کون دادنم با زنونه پوشی در مغازه تعمیرگاه چرخ خیاطی

سلام عزیزان این خاطره که میخوام بگم کاملا واقعی ومال پارسال هست که برام اتفاق افتاد خاطره یکی از کون دادنای من با زنونه پوشی من ازبچگی عاشق زنونه پوشی وزنونگی هستم وبخاطر علاقه زیاد به زنونگی کونی شدم چون دوستدارم توبغل یک مرد باشم وبراش زنونگی کنم این بهترین حس دنیاست خوب بریم س
راصل داستان .
من اسم سعید البته اسم اصلی من نیست واسم زنونگی من میترا و قدم ۱۷۵ ووزنم ۸۰ وبدنم نسبتن سفید با کون خیلی بزرگ وطاقچه ای که همیشه تواتوبوس که سوار میشم میبینم همینطور که ایستادم پشت سریم‌داره دستشو به کونم میماله واین بخاطراینه که کونم خیلی بزرگ وکردنی وسینه هام بزرگه والان چند وقته دارم قرص هورمونی میخورم وبا روغن خراطین ماساژمیدم که خیلی سینه هام بزرگ شده وحالت سینه زنونه شده خوب بریم سراصل داستان من هرموقع بیکار میشم میرم توفیس یا توسایت دوستیابی وتوپروفایلم عکس از کونم وسینه هام با زنونه پوشی گذاشتم وهرروز چند نفر بهم درخواست دوستی وسکس میدن که بعضیها شون فیک هستن خلاصه دیدم یکی برام‌پیام گذاشته وخودشو مهدی معرفی کرده ومنم بهش پیام دادم‌وبعد کلی چت کردن وعکس از زنونه پوشیم ازبدنم بهش دادم واون خیلی پسند کردواونم عکس خودش وکیرشو برام فرستاد ادم اروم وخوبی به نظر میرسید وکیرخیلی خوب وکلفتی داشت که عاشق کیرش شدم وخلاصه بعد کلی چت کردن بهش اعتماد کردم وتصمیم گرفتم بهش بدم واون تعمیرگاه چرخ خیاطی تویکی از خیابانهای مشهد داشت که بالای بالکن مغازش امکانت نسبتن خوبی داشت که میگفت ظهرها اونجا غذا میخوره واستراحت میکنه که قرارشد برم مغازش وبالای بالکن سکس کنیم ومنم چون یک هفته بود کون نداد‌‌ه بودم‌وکف کیربودم قبول کردم وروز قبلش رفتم حمام وکاملا بدنمو شیو کردم وفردا اونروز زیر لباسم یک جوراب قرمز توری با بنده جوراب مشکی پام کردم ویک سوتین قرمز ابری تنم کردم وبالای اون یک لباس حریرمشکی نازک که قشنگ بدنم وسوتین قرمزم نمایون بود تنم کردم ویک دامن کوتاه کشی برداشتم ویک کلاه گیس بلوند ووسایل ارایشمو برداشتم گذاشتم توی کیفم و به طرف مغازه مهدی به راه افتادم وقتی اونجارسیدم دیدم مهدی تومغازه تنهاست ومشغول کاره اول ازبیرون بهش زنگ زدم گفت بیا تورفتم تومغازه دست دادم ومهدی بهم گفت توبرو بالای بالکن وخودتواماده کن وقتی اماده شدی تگ بزن به گوشیم تا مغازه روببندم بیام بالا وجلوی بالن یک پرده ضخیم زده بود که بالا دیده نشه ومن وقتی رفتم بالا بالکن دیدم بالکن بزرگی هست وحتی سقف بلندی داشت که میشد برپا استاد ومن اول ازتوکیفم دامنو دراوردم وپام کردم وبعد لوازم ارایشمو دراوردم واول موژه مصنوعی گذاشتم وبعد خط چشم کشیدم وسایه ابی با بنفش زدم وبعد روژگونه زدم وبعد روژلب شاتوتی رنگ داشتم زدم وکلاه گیس بلوندمو سرم گذاشتم واماده شدم وقتی خودمو تواینه نگاه میکردم خیلی خوشگل شده بودم واحساس زنونگی میکردم وخیلی تحریک شده بودم ودراخر سر دست کش ساق بلند مشکی توری داشتم دستم کردم وروی دشکی که مهدی پهن کرده بود دراز گشیدم و سیگار روشن کردم وبه گوشی مهدی زنگ زدم‌که بیاد بالا وقتی مهدی اومد بالا ومنو دید مشخص بود که کاملا تعجب کرده بودو به من گفت عجب کوسی شدی وای چقدر توتغییر کردی اصلا مشخص نمیشه که توپسری ومن ازاین حرفش خیلی خوشم اومد وهمینطور که اومد روی تشک واول لباس شو دراورد ومن نشسته بودم واون ایستاده بود ولباس شو دراورد وبه من گفت میخوام ببینم همینطور که مثل جندهای خوشگل خودتو درست کردی میتونی جندگی هم بکنی منم که از طرز حرف زدنش حسابی خوشم اومده بود وتحریک شده بودم سیگارمو خاموش کردم وهمینطور که جلوی من ایستاده بود کمربنده شلوارشو باز کردم وشلوارشو کشیدم‌پایین وازپاش دراورد ودیدم وای کیرش از توشورتش زده بود بیرون ومیداشت شورتشو جرمیداد ومن اول با دندونم ازروی شورتش کیرشو گرفتم طوری که اذیت نشه وبعد ازروی شورت اول براش مالوندم وبعد شورتشو کشیدم پاین وای چه کیربزرگ وکلفتی وسفید وازاون کیرهایی که ادم دوستداره بخورش کلاهک کیرش خیلی بزرگ وکلفت بود خیلی کیرخوش تراش ونازی بود وخیلی هم نرم ومن کیرشو کردم تودهنم وبراش شروع کردم ساک زدن وهی کیرشو ازدهنم درمیاوردم وسرکیرشو لیس میزدم میومدم تا پایین کیرش بعد با دستم کیرشو گرفتم وسرمو بردم زیر کیرش وبیضه هاشو کردم‌تودهنم وحسابی براس خوردم ولیس زدم ودوباره کیرشو کردم تودهنم وبراش چنان مک میزدم که میخواست کیرش کنده بشه خیلی اینوری دوستدارم کسایی که منو کردن اگه الان این داستان منو بخونن متوجه میشن براشون همین کارها روانجام دادم خلاصه کیرشو تا ته حلقم میکردم ودرمیاوردم براش یک ده دقیقه ای ساک زدم وخبر نداشتم که مهدی قرص تاخییری خورده وقرارامروز منو جرم بده وبعد کلی ساک زدن همنجور به پشت خوابیدم وزیر کمرم مهدی بالیش گذاشت وپاهامو جم کردم ومهدی ژل روان کننده وروغن بدن اورد گذاشت کنارم واول با روغن دست شو چرب کرد واول با یک انگشت کردتوکونم که اصلا حس نکردم ودید راحت انگشتش رفت توکونم گفت مثل اینکه خیلی ازش کار کشیدی گفتم اره ولی ازاین به بعد مال خودته ودوستدارم هرروز کیرنازتوتوکونم حس کنم وبعد بادوتا انگشت وباز سه انگشت کردتوکونم وخوب که امادش کرد گرفت پاهامو گذاشت روی سرشونش وسرکیرشو گذاشت روی سوراخ کونم ویکم بازی کرد وهی میمالید به سوراخ کونم وخیلی حسخوبی داشت وبعد کیرشو باروان کننده خوب عاقشته کردوبعد ویکم با انگشت به سوراخ کون من زد وبعد یواش یواش کیرشو هول دادتوکونم ومن یک اه بلندی کشیدم وگفت جون گفتم یکم نگه دارعزیزم ومهدی جونم یکم‌گه کیرشو توکونم نگه داشت ودوباره با یک فشار دیگه کیرشو تا تا کرد توکونم وهمنطور نگه داشت واین دفع یک جیغ بلندتری زدم و یکم که جا باز کرد شروع کردیواش به عقب جلو کردن منم که اولش کمی درد وسوزش داشت وبعد کمی عقب جلو کردن دیگه همش لذت بود وبه مهدی جونم گفتم عزیزم تندتر بزن وخودم باهش همراهی میکردم وخودمو به جلو میدادکه تا ته کیرش توکونم حس کنم وهمینطور که داشت توکونم تلمبه میزد من اه اه اه اوه میکردم وناله میکردم ومهدی میگفت این کون مال کی منم میگفتم توعشقم همش مال توی وهمنطور سینه هامو ازروی سوتینم میمالید وسوتین من از جلو باز میشه براش سوتینمو باز کردم که بتونه خوب سینه هامو بماله ومهدی جونم همینطور که داشت منو میکردم روی من خوابید وسینه منو کردتودهنش وداشت میخورد وبا دستش سینه دیگه منو میمالید وهمینطورم داشت کیرشو تا ته توکونم عقب جلو میکرد ومنم باناله هام اونو شهوتی تر میکردم بعد درگوشم گفت جنده خانم من برگرد وازروی من بلند شد ومن برگشتم وبه حالت چهار دست پا شدم ومهدی جونم پشت من قرارگرفت وکیرشو دوباره کرد توکونم وتا ته کرد توکونم ودوباره دراورد وایندفع با صربه دوبار کیرشو کرد توکونم که من یک دفع یک درد بدی تو خودم احساس کردم ویک جیغ دوباره زدم که مهدی جون گفت جون عزیزم یواشتر وشروع کرد به عقب جلو کردن وهمینطور روی من خم شده بود واززیر سینه هامو گرفته بود وخیلی خشن میمالید ومهدی جونم خیلی تحریک شده بود وبا شدت منو میکرد وخیلی احساس سوزش ودستشویی داشتم ولی میدونستم این فقط یک حس ودرواقع دستشو یی ندارم ومهدی جون همچنان میداشت توکونم حسابی میکوبید ومن هم خیلی گرم شده بود وحسابی عرق کرده بودم وهم توابرها بودم وتواوج لذت ومهدی کیرشو دراورد وبه من گفت به بغل بخواب ومن به بغل خوابیدوم ومهدی پشتم قرارگرفت ویک پامو گفت بادست بگیر بالا تا راحتر بتونه توکونم بکنه وهمجنان باضرب منو میداشت میکرد واینجوری هم من وهم مهدی هردوتا مو خسته شدیم که مهدی به پشت خوابین وگفت بیا بشین بالای کیرم وخودت بالا پایین کن ودرست نیم ساعت بود که مهدی عزیزم میداشت منو میکرد ومن به مهدی گفتم چرا ابت نمیاد که گفت قرص استفاده کرده ومن فهمیدم که دهنم سرویس وتا بخواد ابش بیاد درست حسابی جرمیخورم ومن رفتم نشستم روی کیر مهدی وروی دوتا پام نشستم وداشتم کیرشو توکونم بالا پایین میکردم وتواوج لذت بودم که یک دفع ابم اومد و روی شکم وسینه مهدی ریخت مهدی بهم گفت مثل زنها ارضاع شدی با دادن و کسایی که مثل من زنونه پوش وکونی هستن میفهمن اینطور ارضاع شدن بهترین ارضاع شدن و وقتی ابم کامل اومد روی کیر مهدی نشستم بی حرکت وکیرمهدی تا ته توکونم بود که به مهدی گفتم یکم صبر کن وازروی کیرمهدی بلند شدم وکیرمهدی پرید بیرون ورفتم دستشویی خودمو شوستم واومد جای مهدی خودموتواینه نگاه کردم درست مثل جندهها که زیر کیر بودن وبهم ریخته شدم وخودمواماده کردم ویک مقدار روژ لب زدم واومدم توبغل مهدی که گفتم نمیتونم بشینم روی کیرت خودت منو بکن وهمنطور که به پشت خوابیده بودم مهدی جون پاهامو دوبار ه گذاشت روی سرشونش وشروع کرد به کردن ونزدیک چهل دقیقه بود که مهدی منو میداشت میکرد وحسابی خسته شده بودم ودوست داشتم زودتراب مهدی بیاد ومهدی دوباره کیرشو کرد توکونم وشروع کرد به عقب جلو کردن کیرش توکونم ومنم حسابی اه اه وناله میکردم ومهدی بهم میگفت توکونی کی هستی میگفتم مهدی جون میگفت میخوام جرت بدم منم گفتم عزیزم جرم دادی زودتر ابتو بیار اب میخوام بهم اب بده بده عزیزم بکن منو خوب بکن ابم بده جرم بده بکن بکن مهدی جون تورخدا همیشه کنارم باش ومنو خوب بکن من زن جنده وکونی توهستم بهم کیر بده کیر میخوام بده جون جون بده اه اه اه اوف اوف بده مهدی اب بده وبااین حرفها هم خودم وهم عشقم حسابی تحریک شدیم مهدی اینبار بیست دقیقه بود میداشت منو میکرد که یک دفع گفت جون جون داره میاد داره ابم میاد کجا بریزم گفتم توکونم بریز میخوام حاملم کنی اب بده ابه بد جون بده عزیزم اب بده که مهدی خودشو انداخته بود روم وهمینطور که یک سینه من تودهنم و اوسینه دیگم تودستش بود وخیلی خشن داشت میمالید یک دفع گفت جون میترا جون ابم اومد ومن ابشو ریخت توکونم وکیرش که داشت توکونم دل دل میزد توکونم حس میکردم ووقتی کاملا ابش اومد خودشو انداخت روم ویک پنج دقیقه ای همنطور توبغلم خوابید وبعد که حالش جا اومد ازروی من بلند شد وازم یک لب گرفت ومن گفتم مرسی عزیزم خیلی خوب بود مهدی جونم گفت اذیت شدی عزیزم گفتم نه همش لذت بود بهش گفتم توچی برات خوب بودم رازی هستی ومهدی منو توبغلش گرفت ازلبم بوسم کرد وگفت خیلی عالی بود وهمیشه با من باش منم که ازخدام بود گرفتمش توبغلم وبه خودم فشارش دادم گفتم تومنو تنها نذار منم قول میدم فقط باتو باشم وفقط زیر کیرناز تو بخوابم ومهدی جونن رفت پایین ومن لباسهامو دراوردم وارایشمو پاک کردم واومدم پایین واز مهدی جون خداحافظی کردم ورفتم این خاطر کاملا واقعی هست واگه دوست داشتید سکس های بعدی خودم با مهدی ودوتا از دوستاشو براتون بگم مرسی که خاطر منو خوندید.

نوشته: سعید زن پوش