داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

تجاوز به لیندا

سلام به همه،اسم من لینداس و میخوام بلایی که سرم اومد رو براتون تعریف کنم
دبیرستانم تازه تموم شده بود و تصمیم گرفتم یه سال پشت کنکور بمونم و خستگی دوازده سال درس خوندنو حسابی در کنم‌.
سه ماه تابستون عالی بود، و البته یکم برام عجیب بود،یه دختر درس خون بودم که کل زندگیم رو یا مشغول درس خوندن بودم تا بتونم یه رشته خوب قبول شم و یا تو اتاقم سریال میدیدم و کتاب میخوندم.
صمیمی ترین دوستم مارال اصلا شبیه من نبود،درس کلا براش مهم نبود و فقط عشق و حال میکرد،هر ماه با پسرای جذاب میرفت مسافرت و پارتی.
همیشه هم سعی میکرد منو همرنگ خودش کنه ولی نمیتونست.
وقتی تصمیم گرفتم که پشت کنکور بمونم موقعیت خوبی بود که من رو با دنیای خودش آشنا کنه،کل تابستون رو می رفتیم پارتی های مختلف با آدمهای مختلف، کلی دوست جدید پیدا کردم،حتی مشروب و قرص خوردم،ولی سکس نه،میخواستم اولین بار با آدمی تجربش کنم که واقعا دوسش دارم.
اون تابستون بهترین سه ماه زندگیم بود.
پاییز شد و قرار شد با دوستامون بریم متل قو ویلای دوست پسر یکی شون که اسمش میلاد بود.
با کلی سختی پدر مادرمو راضی کردم که اجازه بدن برم،ای کاش هیچ وقت راضی نمیشدن.
چهار شنبه عصر راه افتادیم ساعت یک صبح رسیدیم،ویلاشون مثل قصر بود،
وضع مالی ماهم خیلی خوب بود،ولی این ویلا رو فقط تو فیلم های هالیوودی میشد دید، خیلی بزرگ بود،استخر و آلاچیق و خوده خونه هم چند صد متر بود و سه طبقه.
وسایل رو بردیم داخل و من و مارال و دوستمون سارا رفتیم تو اتاقمون که تو طبقه دوم بود و بقیه هم تو اتاقای کناری خوابیدن.
خیلی خسته بودیم و سریع خوابیدیم.
صبح بیدار شدیم و قرار شد ما خونرو آماده کنیم، شب پارتی بود و قرار بود بقیه هم شب برسن.
پسرا رفتن مشروب خریدن ماهم وسایل رو یکن جابجا کردیم که برای پارتی مناسب باشه.
شب شد همه مهمونا اومدن،منم حسابی آرایش کرده بودم و یه لباس قرمز و مشکی سکسی پوشیدم،شاید اگه یه لباس معمولی میپوشیدم اون اتفاق نمی افتاد.
کلی رقصیدیم و حسابی مست کردیم و چند تا پسر هی به من میچسبوندن و من ردشون میکردم،یکیشون هی دستمالیم میکرد و هرکاری میکردم ول نمیکرد که دیگه عصبی شدم و زدم تو صورتش و رفتم.
ولی مارال با همه لاس میزد،حتی با دختر ها.
آخرای شب بود که دیگه شل شل بودم، مست و پاتیل رفتم خوابیدم بغل استخر رو زمین،هنوزم نمیدونم چرا.
چند تا پسر که داشتن بیرون سیگار می‌کشیدن منو دیدن، یکی شون که خیلی خوش تیپ بود اومد گفت:خوبی؟
گفتم:عالیم هووهو.
گفت:مستی؟
گفتم:آره.
گفت:میخوای ببرمت داخل؟بغل استخر شاید یهو بیوفتی داخلش.
گفتم:گفتم نه جام خوبه.
گفت:پس بیا اینور تر که من خیالم راحت باشه نمیوفتی.
گفتم:باشه برو دیگه.
رفتم اونور تر و خوابم برد.
وقتی خواب بودم چند نفر بلندم کرده بودن و برده بودنم ته ویلا و پرتم کردن رو زمین،زمین که خوردم از خواب پریدم،هنوز صدای موزیک و رقص و جیغ و داد مهمونا میومد،شروع به جیغ زدن کردم که یکی محکم زد تو گوشم و سریع دهنم رو گرفت و خوابوندم رو زمین‌.
چهار نفر بودن، یکی شون همون پسری بود که زدم تو صورتش، تا دهنمو گرفته بود هی دست و پا میزدم که اون سه نفر دیگه کفش و شلوارشونو درآوردن و اون پسره که زده بودمش به زور دهنمو باز کرد و شورتشو کرد تو دهنم،میخواستم بالا بیارم
دستمامو با یا چیزی بستن رو زانو نشوندنم که یهو یه یکی داد زد که
چه گهی میخورید حروم زاده ها
یه لحضه حس کردم فرشته نجاتم اومده
اون پسره بود که بغل استخر اومد پیشم
نزدیک شد و با سر زد تو صورت یکی شون که دو تای دیگه زدنش زمین و شروع به زدنش کردن.
بعدش یه شرتم گذاشتن تو دهن اون و سریع لباساشو درآوردن و دستای اونم بستن و انداختنش جلوی من.
پسره که تو پارتی زدمش اومد بغل گوشم و گفت منو میزنی جنده ها؟
کونتو جر میدم، کون این بچه کونیه سفیدم جر میدم که دیگه گوه خوریه بقیرو نکنه
الانم شورتو از دهنت در میارم و کیرمو تا ته میکنم تو حلقت،فقط دوست دارم دندون بزنی تا برم چاقو بیارم همینجا جفتتونو خط خطی کنم
شورتشو از دهنم رو دروارد و کیرشو کرد تو دهنم و همون اول شروع به تلمبه زدن تو حلقم کرد،کیرش خیلی بزرگ نبود، ولی بقیشون ۱۶ ۱۷ سانت داشتن و دست به کیر بالا سرم سرم بودن،یکی شون رفت سراغ پسره و کیرشو کرد تو دهنش و بهش گفت گاز بگیری دختررو میکشیم،بقیه شروع کردن به پاره کردن لباسام، لباسمو جر دادن و لختم کردن و دوباره خوابوندنم رو زمین،
یکی شون مثل وحشیا افتاد به جون سوراخ کونم، دو تا انگشت به زور کرد تو کونم، خیلی دردم گرفت و ناخود آگاه کیر اون یکیو گاز گرفتم، داد زد و کوبید تو صورتم،کیرشو درآورد، گفت نمیخواستم از کص بکنمت، حالا کصتم جر میدم
گفتم تورو خدا گه خوردم پرده دارم جون مادرت گه خوردم ببخشید
یکی دیگه اومد کیرشو کرد تو حلقم، خیلی بزرگ بود کیرش، گلوم داشت
می سوخت از درد که یه یهو یه کیر رفت تو کصم و باز خیلی دردم گرفت ولی دیگه حواسم بود که گاز نگیرم،میتونستم خون رو تو واژن احساس کنم،از یه طرف نگران خود بدبخت بودم که باکرگیمو به زور گرفتن و معلوم نیست میخوان چیکارم کنن،از یه طرف اون پسر بدبخت که بخاطر من داره بهش تجاوز میشه.
اون وحشیه هم دیگه چهار انگشتشو میکرد تو کونم،داشتم پاره میشدم،یه کیر تو کصم بود، یه دست تو کونم ک یه کیر بزرگ تو حلقم، اون که کیرشو تو دهن پسره کرده بود یه آهی کشید و ابشو ریخت تو دهن پسره و بهش گفت قورت نده تفم نکن،بلندش کرد اورد پیش من گفت بریز رو صورت این جنده،
اونم اب کیر تو دهنش و ریخت رو صورتم،دیگه واقعا داشتم بالا میاوردم
که سریع کیرشو کشید بیروم از دهنم و کلی بزاق از دهنم ریخت بیرون
سریع رفت سراغ پسره خوابوندش رو زمین شروع به انگشت کردنش کرد
پسره داشت درد میکشید جولو صورت من و من داشتم پاره میشدم و گریه میکردم که انگشتا از کونم اوند بیرون و سریع یه کیر رفت تو کونم و آب داغش خالی شد توم.
نمیدونم چرا اون پسره که کیرش از همه کوچیک تر بود ارضا نمی شد
اون که داشت پسررو انگشت میکرد یهو دستش و کرد تو دهن پسره و سریع رفت پشتش و کیرشو کرد تو کونش
چشماش از حدقه درومد،چند دیقه از کون گاییدش و بعد سریع کیرشو درآورد و اومد ابشو ریخت رو صورتم.
بعدم گوشیشو گرفت دستش و شروع به فیلم گرفتن از من و پسره کرد
هرچی رومو اونور میکردم به زور دوباره رومو میکرد به دوربین و هنوز یه کیر داشت تو کصم تلمبه میزد.
کیرشو درآورد اومد سریع کرد تو دهنم و دوباره شروع به گاییدن دهنم کرد و ابشو تو دهنم خالی کرد و یه آخه بلند کشید و گفت قورت نده جنده، میخواستم بالا بیارم،یا بهتر بگم میخواستم بمیرم، فقط مرگ میتونست ارومم کنه.
پسررو بلند کرد و صورتش و چسبوند به صورتم و گفت صورتشو بلیس،صورتی که پر از آب کیر چند تا حروم زاده ی مادر جنده شده بود
شروع به لیسیدن صورتم کرد و بعد گفت اب تو دهنم و بریزم رو صورت پسره
منم ریختم و از همه اینا فیلم می گرفت
دیگه تموم شد
گفتن اگه بخوای شکایت کنی یا شر واسمون راه بندازی فیلمو همه جا پخش میکنم دستامونو باز کردن و چند بار محکم کوبیدن به کونم و لباس پوشیدن و رفتن
مهمونی تموم نشده بود هنوز
ما دوتا هم مثل جسد رو زمین افتاده بودیم
بهش گفتم تقصیر من بود،هم خودم هم تورو داغون کردن
هیچی نمیگفت
هیچی
چند دیقه ای رو زمین بودیم و من گریه میکردم که بلند شد و لباسهای پارشو پوشید
پیراهن قرمزشو تن من کرد و گفت پاشو بریم سریع
گوشیمو برداشتم
کفشم پوشیدم و دکمه های پیراهنو رو بستم، تا رونم میومد، بعدم لباسهای پارم رو برداشتم از زمین و قایم کردم
سریع رفتیم تو از بین همه رد شدیم و رفتیم حموم طبقه سوم
لباسامونو درآوردیم
و خودمونو شستیم
بعدم حوله پوشیدیم رفتیم تو اتاقی که وسایلم توش بود
لباس پوشیدیم و بعد رفتم از تو اتاق پسرا یه لباس براش آوردم
گفتم اسمت رو هنوز نمیدونم
اسمش صدرا بود
پسری که بخاطر من اون بلا سرش اومد
به هیچ کس نگفتم چه اتفاقی افتاد اون شب تا الان که شما میخونید
بعد از اون اتفاق تا یه سال با همه ی دوستام قطع رابطه کردم حتی مارال
من الان با صدرا تو رابطه ام، عاشقشم و هنوزم خیلی بابت اتفاقی که براش افتاد عذاب وجدان دارم
دو بار کنکور دادم و هر دوش نتیجش افتضاح بود
چی سر اون دختر اومد
الان مدتیه که دارم سعی میکنم باهاش کنار بیام
یه دکتر خیلی خوب دارم و صدرا که خیلی خوب درکم میکنه و میخوام که رابطمو با دوستام بازم درست کنم
اگه همچین اتفاقی براتون افتاده، حتما با یه روانشناس و تراپیست صحبت کنید،این اتفاق اصلا چیزی نیست که بتونید تنهایی باهاش کنار بیاید

نوشته: Lindasog

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها