داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

بچه محل کونم گذاشت

با سلام و درود
این داستان که میخوام بگم مربوط میشه به سه سال پیش موقعیه که ۱۴ سالم بود.
از خودم بگم که پوستم گندمی بی مو و یکم تپلم.ولی قیافه خاصی ندارم که بگم همه دیوونه و شیفتم بودن.
اون دوران تو اون محلمون به ازای ۱۰ پسر ۱ دختر بود که اونم به لطف خدا چون تو قم هستیم به این راحتیا به پسرا پا نمیدن.پس طبیعتا پسرای محل رو اورده بودن به گی مخصوصا گی با پسرای کوچیکتر از خودشون.
خلاصه که سرتون رو درد نیارم بریم سر اصل مطلب:
اونموقع یه پسر تو محلمون بود به اسم میثم که تقریبا ۱۷ یا ۱۸ سالش بود.(یه نکته هم بگم انقدر پسر تو محله زیاد بود و برا هم از تجربیات تخمی تخیلیشون میگفتن که از بزرگ تا کوچیک ریز به ریز کردن و دادنو بلد بودن).
خلاصه که میثم ازون دسته از بچه ها بود که با کوچیکترا گی میکرد.خلاصه که چن وقت بود دیدم این الدنگ داره دورو بر من میپلکه ولی فکرم نمیرسید که قصد کونمو داره.یسری دم ظهر رفته بودم کوچه و منتظر بچه ها بودم که بیان بازی کنیم.تو کوچه تنها نشسته بودم که این یارو پیداش شد.اومد نشست بغل دست من یهو دیدم نصف صورتش فلج شد(نگو تخم سگ داشته میخندیده)اومد اروم بغل گوشم گفت
من میدونم تو با سعید(یکی از هم محله ای هامون)گی کردی.اگه بهم ندی میرم به مامان بابات میگم.(نکته جالب اینجاس تا اونموقع اصن من راجع به رابطه با پسر حتی فکرشم به ذهنم نرسیده بود بی وجود داشت حرف در میاورد)
منم گفتم دروغ نگو من اینکارو نکردم
اونم گف الان میرم میگم
دیدم داره بلند میشه بره سریع ترسیدم بهش گفتم باشه(یکی نبود به من کصخل بگه د آخه احمق با کدوم دلیل و منطقی میخواد این حرفو بزنه.اصن گیرم دلیلم داشت این اصن تخمشو داره بگه؟)
خلاصه قرار گذاشت واسه شب رو پشت بوم مسجد محل.خلاصه شب شد و رفتم پیشش رو پشت بوم.قبل اینکه بکشم پایین کلی خواهش و التماس کردم ولم کنه ولی دیوث دست بردار نبود.
من کشیدم پایین اونم کشید پایین برگشتم کیرشو دیدم خونم خشک شد.قشنگ کیرش اندازه ساعد من بود.
من مث سگ ترسیدم سریع شلوارمو کشیدم بالا که در برم دستمو گرفت گف نمیکنم توش فقط لاپایی.منم مثلا ازش قول گرفتم که نکنه توش(کصخل بودم)حدود ۵ دقیقه فقط لاپایی زد که یهو سوختم.تا نصفه فرو کرده بود توم.من داد زدم اون سریع کشید بیرون.خلاصه اون شب تموم شد و چن وقت به همین روش گذشت تا اینکه دیدم اینطور نمیشه.دلو زدم به دریا رفتم به مامان بابام گفتم .چون میثم چن نفر دیگه رو هم کرده بود و خبر داشتم قضیه اونارو هم گفتم.(بی وجدان از بقیه فیلم گرفته بود من از کون اوردم در رفته بودم)خلاصه که یه دعوای مشتی تو محل راه افتاد و ننه باباها کون میثم و دوستاش گذاشتن.

از حق نگذریم هنوزم دلم دوباره میخواد با پسر رابطه داشته باشم کرم درونم مرض داره

نوشته: اف ۵۰

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها