داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کون دادنم به عرفان

سلام من سینا هستم این داستان گی هست لطفاً هیچ هموفوبیکی اینو نخونه که کامنت بی معنی بزاره.

من ۱۷ سالمه و این داستان مربوط به ۱۴ سالگیمه.

من یه پسر ۱۴ ساله سفید بی مو و با اخلاق دخترونه هستم.این خیلی برام سخته که هیچکدوم از همکلاسی هام منو درک نمیکنن و مسخرن میکنن و البته خیلیاش تو کف من هستن ولی به خاطر هموفوبیک بودنشون ازشون بدم نیومد.من توی کلاس پنجم با سکس و این حرفا آشنا شدم، و دوستام همش من رو به جق زدن دعوت میکردن و من همش رد می کردم چون یجورایی یه حس بدی نسبت بهش داشتم.
اما نتونستم جلوی خودمو بگیرم چون همش میگفتن که خیلی لذت‌بخشه .

رفتم تو حموم، یکم شامپو زدم به کف دستم و با کیرم بازی میکردم بعد طوری که دوستام میگفتم دستمو استوانه‌ای شکل کردم و بالا و پایین می‌رفتم که یهو یه حس لذت خالص بهم دست داد، لذتی که اولین بار بود چیزی شبیهشو می‌دیدم نمی‌تونستم تموم بخورم بی حال شده بودم بعد حموم کردم و در اومدم.چند بار دیگه هم زدم بعد دیدم به مایع سفید رنگ در میاد که وقتی به دستام می مالونمش حالت شامپو پیدا می‌کنه ، اوایل فکر میکردم که همون شامپوهاست که باهاشون می زدم حالا دارن از تو کیرم در میان تا اینکه تو اینترنت زدم و از دوستام هم پرسیدم و فهمیدم که چیه.

من کم کم رفتم سراغ پورن. پورن زیاد نگاه میکردم و به مرور زمان علاقم به مردا زیاد شد و از خانما به شدت کم، کل پورن هامو حذف کردم و پورن گی دانلود می کردم.اولین بار یه مداد رنگی رو بهش وازلین زدم و بردم تو کونم ، حس درد شدیدی داشتم سریع درش آوردم و تا چند روز خیلی باسنم درد میکرد.

من حالا ۱۴ سالم بود. یه پسر همجنسگرای جقی.من حتی تو خودم خیار و هویج میکردم و ازش لذت می بردم.یه روز یه خانواده اومدن توی خونه روبه روی ما. ما خونمون زعفرانیه بود و از خونه اون خونه جدیده هم معلوم بود پولدار هستن. اونا یه پسر همسن من به اسم «عرفان» داشتن که تازه اومد توی کلاسمون و نسبت به من خیلی هیکلی و عضله ای بود.من از همون روز اول که دیدمش ازش خوشم اومد،کم کم ارتباطات ما شروع شد و تا حدی که برای اینکه همو صدا بزنیم میگفتیم کصکش. یه روز که همینجوری داشتم گوشیشو می‌دیدم یه عکس از خودم که لخت بودم و توی حموم استخر بودم دیدم. فهمیدم که بهم نظر داره، یهو یه حس شادی بی نهایت بهم دست داد. بعد از اون روز هر روز خودمو بهش می مالوندم و اونم خوشش میومد.

یه روز که خونمون خالی شد تصمیم گرفتم که دلمو به دریا بزنم و برم بهش همه چیو بگم.بهش گفتم امروز بیا خونه ما تا فوتبال بازی کنیم، فوتبالی اصلا خوب نبود و بالعکس اون توی مدرسه فوتبالش عالی بود.ا‌ول از پیشنهادی تعجب کرد چون من از فوتبال متنفرم.خلاصه رفتم حموم و بدنم که هیچ مویی نداشت رو کاملا شیو کردم و به خودم خیلی رسیدم. یه تیشرت پوشیدم و یه شلوارک، اونم شلوارک پاش بود و یه رکابی پلنگی که بازوهاشو نشون میداد و من هم از دیدنشون سیر نمی شدم.

بعد از حدود یک ساعت فوتبال ۸۹به۲ باختم و اون خیس عرق بود ولی من نه، بهش گفتم برو حموم دو سه جفت از لباسات همین جاست. گفت باشه و رفت، من دل تو دلم نبود میخواستم برم پیشش اما می ترسیدم که از من متنفر شه لباسامو در آوردم و گوشه در نگاه کردم دیدم یه کیر حدود ۱۶ سانت داره و یکم کلفته، ولی مال من ۱۳ سانته. با جرئت گفتم درو باز کن برات حوله آوردم، درو که باز کرد منو که لخت دید جا خورد . بدنش ورزشکاری و مردونه بود،گفتم من میخوام دیگه بهت بگم که خیلی میخوامت بعد از اینکه گفتم سرخ شدم و سرمو انداختم پایین و یهو اومد سرمو بلند کرد و نگام کرد فکر کردم میخواد بزنه تو گوشم بعد یهو سرمو کشید و لبمو بوسید انگار تو بهشت بودم، بهم گفت که اگه تو منو میخوای من تورو بیشتر میخوام و یه لب دیگه هم ازم گرفت،رفتیم تو حموم رفتم رو دو زانو و کیرشو بردم تو دهنم و براش ساک میزدم و اونم سرمو فشار میداد و آه میکشید و منو داگی خوابوند و کونمو می‌لیسید و به ترتیب از یک تا سه انگشتشو میکرد تو کونم و باهاش ور میرفتم که گفت بریم تو اتاقت گفتم باشه و رفتیم. حوالی هشت شب بود رفتم کولرو روشن کردم و رفتیم تو اتاق و منو انداخت داگی خوابوندم و یکم کونمو لیس زد و بعد سر کیرشو گزاشت دم کونم، کیرش کلفت بود و حس درد و لذت داشتم که یهو بردش تو کونم و درد داشتم و لبمو میخورد تا جیغ نزنم و بعد کم کم کامل بردش تو کونم و آروم آروم تلمبه می زد و کم کم تند شد و من هم دیگه درد درد نداشتم و لذت می بردم و با صدای نازکم می گفتم آه و اونم با صدای مردونه می‌گفت جون عجب چیزی هستی ما نمیدونیم، کم کم تلمبه هاش تند شد و کیرشو در میآورد و میبرد تو منم غرق لذت بودم و هیچی حالیم نمی شد که کیرشو در آورد و منو به پشت خوابوند و کیرشو برد تو سوراخم اینجوری حس میکردم کیرش بزرگتره روم بالا و پایین می شد و لبامو و گردنمو میخورد و بعد از یه ربع ساعتی منو وارونه کرد و پاهامو انداخت روی شونه هاشو و تند تند تلمبه می زد تا اینکه دیدم سرعت تلمبه زدنش خیلی سریع شد و بدنش هم سرخ و خیس عرق بود و با صدایی که حالت درد داشت گفت کجا بریزم آبمو گفتم تو صورتم و دهنم، کیرشو در آورد کاندومو برداشت و کیرشو آورد جلوی صورتم و آبش حدود سی ثانیه داشت می‌ریخت روی صورتم و توی دهنم بعد یکم براش ساک زدم و بلند شد رفت کیرشو کرد توی کونم ولی تلمبه نمی زد تا اینکه من با جق آبم اومد و عرفان هم با دهنش جمعش میکرد و می‌ریختش توی دهنم و بعد شام خوردیم و لخت بغل هم خوابیدم.

اگه خوشتون اومد لایک کنید و ببخشید اگه اشتباه داشت ، حمایت کنید تا ادامشو بزارم.

نوشته: سینا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها