داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

لیسیدن سوراخ کون دوس پسرم (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

نظرات بخش ۱ داستانو که خوندم خیلیا باور نکرده بودن داستانمو
ولی من حتی وقتی این داستانو به دوس پسرم گفتم از پشت گوشی ارضا شدیم دوتایی از اون روز همیشه موهای دور کونشو میزنه و سوراخش برام عکس میفرسته
اسم این کار ریمجاب هست خیلیم طرفدار داره
منم خیلی عاشقشم . امروزم تصمیم گرفتم بخش دیگه ای از داستانمونو براتون بگم
بازم مثل همیشه اومده بود خونمون منم از قبل اماده شده بودم لباس قرمزی پوشیده بودم چون سینهوهای بزرگ و تپلی داشتم از بالای لباسم سینه هام زده بود بیرون ، از زیر لباسمم شورت نپوشیدم تا وقتی خواست بکنه کس خوشگلمو ببینه و بیشتر تحریک شه
اومد خونه منم با عشوه براش چایی ریختم باقلوا گذاشتم و بردم رو مبل نشستم بغلش ، دیدم کیر سیخ شدنش داره کونمو اذیت میکنه
اروم دم گوشش گف کیر جونیم داره شلوغی میکنه ، دلم واسش یه ذره شده
کمرشد اروم باز میکردم با عشوهوهم نگاش میکردم برای یه ساک خوشمزه ای زدم ولی چاییامون سرد شد
گفت وای چایی هامون !
حولش دادم به عقب از باقلوا گذاشتم رو کیرش شروع کردم به خوردن
خیلی خوشش اومده بود داشت از هوش میرفت
دامنمو داد بالا که رو کس منم بزاره دید واویلا کس من خیس شده شرتم ندارم
بیخیال باقلوا شد شروع کرد کسمو خورد پاهامو داد بالا به کونم رسید لیس میزد محکم تا جا باز کنه
از اب کسم برداشت مالوند به سوراخ کونم سر کیرشم گذاشت رو لبش
اروم حول میداد که سرش بره
منم دادم رو هوا بود که ای وای درد داره بس کن . ولی کو گوش شنوا
هی فشار میداد تا تهش بره
خلاصه یه سکس از کونی کرد ازم و ابشم ریخت تو کونم
ولی دید من هنوز ارضا نشدم … گف خانومی دلت چی میخواد ارضا شی
کستو بمالم؟ برات بخورمش؟ باز سکس میخوای؟
گفتم نه چیزه…
گف اهان ، فهمید خودش خوابید به پشت پاهاشو کمی داد بالا سوراخ کونش دیده شد
زبونمو اروم کشیدم روش ، وای نبض کونش داشت میزد
هی زبونمو عقب جلو میکردم با یه دستمم کوسمو میمالوندم
نمیتونم تو این صحنه ها تحمل کنم
مثل همیشه ارضا شدم 🙂

نوشته: دختر تبریزی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها