داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کونم رو تقدیمش کرده بودم (۱)

دوستان سلام وقتتون بخیر
داستانی که براتون تعریف میکنم عین واقعیت هست و در دوره دانشجوی و توی مقطع کاردانیم اتفاق افتاده بود طوری که الان هم وقتی عکس های اون موقع رو میبینم دولم راست میشه و سوراخ کونم یاد اونموقع ها میوفته که شده بودم زن آقا واحد و فقط براش بچه نیاوردم وگرنه همه جوره ازم کار میکشید. اسمم سعید هست کونم گوشتی و بزرگه و توی یک سالی که تو خوابگاه بودیم واحد هی دنبالم بود که ترتیبم رو بده و منم از خدا میخواستم ولی دیگه جور نشد… سال اول کاردانیم تموم شد و تابستون همه بچه ها دنبال خونه گرفتن بودن آخه دانشگاه دیگه خوابگاه نمیداد من هم کسی رو سراغ نداشتم که خونه بگیرم و نمیدونستم کار کنم که یه روز واحد با هام تماس گرفت و گفت بیا با هم خونه بگیریم منم بهش گفتم که بهت خبر میدم میدونستم اگه با واحد برم زیر یه سقف باید همیشه زیر کیر و خایه ش باشم… چند روزی گذشت و کسی رو گیر نیاوردم باهاش خونه بگیرم و مجبور شدم با واحد کرده خونه بگیرم و بهش زنگ زدم و بهش گفتم که باشه با هم خونه بگیریم و ازش پرسیدم کی و کی هستید؟؟ که جواب داد که فقط من و تو هستیم و منم دلشوره گرفتم که دیگه این یک سال سوراخم حسابی باز شدست طوری که نمیتونم حتی دستشویم رو هم کنترل کنم دیگه یه باشه گفتم و واحد کرده هم یه جووون کش داری گفت و خداحافظی کردیم. رسید تا شروع ترم جدید و منم مطابق معمول یه تار مو توی بدنم نذاشتم و رفتم شهری که دانشجو بودم و واحد رو دیدم و رو بوی کردیم که واحد چون هم قدش از من بلندتر بود و هیکلیتر بود حسابی خودش رو انداخت روم و یه لب ازم گرفت و من خیلی تعجب کردم و گفت چیه خب هم خونه ایم هستی دلم برات تنگ شده بود خلاصه رفتیم توی خونه جدید و خونه رو بازدید کردیم یه اتاق خواب داشت که یه تخت یه نفره توی اتاق بود نگو که این نقش واحد کرده بوده تا این یه سال هر شب بیاد پیشم بخوابه خلاصه توی اتاق بودیم که خواستم لباسم رو عوض کنم و شلوارم رو در اوردم که وقتی واحد رو نگاه کردم دهنش باز بود و گفتم چیه آقا حیزهههه که من خندیدم و اونم گفت چه تیکه ای هستی تووو منم هیچی نگفتم و لباسم رو عوض کردم بعد نوبت نهار درست کردن شد و گفتم واحد خستم نهار رو درست میکنی؟؟ که در کمال تعجب گفت بادی زن خونه نهار واسه شوهرش درست کنه 😛 منم گفتم این زن خوشبخت کیه حالا؟؟ واحدم گفت هر کی کیرش کوچکتر باشه 😇 👌 منم که حس زن بودم بهم میساخت و از خدام بود گفتم خب کیرت رو نشون بده 😍 😘 که وقتی واحد کیرش رو نشونم داد راحت 22 سانت میشد و منم کیرم رو نشونش دادم نهایت 10 سانت میشد و بعد یدونه زد در کونم و گفت زن برو ببینم چی درست میکنی برای اقات 🤤 منم مثلا بهم برخورده و گفتم باشههه بابا خلاصه نهار رو درست کردم خوردیم و بعد وقتی غذاش رو خورد گفتم خب واحد جان ظرفا رو بشور که گفت من زنم یا تو؟؟ گفتم خب چه ربطی داره خستم گفت جواب من رو بده که منم گفتم خب معلومه تو با اون کیرت میشه زن باشی آخهه؟؟ خب من زن خونم که گفت خب بلند شو ظرفا رو بشور که منم چشم گفتم و یه چشمکم بهش زدم 😎 خوشش اومده بود که داره نقش مرد خونه رو بازی میکنه و یه بچه خوشکل گون گنده زنپوش هم گیرش اومده و داره نقش زن خونه رو بازی میکنه… خلاصه ظرفا رو شستم و بعد رفتم یه دوش بگیرم که واحد هم گفت صبر کن با هم بریم که من از خدا خواسته گفتم باشه بعد رفنیم تو حموم و وقتی واحد لخت شد و کیر کلفتش خودش رو نشون داد من دیگه نتونستم هیچ حرفی بزنم و واحد هم میدونست و من رو برگردوند و منم بدونه اینکه چیزی بم کیرش رو انداخت لای پام و بهم میگفت شوهرت کیه؟؟ منم میگفتم واحد کرده❤️ 💋 بعد سر کیرش رو خیس کرد و توی سوراخم تنظیم کرد و هل داد توی کونم، کونم یه خرده درد اومد و بازم شروع کرد به صحبت کردن و میگفت باید جوراب زنونه بپوشی توی خونه تا حس مردونگیم بیشتر بشه و بتونم روت تلمبه بزنم و منم داغ بودم و میگفتم چشم و یه ذره دیگه از کیر کلفتش رو کرد توی سوراخم🤤 😪 خلاصه اون روز دو ساعت نقش زن رسمی واحد رو بازی کردم توی حموم و حسابی کونم رو گایید منم داشتم لذت میبردم آخه بدن من یه بدن زنونه بود که یه تار موهم نداشت و بدن واحد یه بدن مردنه پر پشت بود که یه سوراخی میخواست که عطشش رو خاموش کنه و چه کونی بهتر از من که به یکی احتیاج داشتم تا زنش بشم😚… خلاصه اون سال با انواع روش های مختلف بهش میدادم و دو سه دفعه هم گروپ زدیم که توی اون گروه من زن واحد بودم و دو نفر دیگه از دوستان واحد که اونا هم چندتا مفعول داشتن و واحد من رو معامله میکرد و اون مفعول ها رو میگاید و منم زیر دوستای واحد بودم…توی این یک سال همه جوره لباس زنونه برام گرفته بود هر شب کیر کلفتش رو براش برق مینداختم توی دهنم بعد میخوابید. اون اواخر اینقدر من رو گاییده بود که حال نمیکرد کون گوشتی که خودش برام درست کرده بود رو بکنه.

دوستان امیدوارم خوشتون بیاد

ادامه…

نوشته: سعید کون گنده

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها