داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

ماجراهای مامان زبل 46

ببینم دوست داری برات بمالم ;/; سختت نیست ;/; -نهههههه نههههههه اتفاقا اگه یکی دیگه واسه آدم بماله یه کیفی میده که نمی دونم چه جوری بگم . -می دونم چی داری میگی آیدین جان . همین حس و حالت رو منم دارم . . وقتی یکی دیگه دستشو میذاره روی کسم و چنگش می گیره . با داخل و پهلو هاش بازی می کنه آهههههههه چه لذتی داره . بودن یا نبودن ;/; این است حس زندگی . .. یه خورده مکث کردم ببینم مزه زبون و دهنش چیه . می خواستم بیشتر حشریش کنم . کیف می کرد م از این که یه جوان رشید و رعنا می خواد با کسی که بیشتر از دوبرابرش سن داره سکس کنه . -اشی جون یه سوالی کرده بودی . چی گفتی ;/; -ای زبل خان تو یکی می خوای دست مامان زبل رو از پشت ببندی . منم که همینو دوست دارم . دوست دارم منو اسیر خودت کنی -هیچی آیدین جون من گفتم که تو اگه دوست داشته باشی من کیرتو بمالم .. دیگه هم این بار منتظر جوابش نشدم و کف دستمو دور کیرش حلقه کردم . از ته کیر تا نوکشو به آرومی مالشش می دادم . واسش جلق می زدم .. آیدین چشاشو بسته بود . خیلی آروم نفس و آه می کشید . -چیه خوشت میاد .. حرفی نمی زد . چشاش خیلی خوشگل تر می شد وقتی که از روی هوس اونا رو می بست . می خواستم بهش بگم پسر یه نگاه به بغل دستی خودت هم بنداز . همش به فکر خودت نباش ما هم آدمیم . ما هم می خواهیم حال کنیم دیگه . ولی خب این پسره پیش خود حساب بود . بازم خوب شد که متانت و  وقار خودمو حفظ کردم . قبل از این که همچین تقاضایی ازش بکنم خودش دستشو آروم آروم به کسم نزدیک کرد . هنوز  نوک انگشتاش کسمو لمس نکرده بود که صدای آه و ناله من به آسمون هفتم رفت . -آییییییییی جااااااااااان ..اووووووووو کیفی داره اگه بدونی آیدین جاااااان -اشی جون منم می تونم بگم چقدر خوشم میاد چقدر بهم حال میده .. -آررررررره آرررررررره هرچی این کیرت کیف می کنه می تونی اونو بر زبون بیاریش . بگو بگو اشی جون تو حال می کنه . لذت می بره . عشق می کنه . انگشتاشو فرو کرده بود توی کس من . خودمو به طرفش حرکت می دادم . خیلی حشری شده بودم . دو تا مرد سیاه  در حال گاییدن زن سفید بودند . صدای هوس اونا به اوج رسیده بود .. -آیدین جون اگه صدای تلویزیون اذیتت می کنه خاموشش کنم -نههههههه نههههههه هوسم زیاد تر میشه .. -می دونم حتما فکر می کنی اون خانومه که توی فیلم داره حال می کنه من هستم .. -نمی دونم فقط دارم لذت می برم .. -اشی جوووووووون -جووووووووون -می تونم یه چیزی ازت بخوام -تو صد تا چیز بخواه .. -میریم  به اتاق خواب ;/; اگه جسارت نمیشه . شاید یاد اون خدا رحمتی که  نور به قبرش بیفته بیفتی و اون وقت نتونی خوب حال کنی .. -نههههههه این طور نیست . جوون خوب و برازنده ای مثل تو دردامو تسکین میده . ما باید از خودمون زندگیمون و وسایل زنده مون که هنوزم میشه ازشون استفقاده کرد استفاده کنیم .. دو تایی مون از جامون پاشده راه اتاق خوابو در پیش گرفتیم . تا رسیدم اول خودمو انداختم رو تخت و طاقباز پاهامو به دو طرف باز کردم که آیدین کسمو یه کاریش بکنه . حالا می خواد بلیسه یا بخوره یا با هاش طور دیگه ای بازی کنه خودش می دونه . چشاش یه حالت گرد عجیبی پیدا کرده بود عین آدمایی که می خوان به یه زن تجاوز کنه . اگرم می خواست به زور باهام بر خورد کنه من لذت می بردم هر چند که می دونستم زوری در کار نیست . چون دو تایی مون با عشق و تمایل اومده بودیم به سوی هم . -اشی اشی جون خیلی دوستت دارم . دوستت دارم . -می تونم یه سوالی بکنم -بکن .. حس کردم می خواد کیرشو بکنه توی کسم و حس می کنه که نکنه من در حد مالیدن و وررفتن و دست زدن بهش اجازه دادم . پسری که یک زن شوهر دارو می گاد باید شجاع تر از اینا باشه و احساسات طرفشو بیشتر از اینا درک کنه . -آیدین جان می دونم چی می خوای حستو درک می کنم هر کاری که دوست داری انجام بده . احساس خودمو هم براش تعریف کرده و این که قاطعیت بیشتری رو ازش انتظار داشتم .. -اشی جون راست میگی ولی این شوکی که بر من اومد و فراری که کردم و استرس داشتم که اگه منو بگیرن سرنوشت من چی میشه آبروی خونواده ام میره هنوز رو من مونده ولی اگه تو نبودی و کمکم نمی کردی معلوم نبود چه بلایی می خواد سرم بیاد . -بازم کمکت می کنم . بازم هواتو دارم . جااااااااان داشت میومد که منو ببوسه . چقدر از بوسه های  تازه لبهای تازه پسرای تازه خوشم میاد . هوسو در تمام بدن آدم به جریان میندازن . البته این اشی کوسو خیلی وقت بود که همه چیزش به جریان افتاده بود . یه چیزی باید این جریان رو به اوج می رسوند و کنترل می کرد .. کیر آیدین رو چسبیده به کسم می دیدم .. -اوووووووفففففف پسسسسسر پسسسسسر داری می فرستی بفرستش .. رفت رفت رفت .. جووووووون رفت تا آخرشم رفت …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها