داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کس دادن مهسا به دوس پسرش با رضایت شوهر

سلام به همه دوستان جیگر انجمن کیر تو کس داستانی که میخام بگم واقعی هست حالا یه سری باور میکنن حال میکنن ابشون میاد یه سری هم فکر میکنن دروغ میگم مهم نیس
اسم من محمد 32 سالمه قیافم بد نیست یه کمی تپل کیرم 16 سانت اسم خانمم هم مهسا 25 سالشه از اون سبزه های شیطون سایز ممه 75 وزن 60 قد 170 کس ناز و تمیزی داره بی مو تنگه تنگه اخه پرده ارتجاعی داره از اون کس کوچولو های خوردنی کس تنگش یه وقتایی فقط اندازه یه انگشت جا داره باید انقدر باهاش بازی کنی لیس بزنی تا یه ذره باز بشه کون داره که نگم برات عرض کمرش 40 سانت ولی عرض کونش 55 سانت کونش مثل ژله میمونه نرم و لرزون وقتی داگی میکنی دسگیره داره قشنگ میتونی بگیری بکنی توش وقتی راه میره کونش میلرزه تکون میخوره وای الان که دارم مینویسم کیرم راس شد براش
مهسای ما خیلی شهوتی و بیشتر وقتا اون میگه بیا منو بکن منم از اون شهوتی ترم هر موقع بیرون میریم یا جایی مهمون هستیم وقتی برمیگردیم شلوارش خیس شده ازش که میپرسم میگه طبیعیه ولی یه بار گفت من هر پسری که میبینم دوس دارم براش بخورم ولی اصلا نمیخام تو رو با کسی دیگه عوض کنم یا به کس دیگه بدم راس میگه قربون کسش برم.من هر وقت که میخلم بکنم اول باهاش حرف میزنم بعد بوس و لب زیاد ممه هاشو میمکم بعد چشاشو با دستاشو میبندم که نبینه کسشو ناز میکنم که پاهاشو سفت میکنه بعد مالش چوچولش شروع میکنم به لیس زدن از پاهاش تا رونش بغل کسش لیس میزنم مک میزنم به کسش که میرشم گرمای دهنمو به کسش میزنم بعد میرم سراغ اون یکی پاش ولی کسشو لیس نمیزنم هر چند باری که اینجوری میخورم یه زبون روی کسش میزنم خیلی حال میده چون چشاش بستس نمیبینه بدون این که بدنم بهش بخوره یه لب ازش میگیرم بهد بدونه این که بهش بگم دور حاله ممه خوشگلشو لیس میزنم بعد یه دفه نوک ممه شو میمکم و یه گاز کوچولو میگیرم که مثل فیلم های سوپر به خودش میپیچه دوباره میرم سراغ کسش که میگه کسمو بخور منم میگم نه اینجوری دیوونش میکنم شروع میکنه به فش دادن من عاشق فش تو سکسم میگه کسمو بخور عوضی زود باش اخخخخخخخ جوووووون کس زن جندتو لیس بزن کس کش اگه نخوری میدم به یکی دیگه برام بخوره واییبیبب زود باش برام ساک بزن ساکر
داد میزنه زود باش دیگه کس کش زن جنده بخور برام کیر تو کس زنت منم از اینوحرفاش لذت میبرم منم میگم نمیخورم بعد میگه زود باش دستامو باز کن اون موقع باز میکنم دستاشو دوباره شروع میکنم رونای تو پرشو میخورم منتظره که الان میرسه به کسش بعد میرم روی اون یکی رونش که سرمو میگیره میگه اینو بخور عزیزم کجا میری سرمو به کسش فشار میده هی کسشو بالا پایین میکنه بعد با دست لای کسشو باز میکنه منم زبون میکنم توش لیس میزم چوچولشو با توی لبم لیس میزنم لذت بخشه اونکسایی که زن دارن حتما با زنتون این کارو بکنید ( بهتون توصیه میکنم حتما امتحان کنید بی نظیره )هر شب بهتون میگه بیا بهت حال بدم خودش میره چشم بند میاره یا شالشو میاره میگه چشامو ببند دستامم ببند
بعد اون چشا و دست منو میبنده شروع میکنه با رونم و سینم بازی میکنه از رو شرت کیرمو گاز میگیره بعد شرتمو در میاره خیلی نرم با رگ زیرش بازی میکنه بعد یهو شروع میکنه به خوردن بعد میگه منو بکن که دیگه نمیتونم خیلی هم زود ابش میاد با این مدل
تازه بعضی وقتا کیرمو میکنم تو کسش یه سوسیس هات داگ هم میکنم بغلش که میگم جگرم هر چی حست هست و دوس داری بگو میگه هرچی هست بگم ناراحت نمیشی گفتم نه بگو حالشو ببر من که کاری ندارم اصلا برو کس بده فقط به من بگو که بدونم اونم شروع کرد:جوووون کیرتون تو کسم پوریا کیرتو تا ته بکن توش اخخخخ میگفت کیرتو در بیار بزار پوریا جون همه کیرشو بکنه توش منم در میوردم بعدهمه هات داگ میکردم توش اونم کسشو براش تنگ میکرد میگفت دوس داری ؟دیدی اخرم کسمو کردی؟کسمو برا تو تنگ کردم برا تو خوردنی کردم اون روز کلی اب ازش اومد که منم حال کردم وقتی تموم شد گفتم مهسا پوریا کیه گفت هیچکس همینجوری گفتم که بیشتر حال بده
وای کیرم داره از شقی میترکه
یه روز حس کردم خانمم دوس پسر داره شبا که میخابید چون خابش سنگین بود میرفتم سر گوشیش چت هاشو با دوس پسرش میخوندم حال میکردم کیرم راس میشد هر موقع که میخونم کیرم راس میشد باهاش بازی میکردم ابم میومد که فهمیدم پوریا اینه
هر شب کارم شده بود چت میخوندم چون به هم دیگه اعتماد داشتیم اصلا سر گوشیش نمیرفتم چت هارو پاک نمیکرد به دوس پسرش میگفت دارم شوهرمو اماده میکنم که منو کردی بعد فهمید ناراحت نشه اون عکس کیرشو فرستاده بود عجب کیری داش مهسا حق داشت باهاش دوس بشه مهسا هم عکس کسشو ممه کونشو براش فرستاده بود وقربون صدقه هم میرفتن منم حال میکردم وقتی میدیدم اینارو
ولی روم نمیشد بگم بهش بگو بیاد خونه بکنتت و نمیخاستم بدونه که من میدونم یه شب مهسا براش نوشته بود که فردا شوهرم میره بیرون شهر برای کارش تا اخر شب .فردا بیا خونمون حال کنیم
منم گفتم خوب باید ببینم و حال کنم اگه نباشم یه سوپر توپ از دست میدم برای همین نرفتم سر کار و مرخصی گرفتم تو کوچه دورتر قایم شدم وقتی که پوریا رفت تو خونه منم 5 دقیقه دیگه خیلی اروم رفتم تو دیدم صداشون از رو تخت میاد که میگه قربون کست برم چه قدر تنگه مگه تو شوهر نداری مگه تو رو نمیکنه
رفتم نزدیک از لای در اتاق دیدم که داش کسشو میخورد اونم براش ساک میزد پوریا میگفت اگه تو زنم بودی هر شب میکردمت مهسا هم بهش گفت تو شوهر منی تو هم باید بکنی پوریا تو کسش تلمبه میزد مهسا بهش میگفت بهم فش بده زود باش دوس دارم پوریا هم میگفت جون جنده من کیرم تو کست کیر لای ممه هات اخخخخخخخ کس کش جنده چه قدر تنگی تو یه دفه گفت داره ابم میاد که مهسا مثل ادمایی که برق گرفته تکون خورد کیرش از تو کسش در اومد گفت اگه ابت بیاد من ارضا نشم دیگه بهت کس نمیدم تازه باید حاملم کنی میخام از تو بچه داشته باشم باید تو شکممو بیاری بالا پوریا هم از خدا خاسته گفت باشه قربونت برم مهسا برگشت از پشت خابید پوریا هم کرد تو کسش تلمبه میزد کون مهسا مثل ژله تکون میخورد من که داشتم با کیرم که از تو زیپ شلوارم درش اورده بودم بازی میکروم که ابم اومد ریختم تو شرتم پوریا هم میگفت عاشق کونتم عجب کونی داری سوراخ کون مهسا خیلی تنگه فقط میتونی یه بند انگشتتو بکنی توش اونم دردش میاد فقط از کس کردش بعد برگشتن مهسا خابید زیر پوریا اومد روش کیرشو کرد تو کسش تکون میداد ممه هاشو میخورد بعد پوریا گفت میخام ابم بیاد مهسا هم گفت بزار همزمان ابمون بیاد بچمون شکل خودمون بشه که من یه دفعه در زدم گفتم سلام من اومدم بعد رفتم لباس در اوردم رفتم تو اشپز خونه داشتم شیر موز درست میکردم که مهسا اومد گفت غلط کردم ببخشید بغلش کردم خیس عرق بود بوسش کردم گفتم قربونت برم من که حرفی نزدم ناراحت نیستم نترس عروسک چه ارایشی هم کردی برا دوس پسرت
گفت یعنی چی تو ناراحت نیستی؟ گفتم نه برا چی ناراحت مهسا گفت قربونت برم جدی میگی یا اذیتم میکنی گفتم اگه میخاستم ناراحت بشم نیم ساعت نگاه نمیکردم تا ابم بیاد ببین شورتمو پر اب بود
بعد به مهسا گفتم ارضا شدی گفت نه گفتم خب برو پیش دوستت بهش برس منم یه شیر موز درست کنم بخورید که ضعف نکنید برو دوستت منتظره تموم شد کارتون بیا شیر موز ببر
مهسا بغلم کرد گفت عزیزم قربونت برم که منو درک میکنی من خیلی شهوتی ام بوسم کرد وگفت پس من میرم به پوریا جونم با خیال راحت کس بدم هر موقع با پوریا حال میکنه ازش میپرسم که ریخت تو کست یا نه اگه ریخته باشه بدون این که بهش بگم قرص اورژانس بهش میدم که حامله نشه الانم با پوریا رفته شمال برام عکس و فیلم میفرسته
اگه بد نوشتم بار اولم بود داستان نوشتم و کاملا واقعی اصلا برای یه ذهن جقی و مریض نیست دوستان عزیز حستون رو برام بزارید دوس دارم بخونم

نوشته: محمد85

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها