داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

با لیسیدن پا و بچگی کس کردم

سلام این داستان واقعی هسته و لازم نمیدونم دروغ بگم الان 19 سالمه میرم سر اصل مطلب
من بچه بودم 7 یا 8 سال عاشق پاهای خالم بودم شبها به بهونه اینکه برم خونه خالم میگفتم غذا های خاله خیلی خوشمزه هستن من میرفتم خونشون شب که میشد خودمو میزدم به خواب تا خونه نرم بعد خالم که منو دوست داشت میومد کنارم میخوابید چون 8 سالم بود کس کون حالیم نبود فقط پا دوس داشتم شب وقتی خالم کنارم بود وخواب میرفت منم شروع میکردم به بو کشیدن دیگه جرعت کاری دیگه رو نداشتم این کارم 4 روز تکرار شد که خالم بهم گفت پاهامو دوست داری و از این حرفا دیگه زدم زیر حرفش چند وقتی نرفتم خونه خالم تا 18 سالگی که ماجرا شروع شد رفتم خونشون تنها بود به بهانه درست کردن گوشیش و تلگرامش تو تلگرام عضو یه کانال ساپرت و جورابش کردم بعد از چند دقیقه که گوشیش رو گزاشتم تو گوشیش چرخید بهم گفت من تو این کانال عضو نبودم از این حرفا که منم میخندیدم گفتم خاله اشکال نداره من پر حرف نیستم که خالم گفت نه نمیخوام تو این کانال باشم بعد من براش از کانال ترک کردم بحث شد درباره من که بچگی پاهاشو بو میکشیدم منم با اینکه غرورم یکم شکسته شده بود گفتم میخوایی خاله بازم پاهاتونو بو بکشم چون خالم وسواسی بود من به شوخی دعوا کرد منم کارم رو انجام دادم چون خالم خیلی خیلی منو دوست داشت تازه دوتا بچه هم داشت که عروس ودومادشون کرده بود یکم پاهاشو بو کردم خیلی حال میداد گفت بس کن منم ادامه میدارم کم کم روش باز شد گزاشت دست بزنم به پاهاش بعد حسابی ماساژ دیگه شروع به لیسیدن کردم حسابی منو دعوا کرد بعد از یکم التماس گفتم دیگه تکرار نمیشه از این مدل حرف گزاشت . چون شوهرش سر کار بود مطمن بود که نمیاد تا صبح فردا من راحت بودم که بعد از یه مدتی کیرم راست شد به خالم گفتم ما که محرم هستیم میتونم یه سوال بپرسم یکم خندید گفت بگو .
گفتمش خاله من دارم پاهای شما رو لیس میزنم شما لذت نمیبرین گفت اره گفتم چرا لوله تون بزرگ نشده مثلا من نمیدونم کیر کوس چیه یکم تعجب کرد بهم نصیحت کرد گفت بعدا مبفهمی منم حاشا کردم گفتم تو دبیرستان باید یاد میدادن که ندادن تو دانشگاه هم همه بلدن به هرکی بگی مسخرت میکنن و از این مدل حرف ها زدم تا راضی شد خیلی طول کشید تا راضی بشه خالم 42 سالشه که توضیح داد که خانم ها با اقایون فرق داره تو همین حال من کیرم بزرگ تر میشد که وسط این کس شعرا گفتم خاله این لوله من اینقدر تا به حال بزرگ نشده بود خیلی جاش تنگه به شوخی خالم گفت بیارش بیرون منم گفتم خاله ما محرم هستیم گناه نداره یا داره جواب داد که گناه نداره چون هم حشری شده بود هم من پاهاشو ماساژ میدادم خودم شلوارم در اوردم دیدم نگاهش به شرتم بود همین طور سوال میپرسیدم که ازش خواستم که اگه ازدواج کردم چطوری بچه دار میشیم برام توضیح بده خیلی کس شعر گفتیم تا رسید به نشون دادنش وقتی کشید پایی یه کوس تمیز یکم چوچوله هاش قهوای بود من خودمو زدم به بچگی که خاله چرا لوله تون بریدن با ترس وحشت البته . دیگه دوباره شروع به حرف زدن کردم گفتم که خاله این لوله کجا باید قرار بگیره توضیح داد گفتم خاله میتونم امتحان کنم چون خالم رحمش رو برداشته بود دیگه بچه دار نمیشد با خواش گریه بالا خره گذاشت (این جوری که میگم من خیلی تمرین کرده بودم براش مثل یه بچه اسباب بازی میخواد خواهش میکردم از اون طرف خالم حشری شده بود که گزاشت ) الکی کیرم رو میزدم به کسش که نفهمه من سوراخ کسش رو بلدم خالم کیرم رو کرد تو کسش مثل این اماتورا ولی جلو عقب نکردم گفتم خاله همین فقط گرمه چنتا اه کرد گفت نه باید حرکتش بدی دیگه خودم از حشریت داشتم میمردم با دستش یکم عقب جلو کرد برام یه چند ثانیه گذشت که اه بیشتری کرد منم تندی کیرم رو بیرون میکشیدم میگفتم خاله چطورت شد درد میگیره میگفت ادامه بده طوری نیست 4 با این کار رو کردم که خالم عصبانی شد منو حل داد روی زمین خودش روی من نشست بالا پایین رفت این تکیه به بعد من دیونه شده بود از لذت کس کردن ولی تخیری تبلش خیلی جواب داد این تجربه اول من بود تا به حال کس نکرده بودم فقط پا های خانم ها رو دوست داشتم که زندگیم عوض شد بعدش خالم آخر ارضا شدن بود که اه ناله هاش زیاد شده بود که وسط کار دوباره بلند شدم خالم رو آروم انداختم روی زمین گفتم ببخشید خاله من کاری کردم که گفت ادامه بده با چنتا فحش که تا به حال از خالم نشنیده بودم دیگه من افتاده بودم روی خالم چنتا تلمبه زدم گفت تند تر انجام بده من شل تر کرده بودم باعث شد زودتر از من ارضا بشه منم ارضا شدم بعدش مایع منی که اومد بیرون الکی به خالم گفتم دارم میشاشم . خندید منم کیرم در اوردم ریختم روی پیرهنش یکم عصبانی شد ولی چیزی نگفت حدود یک ساعتی گزشت یکم استراحت کردیم خالم خوابش برد ولی برای سکس بعدیم خالم خودش گفت بیام تا چیز های بیشتری یادم بده

نوشته: FLAPJACK

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها