داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کون دادنم به داییم

۱۶ سالم بود تازه از سکس شنیده بودم تو خونه پدر بزرگم با داییم تنها بودم بقیه رفته بودن خونه خالم منو داییم و دو تا از پسر خاله هام خونه پدر بزرگم بودیم البته اونها کوچیک بودن
بگذریم داشتم به خودم ور میرفتم که در اتاق باز شد نگو دایی دیده بود من دارم خودمو میمالم تا اومد تو اتاق شکه شده بودم هیچی نمیتونستم بگم تنها بود فیلم دیده بود حشر داشت یکم نچ نچ کرد و از اتاق رفت بیرون خیالم راحت شده بود رفتم به بچه ها سر بزنم دیدم خوابن که صدایی از تو زیر ززمین در اومد توضیح اینکه زیر زمین رو داییم اتاق کرده بود برا خودش از پشت شیشه دیدم داره فیلم سوپر میبینه اولین بارم بود میدیدم دستم رو تو شورتم کردم خیس بود یکم مالوندم خودمو حس خوبی بود یه ده دقه داشتم میدیدم که صدای بچه ها اومد تا اومدم از پله ها بالا برم دایی در رو باز کرد و منو دید
رفتم پیش بچه ها دیدم خوابیدن تا سرم رو برگردوندم داییم پیشت سرم بود خودمو زدم اونراه تا اومدم برم بیرون اتاق دستم رو گرفت طوری فشار داد که داشت میشکست گفت چی دیدی گفتم هیچی که یکی زد تو گوشم گریه ام گرفته بود ولی به خاطر اینکه بچه ها بیدار نشن خودمو کنترل میکردم همون طور که دستم تو دستش بود کشوندم بیرون از اتاق لحن صداش مهربون تر شده بود گفت دوست داری ببینی گفتم نه یکی زد تو گوشم گفت ولی من میگم باید ببینی کشوندم تو زیر زمین فیلم رو تو ویدیو گذاشت در هم قفل کرد از ترس داشتم میمردم منو نشوند بغلش فیلمه وسطاش بود دستمو گذاشت رو کیرش با دستم هی کیرشو میمالوند دیگه منم یکم ترسم کم شده بود کیرشو از تو شلوارش در اورد بزرگ نبود حدود ۱۶ سانت بود و باریک گفت بخور سر کیرشو تو دهنم کردم با دست فشارم دادم رو کیرش حالم داشت بهم میخورد همزمان کس و کونمو میمالید بعد تف زد رو سوراخ کونم از ترس هیچی نمیگفتم شلوارمو تا نصف داد پایین و کیرشو گذاشت رو سوراخ کونم یواش یواش کرد داخل از درد داشتم و اینکه صدام بالا نره پشتی رو گاز میگرفتم کم کم عادی شده بود شروع کرد به تلمبه زدن تو کونم فکر کنم حدود یه ربع تو کونم تلمبه زد و اخرم ابشو ریخت تو کونم شلوارمو کشیدم بالا و سیگارشو روشن کرد گفت برو بالا منم گشاد گشاد اومد بالا و این شد اول کون دادن های من به دایی تا زمانی که زن گرفت و گفتم دست بهم بزنی ابروتو میبرم که بیخیال شد البته بعضی وقتا انگشت تو کونم میکنه و وقت گیرش بیاد و خودم راه بدم میکنه

نوشته: سمیرا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها