک…

ولی اونا چی میفهمن؟جز اینکه فقط ادعای پشت میز نشینی میکنن و فقط به چشم یه بیمار روانی میبیننت…از همون جلسه اول اونقدر قرصو دارو نوشته بود که خانواده هم فکر کردن واقعا یه دیوونه مریضم…لعنت بهش

از اون چند ماه …چندماه دیگه هم گذشت…دیگه همچی تغییر کرده بود…عادتام شده بود موهای پسرونه…گشت زدن با موتور و لباسای پسرونه پوشیدن…طبق آزمایشایی که اون دکتر احمق ازم گرفته بود…هورمونام بهم ریخته بود…یچیزایی مشکوک بود…

تا اینکه بالاخره دیگه همه خسته شدنو بردنم پیش یه متخصص…هه…شاید فکر کردن دیوونگیم دوزش زده بالا…
یه آزمایشای دیگه ازم گرفت…خودمم مشتاق بودم بدونم چرا…
بالاخره بعد چند جلسه اومد روبه روم نشسنتو گفت:
+متاسفانه باید بگم بدنتون دچار اختلال هورمونی و جنسی شده…
هه…یجوری حرف میزد انگار منم دکترم اینا حالیم میشه…قیافه گیجمو که دید فقط دو کلمه گفت:
+شما یه ترنسی!!
ترنس؟؟ یعنی چی؟ناخودآگاه فکرمو به زبون آوردم که جواب داد:
+یعنی بدنتون داره جنسیتتونو پس میزنه و داره سیستم عصبیتونو تغییر میده…
عصبی شده بودم…اینا یعنی چی…چرا حرفشو رک و راست نمیگفت…
_حرفتونو واضح بگین لطفا
+ساده بگم…باید عمل تغییر جنسیت انجام بدین…بدنتون دیگه نمیتونه این سیستمو تحمل کنه…هرچه زودتر بهتر!!
تو تمام وقت فقط یچیز تو مغزم اکو میشد…تغییر جنسیت…پسر…ترنس!!!

نوشته: dorna_de

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها