داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس من و پسر داییم کامران

با سلام خدمت شما من طاها هستم از یکی از شهرستان های ایران الان۲۰ سالمه و خاطره ای که براتون میگم مال ۱۷ سالگیم یعنی سه سال پیش هست اول از خودم بگم من قدم175 و وزنم 60 کیرم هم 16_17سانتی میشه تکواندو کارم زیاد لاغر یا چاق نیستم با یه سیکس پک البته پک هام زیاد بزرگ نیستن پا هام خیلی نسبت به بالا تنم بزرگ هستن موهام سیاه چشم هام سبز و پوستم واقعا سفیده اونقد که بچه های باشگاهم میگن پوستت دخترونه هست صورتم زیباست با لب های معمولی
یکم از کامران بگم یه پسر لاغر با موی قهوه ای و چشم های آبی و صورت زیبا و پوست سفید البته خیلی سفید نه یه بدن لاغر و یه کون کوچیک ولی نرم
این خاطره که میخوام براتون بگم برا سه سال پیش هست وقتی کامران کلاس پنجم ابتدایی بود یه روز که رفته بودم خونه داییم با خانواده البته اونا پیش مادر بزرگم رفتن اخه خونه دایی و پدر بزرگم و یکی از خاله هام تو یه کوچه هست داییم رفته بود سر کار اخه ماشین باربری داره و زن دایی و دوتا پسرش خونه بودن(کامران یه داداش کوچیک داره کامیار اسمشه)کامران عاشق بازی با گوشی بود البته هنوزم هست اومد کنارم و ازم خواست گوشیمو بدم یکم بازی کنه من اون موقع تازه با سکس و این چیزا آشنا شده بودم پیشونیشو بوسیدم و گفتم باش ولی زیاد بازی نکن اونم گفت باش دیگه یکم که بازی کرد زن دایی گفت مراقب کامیار باشین من برم غذا درست کنم گفتم چشم سارا جون(اسم زن داییم و ما با هم راحتیم همیشه اینجوری صداش میکردم) زن دایی سارا جونم که رفت اشپزخونه گفتم کامران پاشو بریم اون یکی اتاق که سر صدای کامیار اذیتم میکنه اونم گفت باش رفتیم رو تخت دایی و زن دایی تو اتاق بغلی درو بستم و دوتا بالش گذاشتم پشت در و کامران هم گفت واسه چی این کارو کردی گفتم کسی مزاحم نشه که اونم بی خیال رفت سمت گوشی منم چند دقیقه کنارش نشستم واقعا داغ کرده بودم یه دفعه گفتم کامران بیا یکم با هم بازی کنیم بعد دوباره با گوشی بازی کن که گفت نه منم گفتم پس گوشی رو بده من برم که قبول کرد گفت چه بازی گفتم دکتر بازی کنیم تو مثلا مریضی من امپولت بزنم گفت نه درد داره گفتم امپول واقعی نه بعد گفتم اول بزار یه چوب بزارم دهنتو نگاه کنم بلند شد گفتم کجا گفت برم چوب بیارم که گفتم نمیخواد خودم دارم شلوارمو و شرتمو در آوردم که خواست جیغ بکشه دهنشو گرفتم گفتم بازیه دیگه که آروم شد گفتم بزار دهنت یکم خورد برام خودم سرشو گرفته بودم تو دهنش تلمبه میزدم که زیاد بلد نبود و دندون میزد درش اوردم که اوق زد گفت حالم بد شد گفتم باش یه کار دیگه میکنیم تو راحت باشی شلوارتو در بیار باز گفت نه منم اصرار نکردم رو دست راست رو تخت خابوندمش و از پشت بهش چسبیدم شروع کردم گردن و گوش هاشو خوردن و خودمو عقب جلو میکردم بعضی وقتا آروم میزدم رو لبه کونش یا میمالیدمش که گفت خسته شدم منم گفتم خوب رو شکم بخواب این دفعه تیشرتشو د آوردم شروع کردم کمرشو لیس زدن برش گردوندم با زبون از بالای نافش تا گردنشو لیس زدم دوباره برش گردوندم گوشی رو بهش دادم گفتم رو شکم بخواب بازی کن گفت باش منم خودم انداختم روش البته پاهام کنار پاهاش رو تخت بود و کف دست هامو هم گذاشتم دو طرفش که بهش فشار نیاد و از رو لباس داشتم کیرمو لای کونش میمالیدم یه دفعه شلوارشو کشیدم پایین خواست بکشه کنار خودشو از زیر من که خودم انداختم روش گفتم اذیت نکن دیگه بازی کن که وایساد منم یه تف انداختم دم سوراخش و کیرمو گذاشتم دم سوراخ و یکم باهاش بازی کردم گفتم کامران پاهاتو از پشت که هستی یکی رو بنداز رو اون یکی و سفت کن بدنتو انجام داد یه تف انداختم لاپاهاش و گفتم پاتو همینجور بزار ولی بدنتو شل کن و راحت باش شروع کردم کیرم لای پاش عقب جلو کردن بعد پونزده بیست دقیقه احساس کردم بدنم یه لحضه سفت شد بعد لرزید و ابم اومد تا خاستم بریزم رو کامران دیگه ریخت یکمش رو پای کامران بقیش ریخت رو رو تختی کامران گفت طاها چرا روم جیش کردی گفتم جیش نبود اب بدنم بود تکون نخور بعد کم کم با انگشت جمع میکردم میکردم تو دهنش گفتم این برات خوبه باید بخوری اول گفت بدم میاد گفتم من دکترتم میگم باید بخوری میبینی از دارو هم بدت میاد ولی چون دکتر میگه باید بخوری که قبول کرد و بهش دادم خورد بعد کیرم گذاشتم دهنش گفتم مک بزن بقیه داروتو هم بخوری که برام خورد و منم حسابی حال کردم
بعد از اون هم چند بار دیگه کردمش خونه خودمون و جاهای دیگه تا پارسال که کونشو کردم ولی دیگه امسال یه بار اومد خونمون با لب تاپ من امتحان بده رو شکم خوابید اخه لب تاپ بیشتر وقتا میزارم رو زمین دستم گذاشتم رو کونش که بلند شد نزاشت منم دیگه کاری نکردم

نوشته: طاها

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها